اهراب نیوز:در چندین ماه اخیر که با سر برآوردن گروهک تروریستی داعش در عراق توجه ها به این کشور و کمک های نظامی جمهوری اسلامی به یکی از نزدیک ترین متحدین ایران جلب شده است، نام یک نهاد و یک فرد بیش از پیش در میان رسانه ها و مردم رخ می نمایاند و آن «سپاه پاسداران» و «قاسم سلیمانی» است. نام سردار سلیمانی این روزها بیش از نهادی که خود بدان وابسته است در لسان مردم ایران و منطقه می چرخد اما فی الواقع سپاه پاسدارانی که چنین سردارانی را در دل خود پرورانیده است چگونه به وجود آمده و چگونه نهال آن به درختی تنومند و استوار تبدیل شده است. نهادهای مستضعفینانقلاب ایران به عنوان یکی از آخرین انقلاب های مدرن زمینه ساز برساخت نظامی شد که با مشی مردمسالاری دینی بر ویرانه های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی استبدادی ایجاد شد. انقلاب ها و بالطبع انقلاب اسلامی خود را در دو وجه سلبی و ایجابی در زمینه نهادسازی نشان داد. وجه ایجابی با همراه کردن نهادهای سابق حکومت و وجه سلبی با پس زدن ساختارهای نظام پیشین و برساخت نهادهایی انقلابی ظهور کرد. اگر وزارت خانه هایی همچون خارجه و اقتصاد را نمونه وجه ایجابی بدانیم بی شک وجه سلبی این قضیه در نهادهایی همچون سپاه پاسداران می توان دید. ارتش پهلوی با تکیه بر یک ایدئولوژی ملی گرایی شکل گرفته بود که بدنه عمده آن بر طبقه مرفه و متوسط جامعه متکی بود. این ارتش در واپسین روزهای عمر نظام شاهنشاهی به این نتیجه رسید که ادامه حیات شاهنشاهی میسر نیست و بدین ترتیب با اعلام بی طرفی راه را برای تسریع روند انقلاب آسان کرد. پس از پیروزی انقلاب با تفوق سیاسی اسلام گرایان در قالب کمیته های انقلاب و قدرت گیری گروه های چپ مارکسیستی، این گروه های چپ با درخواست انحلال ارتش از امام خمینی خواستار تشکیل ارتش خلق شدند که مخالفت امام با این درخواست را در پی داشت. امام به خوبی متوجه شده بود که در شرایط فعلی در صورت انحلال ارتش، شبه نظامیان چپ گرا بیش از پیش قدرت یافته و کشور در آشوبی عمیق فرو می رود. پس از هر انقلابی است که برای حفاظت از آن انقلاب و دستیابی به آرمان های آن نیروهای وفادار و مخصوصی تربیت و شکل می یابند. «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» مولود چنین شرایطی است که با تجمیع حامیان واقعی انقلاب درصدد پاسداری از انقلاب برمی آید. این گاردهای انقلاب که بر خلاف ارتش از طبقه محروم و مستضعف جامعه برخاسته بود خیلی زود توانست به یکی از کنشگران اصلی در ساختار نظام جدید تبدیل شود. چهاری که یکی شد!پس از انقلاب به موازات تشکیل گروه های انقلابی و مسلح ۴ گروه به موازات و بی خبر از هم شکل گرفت که پس از مدت زمانی با تجمیع نیروهای این ۴ طیف سپاه در آغازین روزهای انقلاب شکل یافت. گروه اول تشکیلاتی به نام «گارد ملی» بود که در ۲۲ بهمن ۵۷ با حکم مهندس بازرگان به مرحوم حسن لاهوتی شکل گرفت. نفر شاخص این جریان ابراهیم یزدی و محسن رفیق دوست بود. گروه دوم سپاه را تشکیلات موسوم به «مجاهدین انقلاب اسلامی» شکل می داد که در واپسین روزهای انقلاب از اتحاد ۷ گروه به وجود آمد و از شاخص ترین نفرات آن می توان به محسن رضایی و یحیی رحیم صفوی اشاره کرد. گروه سوم را شهید محمد منتظری رهبری می کرد که به گفته بسیاری همچون رفیق دوست ایده اولیه تشکیل سپاه توسط محمد منتظری ارائه شد. اما گروه چهارم را بخش اعظمی از انقلابیون زندانی زمان شاه تشکیل می داد که با حضور افرادی همچون ابوشریف و جواد منصوری با نام «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» آغاز به کار کرد. ماجرای کلت رفیق دوست!برای انسجام بخشی به عملیات ها و اقدامات ۴ گروه مذکور شورای انقلاب هاشمی رفسنجانی را مامور هماهنگی و یکپارچه سازی این گروه ها نمود. هاشمی هم یک گروه ۱۲ نفره از اعضای این گروه ها را برای تحقق این هدف انتخاب کرد(۱) روایت های مختلفی از نحوه تشکیل این نهاد انقلابی ارائه شده است. که یکی از جالب ترین آن ها روایتی است که محسن رفیق دوست خود را راوی عینی معرفی کرده و می گوید: « احساس میکردم این سپاهی که در حال شکلگیری است، سپاهی نیست که مدنظر امام (ره) بوده است از طرف دیگر در ۳ تشکل دیگر هم نیروهایی به صورت مسلح فعالیت میکردند که شامل گارد انقلاب تحت نظر ابوشریف، گارد دانشگاه (پاسا) با نظارت شهید محمد منتظری و افراد گروههای مسلح مبارز قبل از انقلاب که سازمان مجاهدین شکل داده بود، میشدند. یک روز تصمیم گرفتم مراکز فعال دیگر را به هر نحو ممکن