یک روز مثل همه روزهای دیگر بود. بعد از یک سربالایی طولانی و عبور از گردنه ای پر شیب، راننده در حال گذار از پیچ ها بود و غافل از پیچ سرنوشت. پیچ اول، ترمز اول، پیچ دوم، ترمز دوم. جاده بعد از هر پیچ تغییر مسیر میداد تا به خروجی اتوبان رسید. وارد شهر شد. پیچ پنجم، ترمز پنجم ولی...! ترمز رمقی برای توقف نداشت. راننده دوباره دوباره ولی نه... ! آلارم هوای فشرده روشن شده بود. راننده هول کرده بود. فوری و ناخودآگاه تصمیم گرفت با دنده معکوس سرعت خودرو را که هر لحظه بیشتر می شد کم کند. کلاچ آنقدر سفت شده بود که پایین نمی رفت. دنده جا نمی رفت. موتور خاموش نمی شد. بوق بادی کار نمی کرد. هنوز برای سیستم برق خودرو رمقی باقی مانده بود که خودروهای دیگر را از جلوی خود براند. دقایق وحشتناک طی شد. کمی جلوتر میدان ورودی شهر دیده می شد. راننده همه مسیر را به امید توقف خودرو طی کرده بود، ولی، این اسب رام به یک غول آهنی سر شار از مواد شیمیایی غیر قابل کنترل بدل شده بود. قریب به ۳۰ خودرو در مسیر و مجاورت او بودند و ... . حادثه ای فاجعه آمیز رقم خورد. تا بدین جا، ماجرا، شبیه داستانی ست که پیش تر در جایی شنیده و یا خوانده بودم. ولی این بار یک داستان نبود. یک خبر بود. خبری از یک حادثه ای نزدیک به فاجعه. در شهر به اصطلاح " اولین ها". در محله ای به قدمت شهر. از مشابه این قبیل حوادث، کمی پیش تر نیز به وقوع پیوسته بود و گویی این داستان قرار بود همچنان ادامه پیدا کند... متن خبر اولیه این گونه مخابره گردید: "سخنگوی دبیرخانه آتشنشانیهای کلانشهرهای کشور، از برخورد یک دستگاه کامیون «هوو» با ۳۰ دستگاه خودروی سواری در تبریز خبر داد. سیدجلال ملکی در گفتوگویی، در این باره گفت: وقوع یک مورد حادثه رانندگی در ساعت ۱۱:۵۹ روز چهارشنبه به سامانه ۱۲۵ تبریز اطلاع داده شد و به دنبال آن ستاد فرماندهی آتشنشانی این شهر ۵۰ از آتشنشانان چهار ایستگاه را به محل حادثه واقع در کمربندی شرقی تبریز اعزام کرد. وی با اشاره به حضور عوامل آتشنشانی در محل حادثه افزود: آتشنشانان پس از حضور در محل مشاهده کردند که یک دستگاه تریلر هوو حامل چندین تُن مواد شیمیایی و حلّال رنگ و مواد قابل اشتعال، با ۳۰ دستگاه خودروی سواری برخورد کرده و واژگون شده است. ملکی با بیان اینکه "شدت حادثه به حدی بود که چندین خودرو کاملا له شده بودند"، افزود: در بررسیهای اولیه مشخص شد که ۱۶ تن از سرنشینان این خودروهای سواری در کابین خودروهایشان محبوس شدهاند و آتشنشانان همزمان با ایمنسازی محل، اقدامات خود برای خارج کردن این افراد را آغاز کردند. کمی بعدتر جزییاتی بدین شرح روی خروجی خبرگزاری های محلی قرار گرفت: "به گفته سخنگوی دبیرخانه آتشنشانیهای کلانشهرهای کشور، آتشنشانان ۱۶ فرد حادثه دیده را برای انتقال به مراکز درمانی، به عوامل اورژانس تحویل دادند. ملکی افزود: گروهی دیگر از آتشنشانان نیز اقدامات خود برای جلوگیری از انفجار مواد شیمیایی را آغاز کرده و با استفاده از کف و آب، مواد قابل اشتعال پخش شده در سطح بزرگراه را جمعآوری کردند. وی گفت: دو دستگاه خودرو پراید نیز به همراه سرنشینان خود فعلا در زیر تریلر مانده اند که عوامل امدادی در حال خارج کردن آنها هستند. وی با بیان اینکه "علت این حادثه از سوی پلیس راهور اعلام خواهد شد"، به ایسنا گفت: برابر شنیدههای آتشنشانان تبریز از مسئولان پلیس، به احتمال زیاد نقص فنی در سیستم کنترل ترمز تریلر هوو علت این حادثه بوده است. حبیب حسینقلیزاده، مسئول روابط عمومی مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی آذبایجانشرقی نیز گفت: تا این لحظه ۱۵ مصدوم توسط آمبولانسهای اورژانس ۱۱۵ به بیمارستان امام رضا(ع) منتقل شدند. وی گفت: دو پراید نیز در زیر تریلی گیر کردهاند که عوامل امدادی در حال خارج کردن آنها هستند و وضعیت سرنشینان آنها نامعلوم است. " و بعد از گذشت ۲۴ ساعت، همه چیز چون خوابی کابوس وار به پایان می رسد و تمام! داستان خودورهای چینی "هوو" تازگی ندارد. همین چندی پیش را به یاد داریم که بحث روز و تیتر اول محافل و رسانه های سراسری و ملی، موضوع واردات و ایمنی این خودرها بود. با جستجویی آسان در فضای مجازی نیز می توان داستان های مشابه، موردی که ذکر گردید را دیده و تصاویر دهشتناکی را مشاهده کرد. از همین رو، قصد بر تکرار آن گفتار نیست. بحث و موضوع این مطلب، توجه و مانوری رسانه ای بود که رخ نداد تا بلکه تلنگری دیگر باشد برای یافتن راه چاره ای. تفاوتی نیز در این میان وجود داشت. به طوری که پیش از این، حوادث مشابه بیشتر در جاده های کشور رخ میداد و این بار ( و برای اولین بار) حادثه مربوط به خودروهای هوو در داخل شهر و مناطق مسکونی به وقوع پیوست. ولی با این حال، در اینجا حتی توضیح و جزییاتی از عمق حادثه ارایه نمی شود و تنها به چند سطر کلیشه ای اکتفا می گردد. به گونه ای که حتی با چند روز از زمان وقوع این حادثه آمار مشخصی از تعداد افراد و خودروهای آسیب دیده، اعلام نمی شود و هر رسانه، آماری متفاوت را مخابره می کند. به هر روی، نیک می دانیم که ما رسانه های شهرستانی، به سان موجوی گرفتار در ته چاهی هستیم که صدای فریادش را هیچ کس جز خودش نمی شنود و از این رو تاثیر گذاری نداریم. حتی درصورت نمود یافتن صدای مان نیز، در نهایت راه به جایی نمی بریم. زیرا که طرف مقابل خیلی پیش ترها خیال خود را آسوده ساخته و خوب گفته اند: " گوش اگر گوش منو، ناله اگر ناله توست، آنچه البته به جایی نرسد فریاد است" با این حال، این امر، توجیه ای برای سکوت نیست. گذشته از هر گونه پرداختن به شائبه های سیاسی موضوع واردات خودروهای سنگین هوو به کشور، تنها یک سوال مطرح است و آن اینکه: چرا کسی پاسخگو نیست؟ امید که روزی جوابی بیابیم ... نگارنده: کریم جمالی نظرلو - سرخاب