دکتر «عماد افروغ» نویسنده، جامعهشناس و نماینده مجلس در گفتوگو با خبرنگار رادیو و تلویزیون فارس درباره تبلیغات تلویزیونی و عدم توجه به ساختار و محتوای آنها گفت: من به رغم اینکه مدتی بنای مصاحبه ندارم بنا بر دلایل علمی و غیر علمی؛ اما سوال شما، سوال بسیار تعیین کنندهای است و من نمیتوانم به راحتی از کنار آن بگذرم.یکی از عوامل انقلاب اسلامی آگهیهای بازرگانی بودوی ادامه داد: در این باره نیز باید بگویم قبل از انقلاب یکی از محرکهای بسیج مردمی همین پخش تبلیغات مربوط به کالاهای مختلف و آگهیهای بازرگانی بود.در حقیقت این طور جا میافتاد که از بالا مصرفگرایی را یاد میدهند. حال قطع نظر از اینکه آنها از زن برای عرضه و فروش کالاهایشان استفاده میکردند و معمولا کالاهای خارجی هم بودند، به نظر میرسد حجم تبلیغات بازرگانی صداوسیمای ما به مراتب بیشتر از قبل از انقلاب است. آن هم سوای استفاده از زن با شکل و شمایل خاص، فکر نمیکنم تغییری در محتوا صورت گرفته باشد.ضمن اینکه ما همچنان حضور زنان را در تبلیغات می بینیم ولو با شکل و شمایل دیگر. به لحاظ کمی تبلیغات بیشتر از گذشته شده و ما شاهد این هستیم که متاسفانه پخش آگهیهای تلویزیونی به طور مستقیم و غیر مستقیم شامل برنامههای غیر اقتصادی و برنامههای کودک هم شده است.مغز متفکری محتوای آگهیهای تلویزیون را رصد نمیکندوی اظهارداشت: ما در این آگهیها چه چیزی را منتقل میکنیم؟ حالا چون مشکل اقتصادی داریم، چه پیامی را به یک کودک منتقل میکنیم؟ اصلا قرار است ما چکار کنیم؟ اهداف نظام چیست؟ اخلاق کجاست؟ تربیت کجاست؟ معنویت کجاست؟ قناعت کجاست؟ سادهزیستی کجاست؟ مگر ما نباید این مقولات ارزشی را که اتفاقا مربوط به رشد و توسعه درونزای اقتصادی هم میتواند باشد، در لابهلای فیلمها و برنامهها و مناظراتمان و سریالهایمان و اقلام دیگر دنبال کنیم؟ به نظر میرسد مغز متفکری وجود ندارد.وی افزود: حالا معلوم میشود چرا در کمیسیون فرهنگی مجلس هفتم با طرح مقولهای به نام شورای سیاستگذاری، شکل گیری یک مغز متفکر در بالای صداوسیما مخالفت شد. آن زمان طرحی در مجلس مطرح شد که تعدادی از استراتژیستها و نظریهپردازان در بالای صداوسیما و با نص رهبری وجود داشته باشند که در واقع مسائل صداوسیما را رصد کنند و طرحی متناسب با چالشهای داخلی و خارجی و اهداف انقلاب اسلامی داشته باشند.مشکلات مالی توجیه کننده پخش آگهیهاستافروغ توضیح داد: تنها توجیهشان هم همین است که ما مشکل مالی داریم. آیا این توجیه قابل قبول است که به خاطر رفع مشکلات مالی یک خط بطلان بر اهداف استراتژیک و اصلی و مربوط به وجه ممیزه و منحصر به فرد انقلاب اسلامی بکشید؟ واقعا جای تاسف دارد و اینجاست که باید فکری کرد. شاید باید در قانون اساسی تغییراتی ایجاد کرد و شاید لازم به حضور شبکههای رقیب تلویزیونی داخلی باشد که بیایند و تحت نظارت برنامههایی را برای جمهوری اسلامی تولید کنند. صداسیمای امروز ما تجاری شده است.وی با بیان اینکه وجه غالب صداوسیمای ما الان فقط آگهیهای مستقیم و غیر مستقیم شده است.، اظهارداشت: سوال اینجاست که این آگهیها چقدر در مسیر مصرف، فرهنگ و آرمانهای انقلاب اسلامی دارد؟وی گفت: آیا این نوعی القای مصرف و مصرفگرایی نیست؟ حالا بماند که این آگهیها میتواند پیام تجملگرایی هم منتقل کند ولی من معتقدم که الزاما همه جا تجملگرایی با مصرفگرایی سازگار نیست. چون ما مصرف را برای مردم میخواهیم ولی تجمل برای خواص است. کالایی را ما تبلیغ میکنیم که جزو توان مردم باشد. من فکر میکنم این موضوع جای تأمل دارد و باید جلوی این روند را گرفت چون هم به لحاظ زیبایی شناختی مشکل دارد و هم از نظر محتوایی و فرهنگی و پاسخ به نیازهای واقعی مردم و هم نوعی بیتوجهی به محرکهایی بود که قبل از انقلاب وجود داشت و ما میبینم که همانها الان هم وجود دارد ولی تبدیل به محرک نمی شود. به نظر میرسد آنچه که برای دیگران بد بوده، برای ما خوب است. این موضوع باید ساماندهی شود. باید به ما بگویند که این رابطه آیتمهای مختلف صداوسیما کجا توجیه و اعتبارسنجی شده و چه مغز متفکری بالای آن و مدافع یک ارتباط نامنسجم و غیرارگانیک است.تبلیغات صداوسیما از شلختگی و بیبرنامگی رنج میبردوی عنوان داشت: یک شلختگی و بیبرنامگی در برنامههای صداوسیماست که شاید در نیت مدیران و برنامهسازان آن هم نباشد ولی آن را مخاطب می بیند و متوجه می شود.تاثیر آن بر سبک زندگی هم خود به تحقیق گستردهای نیاز دارد. اینها در فکرشان هست که در حال القاء است و البته این موضوع که چقدر از این فرهنگ توسط مردم درونی میشود، موضوع دیگری است.وی گفت: چیزی که الان در حال پخش است، یک جور مصرفگرایی بیبرنامه نیست و باید روی آن تحقیق شود. هم مرد ابزار است و هم زن و بچه. قبل از انقلاب شاید تابویی وجود داشت ولی الان وجود ندارد. قبل از انقلاب من به یاد ندارم که در برنامههای کودک آگهی بازرگانی پخش شود.شورای سیاستگذاری مجلس هفتم با این منظور بود که بالای سر صداوسیما و تحت نظر خود رئیس این سازمان باشد و نظریهپردازان چالشهای درونی و خارجی و منطقهای و اقتصادی و ... را بررسی کند.صداوسیما برنامههای خوب هم داردوی تصریح کرد: این صحبت من به منظور کشیدن خط بطلان بر برنامههای صداوسیما نیست. صداوسیما برنامههای گفتوگو محور و سریالهای خوب هم دارد. به ویژه برنامه مناظره که بسیار خوب است. وقتی اینها را کنار هم می چینیم به اعتبار بررسی کلی و ترکیبشان جای تامل است و باید هرچه سریعتر یک شورای سیاستگذاری تشکیل شود.افروغ گفت: شورای نظارت بر صداوسیما نیز که محور محتوایی ندارد ولی این شورا میتواند نظریههای کاملی ارائه دهد و واقعا به آن نیاز داریم. اگر نمیتوانیم ان را انجام دهیم باید به فکر شبکههای رقیب داخلی باشیم.