در یکی از سایت های خبری، مطلبی در مورد بازسازی و مرمت خانه علی مسیو خواندم و از مرمت خانه تاریخی که نقش بسزایی در انقلاب مشروطیت آذربایجان داشته است خوشحال شدم ولی نوع نگارش مطلب در آن سایت نه برای من , بلکه برای هر آذربایجانی متاثر کننده بود چونکه ارج نهادن به تاریخ آذربایجان را به تمسخر گرفته بودند و به همین دلیل در نوشته ای خواستم منزلت علی مسیو و اهمیت بازسازی خانه وی را برای آن دوستان ریز بین یادآور باشم. علی مسیو، یکی از نخستین بنیادگزاران و فعالان تاریخ جنبش کارگری ایران در مرحله اول یعنی مرحله سوسیال دمکراسی انقلابی است . وی در پیدایش و رشد سازمانهای متعدد اجتماعیون عامیون ایران نقش بارز تاریخی ایفا نموده و از پیشکسوتان آن محسوب میگردد. او در سالهای انقلاب مشروطیت، با پایه گذاری مرکز غیبی تبریز که میتوان از آن به عنوان مهمترین وموثرترین هسته اجتماعیون عامیون ایران یاد کرد، خدمات انکار ناپذیری انجام دادهاست. علی مسیو ، فرزند حاج محمد باقر تبریزی میباشد که در شهر تبریز به دنیا آمد و رشد کرد. در محله نوبر تبریز زندگی میکرد . وی یکی از برجستهترین انقلابیون ایران در یکصد سال گذشتهاست. مبارز و متفکری خردمند و فداکار ، که به حق پیشوای گمنام انقلاب مشروطه به شمار میآید. در باره زندگی علی مسیو ، کمترین اطلاعات نسبت به دیگر چهرههای تاریخی وجود دارد. خانواده او که وی تنها فرزند آن بود ، خانوادهای با فرهنگ بود و پدرش به شغل بازرگانی اشتغال داشت. علی مسیو نیز مانند پدر بازرگان بود و در شهر تبریز مورد اعتماد شدید مردم بوده و از احترام خاصی برخوردار بود . او در عین حال روشنفکری مبارز ومطلع بود . به اروپا و عثمانی سفر کرده بود و به زبان فرانسه تسلط داشت . مسافرتهای متعدد او به اتریش ، قفقاز و استانبول ، تماس با جهان نوین را برایش به ارمغان آورده بود. در تبریز کارخانه چینی سازی دایر کرد. وسعی در توسعه صنعت داشت. او با تاریخ اروپا بویژه انقلاب کبیر فرانسه آشنا بوده و زیر و بم آن را میشناخت. در صحبتهایش معمولا" از تاریخ انقلاب فرانسه مثال میآورد. رابطه او با انقلابیون روس در قفقاز روشن وکتمان ناپذیر است. این توصیف روحیات و عملکرد و اعتقادات مبارز فداکاری است که در رویدادهای انقلاب مشروطیت، بویژه مرحله دوم آن نقش بی بدیل و اساسی ایفا کرد. زنده یاد احمد کسروی در ارزیابی انقلاب مشروطه و در باره مرحله دوم آن که اندیشههای دمکراتیسم بر لیبرالیسم غلبه مییابد مینویسد : “مرحله دوم انقلاب که در آن دمکراتیسم نقش برجستهای داشت... در تبریز دستههای فدایی پدید شد وکسانی مانند ستارخان و باقرخان... بر راس این دستهها قرار داشتند. وی ( ستارخان ) در ایام مشروطیت عضو انجمن حقیقت کوی امیرخیز تبریز بود و این انجمن که در آن عناصر رادیکال و دارای تمایلات سوسیال دموکراسی انقلابی شرکت داشتند، این مرد دلاور و ساده خلقی را چنان مجذوب آرمانهای انقلابی ساخت که بر تمام بقیه زندگی وی مهر و نشان خود را گذاشت ... در پیدایش و بسط پایداری تبریز و آذربایجان ، سوسیال دموکراتهای قفقاز و سازمان همت در باکو، نقش بزرگی خواه ازجهت تعلیم سیاسی و تئوریک ، خواه از جهت رساندن اسلحه و خواه از جهت اعزام داوطلبان رزمجو ایفا کردند...” ومی دانیم که مرکز غیبی به رهبری علی مسیو هسته اصلی ارتباط با سوسیال دموکراسی انقلابی در قفقاز بود و پیوندهای تشکیلاتی با گروه همت داشت. علی مسیو در عین حال ارتباطات شخصی نیز با نریمان نریمان اف بلشویک پرآوازه و همرزم لنین ( نریمان اف ایرانی تبار بود ) داشت. نریمان اف در رشد حوزههای اجتماعیون _ عامیون در قفقاز نقش بزرگی ایفا نمودهاست. و ما در مورد بازسازی این بنای تاریخی شما را به کنکاش در خبرگزاری ها و در یک سال گذشته دعوت می کنم تا انتقاداتی را که بیشتر خبرگزاری های ملی برای تخریب شدن این بنا داشتند را ببینید و چگونه شهردار تبریز را به بی تفاوتی به تاریخ آذربایجان می خواندند و این بازسازی را ضرورتی برای تاریخ آذربایجان و فرزندان ما در نسل آینده می دانستند و امروز متاثر شدم که ما بعنوان یک آذربایجانی بازسازی این اثر تاریخی را به تمسخر گرفته ایم , خانه علی مسیو که بایستی الگوی ما و آینده گان باشد را خرابه خطاب می کنیم . بدان که بایستی تکه تکه تاریخمان را باید با طلا ساخت و ارج نهاد . خانه ختایی, خانه حیدر زاده , خانه لاله لی و ... در چند سال گذشته خرابه ای ( به قول شما ) بیش نبودند ولی امروز با درایت مسئولان چه در شهرداری و چه در میراث فرهنگی و یا هر ارگانی که بانی این مرمت ها و بازسازی ها شده است , تبدیل به جاذبه توریستی شده و هر مسافری را به تعمل و فکر و سفر در تاریخ آذربایجان می کند . سال هاست برای جلوگیری از تمسخر آذربایجان تلاش می کنیم ولی افسوس برای همزبانانی که تاریخمان را به تمسخر می گیرند و آیا واقعا اینها از نسل آذریند ؟!!