در سپاه ادغام کنم. پائیز ۵۸ ابوشریف و شهید منتظری و شهید محمد بروجردی از سوی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را دعوت کردم و در اتاقی که در آنجا جمع شده بودیم را قفل کردم. یک کلت کمری ۴۵ داشتم آن را روی میز گذاشتم و گفتم افرادی که از هر ۴ گروه موجود میشناسم، همه یک هدف را تعقیب میکنند که ایجاد نیرویی برای حفاظت از انقلاب است. شما مبنای قانونی ندارید. گفتم اگر در این جلسه نتوانیم به نتیجهای برسیم، اول شما ۳ نفر را میکشم، بعد خودم را و همه را راحت میکنم و خوشبختانه در آن جلسه به این نتیجه رسیدند که حرف منطقی است و بهتر است بنشینیم و با هم مذاکره ای برای ادغام انجام دهیم. عباس دوزدوزانی به عنوان نماینده گروههای سهگانه، اواخر فروردین ۵۸، در قم به دیدار امام خمینی رفتند. استدلال اصلی آنها لزوم استقلال سپاه پاسداران از دولت موقت بود، امام خمینی هم در این دیدار دستور ایجاد یک نیروی مسلح مکتبی مستقل از دولت موقت را صادر کرد. این دستور عملاً فرمان تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود. در پی این فرمان، گروه دوازده نفره، اساسنامهای را در ۹ ماده و ۹ تبصره تهیه کرد و به تصویب شورای انقلاب رساند. به دنبال تصویب اساسنامه، شورای انقلاب، احکام شورای فرماندهی سپاه را صادر کرد»(۲) از اطلاعات تا صدور انقلابسپاه پاسداران پس از تشکیل خود را در قالب شورایی نشان داد اما پس از مدتی با انتصاب محسن رضایی به فرماندهی این نهاد نظامی وظایفی ب گسترده تر به آن محول شد؛ وظایفی که می توان گفت به شکل غیر ارادی به این نهاد تحمیل شد اما باعث قوام و بازیابی این نهاد انقلابی شد. سپاه در دهه ۶۰ هم در جبهه های رزم می جنگید(در کنار ارتش)، هم با ضد انقلاب داخلی مقابله می کرد(وزارت اطلاعات)، هم با نهضت های آزادیبخش به صدور انقلاب می پرداخت(وزارت خارجه) . اما با عبور مقتدرانه انقلاب از گردنه های توطئه و تهدید به مراتب از نقش های مکملی سپاه در امور اجرایی کشور کاسته شد. با تاسیس وزارت اطلاعات اختیارات امنیتی سپاه به این نهاد واگذارد، پس از جنگ ارتش وظیفه دفاع سرزمینی را بر عهده گرفت، با انحلال نهضت های آزادیبخش وظیفه صدور انقلاب به سپاه قدس محول شد . تنها نیروی حافظ انقلابسپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوران پسا جنگ، با گام گذاشتن در مسیر تثبیت به کار کادرسازی و تقویت بنیه دفاعی کشور همت نهاد. با تاسیس قرارگاه خاتم الانبیاء به کمک دستگاه های دولتی شتافت تا در امر توسعه و سازندگی کشور مشارکت داشته باشد. سپاه به فراخور ماموریت های مشخص شده خود در قانون اساسی وظیفه حراست از آرمان های انقلاب را برای خود مشخص و ترسیم نموده است. حضور مقتدرانه و با صلابت سپاه در برانداختن توطئه های داخلی از سوی ضد انقلاب در کوی دانشگاه ۷۸ و فتنه عمیق ۸۸ نشانگر بالندگی و روندگی این نهاد انقلابی در سال های اخیر است. فرمانده کل سپاه در یکی از آخرین سخنان خود در اسفندماه سال پیش در اجلاس خبرگان رهبری با با اشاره به بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع فرماندهان و پاسداران انقلاب اسلامی، گفت: «مقام معظم رهبری در دیداری که در محضرشان بودیم فرمودند که حفظ انقلاب یعنی حفظ پیش روندگی انقلاب و همین مأموریت اصلی سپاه پاسداران است. تنها نیرویی که باید بتواند انقلاب را حفظ کند سپاه است» اسطوره مقاومتزمانی قیصر امین پور شاعر معاصر جایی گفته بود: «همانگونه که خواب انسان ها با هم فرق می کند، خواب ملت ها با هم فرق می کند، هر قومی اسطوره خاص خود را می سازد که رنگ و بوی آرزوها و آرمان های آن قوم را دارد...همچنان که خواب ها تعبیر می شوند، اسطوره ها نیز تفسیر می شوند» سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مقطع فعلی علی رغم هجمه شدید ضدانقلاب و محور عربی-غربی، با حمایت از محور مقاومت اسلامی با محوریت سرلشکر قاسم سلیمانی به اسطوره مقاومت و نماد ایستادگی در برابر استکبار جهانی تبدیل شده است. نهادی که همچنان با حفظ و صدور انقلاب، حقیقت انقلاب را در خود متبلور کرده است. *** ۱. این ۱۲ تن عبارت بودند از: محسن سازگارا، محمد غرضی، اصغر صباغیان، محسن رفیق دوست، یوسف کلاهدوز، عباس دوزدوزانی، جواد منصوری، ابوشریف(مصطفی آقازمانی) ، محسن رضایی، محمد بروجردی، مرتضی الویری، یوسف فروتن، محمد منتظری، محمد کاظم موسوی بجنوردی و علی دانش منفرد۲. لازم به ذکر است که محسن رفیق دوست گروه های تشکیل دهنده سپاه را نه ۴ گروه که ۳ تا می داند