جوان ۲۵ساله اي که برادر بزرگ ترش را با همدستي همسر وي به قتل رسانده بود با اعلام گذشت پدرش، از قصاص نفس نجات يافت اما پدر مقتول، صدور حکم قصاص براي عروسش را خواستار شد. خراسان نوشت: سي ام ارديبهشت ماه گذشته، جسد جواني زير يک پل در کمربندي شمال گذر مشهد کشف شد و بدين ترتيب تحقيقات با حضور قاضي اسماعيل شاکر (قاضي ويژه قتل عمد در زمان حادثه) آغاز شد. پس از گذشت چند روز از ماجرا، کارآگاهان پليس آگاهي خراسان رضوي با نظارت مستقيم مقام قضايي برادر کوچک تر و همسر مقتول را به اتهام ارتکاب جنايت دستگير کردند. ۲ متهم مذکور در شعبه ۸۰۹ مجتمع قضايي شهيدقدوسي مورد بازجويي قرار گرفتند و به صراحت قتل (ج. گ) را پذيرفتند. همسر ۲۷ساله مقتول در اعترافات خود به قاضي شاکر گفت: آن شب برادرشوهرم مهمان ما بود وقتي به منزلشان بازگشت حدود ساعت ۱۱شب بود که با او تماس گرفتم و خواستم به منزل ما بيايد. دختر ۱۰ و پسر ۵ساله ام در گوشه اي از پذيرايي خوابيده بودند و همسرم نيز کنار پنجره اتاق به خواب رفته بود. او عصر روز حادثه بعد از اين که تعدادي قرص خورد خوابيد و من نقشه قتل او را طرح کردم. وقتي برادرشوهرم آمد از آزار و اذيت هاي شوهرم براي او تعريف کردم به او گفتم او باز هم مثل هميشه زني را به منزل آورده بود البته شوهرم به موادمخدر صنعتي از نوع شيشه اعتياد داشت و هميشه مردان و زنان غريبه را به منزل مي آورد که آن ها با سر و صداي من از منزل خارج مي شدند! متهم اين پرونده جنايي ادامه داد: وقتي اين موارد را براي برادرشوهرم شرح دادم به او گفتم که بايد او را بکشيم. او ابتدا قبول نمي کرد ولي بعد از مدتي به کشتن او رضايت داد. ساعت حدود ۳بامداد بود که من از بيرون يک رشته طناب آوردم و آن را دور گردن شوهرم انداختم سپس يک طرف طناب را برادرشوهرم گرفت و دو نفري کشيديم تا خفه شد! اين زن ۲۷ساله افزود: او معتاد بود و از کارهاي او خسته شده بودم، من ۱۱سال با او زندگي کردم اما همواره از دست او عاصي بودم! برادر ۲۵ساله مقتول که متهم ديگر اين پرونده جنايي بود در حضور مقام قضايي گفت: اظهارات همسر برادرم را قبول دارم. برادرم معتاد بود حدود ۱۵بار او را ترک داديم اما نشد وقتي به ياد آزار و اذيت هاي او مي افتادم که چگونه پدر و مادرم را اذيت مي کرد تصميم گرفتم در قتل او با زن برادرم همکاري کنم. او (مقتول) حتي چند روز قبل گوشي تلفن همراه پيرمردي را هم به زور گرفته بود. زن برادرم کار مي کرد و براي منزل آذوقه مي خريد ولي برادرم حتي گوشت ها را از يخچال سرقت مي کرد و براي تامين هزينه موادمخدر مي فروخت. حرف هاي همسر برادرم مثل خوره به جانم افتاده بود به همين خاطر هم تصميم گرفتم تا او را بکشم. بعد از قتل هم لباس هايش را از تنش بيرون آورديم و جسد را داخل يک لحاف گذاشتيم سپس يک سر آن را با طناب گره زديم و سر ديگر آن را نيز با طنابي که او را خفه کرده بوديم بستيم. بعد از آن هم دو نفري جسد را به صندلي عقب پرايد که در منزل پارک بود، برديم و به طرف جاده روستاي ... حرکت کرديم. ولي در مسير جسد را از روي پل پايين انداختيم. پس از اعترافات متهمان، آنان با صدور قرار مجرميت روانه زندان شدند و در مردادماه گذشته نيز در محل وقوع جنايت به بازسازي صحنه قتل و چگونگي رها کردن جسد از زير پل پرداختند. چند روز بعد از اين ماجرا، پدر مقتول به دادسرا مراجعه کرد و ضمن اعلام گذشت از فرزندش گفت: مي خواهم عروسم را قصاص کنيد! چون همسر فرزندم به او خيانت کرده و با همدستي پسر ديگرم او را به قتل رسانده است. بنابراين از متهم (ن. ش) شکايت دارم و قصاص او را مي خواهم اما براي پسرم (م. گ) که فريب صحبت هاي اين زن را خورده بود رضايت قطعي مي دهم و از قصاص او صرف نظر مي کنم. بنابر اين گزارش، با تکميل تحقيقات در اين پرونده جنايي، کيفرخواست آن از سوي داديار اظهارنظر صادر شد و ۲متهم اين پرونده به زودي پاي ميز محاکمه خواهند نشست تا به سزاي عمل خود برسند. سابقه خبر ساعت ۱۳:۳۰ مورخه ۹۱.۲.۳۰ ماموران کلانتري خلق آباد، ماجراي کشف جسدي زير پلي نرسيده به روستاي برج آباد را به قاضي ويژه قتل عمد اطلاع دادند. بررسي ها در محل کشف جسد بيانگر آن بود که حدود ۴۸ ساعت از مرگ اين جوان ۳۲ساله که با يک رشته طناب خفه شده است، مي گذرد. همچنين در ادامه تحقيقات مشخص شد مقتول داراي سوابق شرکت در نزاع دسته جمعي و تعويض بدون مجوز پلاک بوده است. با شناسايي هويت جسد، کارآگاهان که با دستورات قاضي شاکر عمليات پليسي خود را براي دستگيري عامل يا عاملان جنايت ادامه مي دادند، موفق شدند همسر و برادر مقتول را به اتهام قتل دستگير کنند. متهمان در مراحل اوليه بازجويي به ارتکاب قتل اعتراف کردند. |
↧
پدر مقتول: پسرم را مي بخشم؛ عروسم را قصاص کنيد!
↧