قدس آنلاین:البته نمیشود گفت ماهیتِ آن بتازگی پدید آمده است بلکه این اصطلاح و عبارتِ «سبک زندگی» است که بتازگی پدید آمده، به آن توجه شده و به طور جداگانه مورد بررسی قرار گرفته است. این جای خوشبختی دارد که موضوع سبک زندگی مورد توجه قرار گرفته است و اندیشمندان به آن پرداختهاند، زیرا پیش از این فقط انبیاء و اوصیاء بودهاند و فقط دینِ الهی بوده است که به سبک زندگی خیلی اهمیت میداده و جزئیاتی را در سبک زندگی و رفتارهای ظاهری پیروان خود مورد توجه قرار میداده است. برای واکاوی بیشتر مساله سبک زندگی و دین محوری و احیای زندگی دینی در جامعه با حجت الاسلام دکتر محمد مهدی بهداروند؛ جامعه شناس و استاد دانشگاه، گفتوگو کرده ایم که در ادامه میخوانید. وقتی زندگی زیبا میشود سبک زندگی دینی مورد تاکید قرآن کریم و معصومین(ع) بوده و هست. سبکی که در قرآن با بیش از حدود ۸۵ آیه خطاب به مومنان «یا ایها الذین امنوا» به زندگی بر مدار دین تأکید شده و این آیات خطابِ «یا ایها الذین امنوا» به «جامعه» ایمانی است. در بررسی سیره زندگی معصومین(ع) میبینیم که زندگی این بزرگواران در نهایت سادگی و تقوای الهی استوار بوده و زندگیهای الهی آنها با گذشت قرنها از شهادت شان هنوز مورد توجه علمای بزرگ و مومنان است. سبک زندگی دینی به معنای پیمودن راه حق و در مسیر الهی حرکت کردن است. سبک زندگی دینی یعنی حسینی و عاشورایی زیستن و در مقابل غیر حق سر تسلیم فرود نیاوردن و آزادگی و بندگی خدا. در این سبک همه دستورهای خدا در زندگی مؤمن کاربردی و قابلیت پیاده شدن دارند و این تلقی غلطی است که برخی تصور میکنند زندگی دینی به معنای محروم شدن از نعمتهای خدا و رهبانیت است. زندگی دینی هیچ قیود سختی را بر انسان تحمیل نمیکند، بلکه با رهاوردهای دینی زندگی مردم در جامعه زیبا تر خواهد بود. نسل متعالی سبک زندگی دینی تاثیر بسیاری بر تربیت نسل متعالی دارد و در شرایط کنونی جامعه گسستهای بیشماری در نهاد خانواده و اجتماع به وجود آمده و تربیت دینی را با چالشهای مختلفی مواجه کرده است. از این رو ضرورت دارد در سبک زندگی امروزی بازنگری داشته باشیم. در حال حاضر دشمن با ترویج سبک زندگی غربی به درون خانوادههای مسلمان ایرانی نفوذ کرده و موفق هم ظاهرشده است. ما در این تهاجم دشمن، لطمه دیده ایم و باید حقایق را گفت، تهدیدها همچنان ادامه دارد. این مسأله تهدیدی است برای اصل نظام و باید این حقیقت تلخ را قبول کنیم که با سبک زندگی وارداتی غربی براحتی میتوان یک نظام را ساقط کرد، چنانکه در آندلس این اتفاق افتاد. بنابراین چنین ضرورتهایی اقتضا میکند به طراحی سبک زندگی بپردازیم. درد جامعه ما چیست؟ ایجاد انحراف و شبهه در اصل دین یکی از مهمترین هدفهای غرب برای تخریب سبک زندگی دینی است، نکته بعدی تغییر ارزشهاست، بدین معنا که خوبها را بد و بدها را خوب جلوه بدهد و ما را از درون خالی کند. تشویق به مدگرایی، تجملات و زندگیهای لوکس یکی دیگر از اهداف تخریبی غرب است که در خانوادههای ایرانی به وضوح نفوذ کرده است. نکته جالب اینکه در دین اصولی برای پوشش ظاهری تعریف شده که لباس باید پوشیده و باز هم تاکید شده لباس هر فردی منطبق با زمانه وی باشد، البته باید توجه کنیم پوشش و آراستگی مطرح است نه لباسی که مورد جلب توجه همه باشد. غربیها با طراحی لباسهای مختلف و تحمیل فرهنگ پوشش خود در ایران ضربههای دیگری به فرهنگ و سبک زندگی دینی ما وارد کردند و این روند به آرامی طی شد و ما در نهایت غفلت متوجه آن نشدیم. لباسهایی که هیچ یک از نشانههای پوشش و حجاب برای زن و مرد را در خود ندارند و براحتی در فضای جامعه اسلامی ما تولید و عرضه میشوند. به نظر شما این مسایل درد جامعه نیست؟ متاسفانه ما در حال حاضر با دو نوع سبک زندگی مواجه هستیم، یک سبک زندگی جاری به نام سبک زندگی غربی و دیگری اسلامی. ولی ما گاهی غربی غربی هستیم، گاهی اسلامی اسلامی و گاهی هم التقاطی، یعنی جایی اسلامی و جایی غربی هستیم. مثلاً در اینکه همسرمان نباید با نامحرم صحبت کند اسلامی اسلامی هستیم. یا ازدواج در آیین اسلامی ما بر سادگی استوار شده و در روایات داریم که بهترین دخترها کسانی هستند که با مهریه کم زندگی خود را شروع میکنند و این در حالی است که امروز مهریهها شده سال تولد دخترها! و این سبک غربی است. برخی هم اول ساده شروع میکنند و در ادامه راه سبک زندگی غربی، خودش را بر ما تحمیل میکند و از حالت اسلامی خارج میشویم. غربیها دستمان را گرفته اند و به هر سو میبرند سبک زندگی پنهان نیست و بسیار پیداست. مثلاً مهمان دعوت میکنیم سه نوع غذا میپزیم، نکته جالب این است که در اسلام به ساده زیستی تأکید شده است. براستی در کدام بخش زندگی معصومین (ع) چنین تجمل گرایی دیده میشود؟ آیا در عروسی اهل بیت(ع) تجمل گرایی ترویج میشده یا سادگی؟ قطعا همه بارها ماجرای عروسی آسمانی حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) را شنیده ایم. پس چرا هیچ یک از حالات و سکنات ما شبیه این بزرگواران نیست و فقط برای میلاد و شهادت آنها بزرگداشت میگیریم! وقت آن نشده به خودمان برگردیم و در زندگیهای خود بازنگری کنیم؟ سبک زندگی وارداتی غربی چالش بزرگی پیش روی جوانان ما قرار داده که از ازدواج و تشکیل خانواده وحشت دارند. سبک زندگی در اوایل انقلاب و دوران جنگ چقدر با امروز تفاوت داشته است؟ آن موقع زهد، خلوص، دوستی و به دنبال دنیا نبودن و منفعت جمعی را در نظر گرفتن مرسوم بوداما حالا مثلا برای خواستگاری یک دختر میگویند مدرکش چیست، پدرش چقدر ثروت دارد، منزل وی کجاست؟ و... غربیها من و شما را در سمت و سویی میبرند که نه در آموزههای دینی وجود دارد و نه در جان ماست. زندگی دینی را آموزش دهیم سبک زندگی دینی تنها به گوشزد کردن ارتباط غیر شرعی دختر و پسر یا گفتن بسم ا... سر سفره منحصر نیست. بلکه سبک زندگی اسلامی باید در مدارس، دانشگاهها و محیطهای کاری ما به صورت کاربردی آموزش داده شود، امروزه درسهای مدارس و دانشگاهها تئوری است و سبک زندگی فقط درس خواندن برای پیدا کردن کار و گرفتن حقوق است. نکته دیگر اینکه سبک زندگی دینی با موعظه و نصیحت هم اجرایی نمیشود. بنابراین روش زندگی در خانه و جامعه ما در گذشته و حال متأثر از پیشرفتهای صنعتی دگرگون شده و ما بهازای گزارههای نیاز، برآورد، آسایش و آرامش کم و زیاد شدهاند. این خیلی دقت میخواهد، سبک زندگی ایرانی - اسلامی در هیچ جای کشور نه نوشته شده و نه در هیچ دانشگاهی تدریس میشود و در جامعه امروز ما که سبک زندگی اسلامی باید برگرفته از حیات طیبه اهل بیت(ع) و مبتنی بر توجه به تولید و آسایش و احسان به دیگران باشد ترویج نمیشود. ما منبع مشخص و معتبری برای سبک زندگی اسلامی و ایرانی نداریم، بنابراین باید مبانی نظری سبک زندگی دینی را تدوین کنیم. |
↧
زندگی با نصیحت «دینی» نمیشود
↧