Quantcast
Channel: پایگاه خبری اهراب نیوز - آخرين عناوين :: rss_full_edition
Viewing all articles
Browse latest Browse all 2369

جشن های دانش آموزی انقلاب نیازمند بازنگری

$
0
0
جشن های سالانه دهه فجر برای نسل دوم انقلاب، همان ا که به نسل دهه شصتی هم شهره هستند سرشار از خاطرات شیرین و دغدغه ها و اضطراب های خاص خود است. خاطراتی که خلوص و صداقت، پایه و اساس آن ها بود، همان چیزی که متاسفانه اکنون خمیر مایه آن در میان دانش آموزان امروزی (حداقل به زعم نگارنده) دیده نمی شود. مرور خاطرات آن دوران یعنی شور و شوق و حس مشارکت کودکان و آینده سازان آن روزها در برگزاری با شکوه آیین های دهه فجر با آنچه که اکنون مشاهده می شود مبین پاره ای از اختلاف های ملموس و نکات قابل تاملی است. بررسی منصفانه و واقع بینانه مشارکت دانش آموزان هر دو نسل و تغییر دیدگاه آنان نسبت به گرامیداشت سالگرد پیروزی انقلاب نیازمند آسیب شناسی جامعه شناختی است. این که جامعه در حال گذار ما از سنت به مدرنیته، اقتضائات زمانی و شرایط محیطی خاص خود را بر نسل جدید تحمیل کرده شک و تردیدی نیست. اما مسئله این است که در اکثر جوامع زیرساخت های پایه ای با گذشت زمان تغییر چندانی نمی یابند و آنچه که دچار تحول می شود الحاقات روبنایی و تزئینات سازه ای است. با این حال و با مفروض داشتن طبیعی بودن چنین تغییرات زمانی، رفتار و هنجارهای دانش آموزان دو دهه در خصوص نگاه آنان به پدیده گرامیداشت جشن های انقلاب قابل تامل است. انتقال کامل پیام انقلاب؛ شاخصه مهم جشن های دهه شصت در دهه شصت، هرگونه آیین بزرگداشت و جشن پیروزی متاثر از پدیده مهم دیگری به نام جنگ تحمیلی بود. آنچه به جشن های انقلاب رنگ و بوی معنویت دوباره ای می بخشید پرواز ملکوتی رزمندگانی بود که در صحنه های دفاع مقدس خلعت سرخ شهادت به تن می کردند و بدین ترتیب قوام و دوام بیشتری به اصول انقلاب وآرمان های آن می بخشیدند؛ همین موضوع به طور مستقیم در روح و روان دانش آموزان نیز تاثیر می گذاشت. استرس شب های بمباران و جنگ شهرها و نوای کاروان شهدا از کودکان آن نسل مردان و زنانی مقاوم، با هدف و آرمان گرا و کم توقع ساخته بود. دانش آموزان آن دوران حاضر بودند کلاس های فوق برنامه و برنامه های غیر درسی و نه حضور تشریفاتی و تفننی که فعالیتی چشمگیر و مخلصانه داشته باشند. روحیه همکاری و تعاون و حس رقابت و غبطه، بیشتر خود را نشان می داد، تا آن که از تفاخر و حسادت و خودخواهی نشات گرفته باشد. در این بین معلمان و مربیان و اولیا دانش اموزان نیز فارغ از همه مشکلات اقتصادی روزمره و به دور از بهانه جویی ها، ایرادگیری ها و لج بازی های مدل امروزی با اشتیاق مشوق کودکان برای برگزاری این آیین ها بودند. آنها آرزوهای کودکی خود را و خاطرات نقش آفرینی خویش و هم سن و سالانشان را در شوق و شور کودکان و اندیشه های زلال و پاک آنان جستجو میکردند. آن ها خود را نه راهبر و پیشرو که پیرو و تابع افکار و افعال ابتکاری دانش آموزان می دیدند. دانش آموزان دهه شصتی هر چند که خاطراتا نقلاب را به یاد نداشتند و جز تصاویری مختصر و مبهم چیزی در ذهنشان مجسم نمی شد اما پیام انقلاب را به خوبی و در کمال روشنی و گویایی دریافت کرده بودند. گفتمان غالب دهه شصت تعامل و مشارکت برای برگزاری صادقانه ی جشن های انقلاب و رقابت دوستانه در شکوهمند سازی، مردمی سازی و خودجوشی آن ها بود. نسل اول انقلاب به خوبی در انتقال پیام موفق عمل کرده بود. از یک سو صداقت فرستنده پیام در انتقال پیامی زیبا و کارآمد به فعلیت رسیده بود و از سوی دیگر جذابیت پیام و فراهم بودن بستر و زمینه های لازم برای نشو و نمای پیام درگیرنده آن سبب شده بود تا نهال انقلاب به درختی تنومند تبدیل شود. گسست نسل ها معضل و ناهنجاری که امروزه بیشتر از آن یاد می شود، کمتر در آن دوران مجال بروز یافت. اگر امروز برنامه های گرامیداشت سالگرد پیروزی انقلاب را مربیان مدارس و مدیریت آموزش و پرورش برای کودکان دیکته و ابلاغ می کنند در آن دوران این دانش اموزان بودند که چند هفته مانده به دهه فجر برنامه ریزی کرده و مربیان را غافلگیر و به اصطلاح «سورپرایز» می کردند! شرکت در مسابقات تئاتر، موسیقی، سرودهای انقلابی و جمع آوری پول های تو جیبی برای خرید شیرینی و پرچم های کوچک برای تزئین کلاس و مدرسه و آب و جاروی مدرسه و گل آرایی، همه و همه نه از روی اجبار و اکراه که به میل و رغبت خود دانش آموزان انجام می شد. اما آنچه اکنون در دل بسیاری از برنامه های از پیش نوشته شده سازمان های دانش آموزی و آموزش و پرورش در سطح مدارس دیده می شود عدم میدان دادن به دانش آموزان و سلایق و عقاید و ابتکارات آنان است. گویی دانش آموزان به عنوان پیاده نظام مدیریت مدرسه ای هستند که می خواهد در عملکرد آموزش و پرورش رتبه برتر را کسب کند! و صد البته آنچه مورد غفلت قرار گرفته روحیه اخلاص و انرژی ها و استعدادهای بی پایان همان دانش آموزانی است که خود را باید وام دار نسل های اول و دوم انقلاب بدانند. دیگرانتقال پیام به صورت قبلی و شفاف صورت نمی گیرد. گسست اندیشه ها و سلایق، گسست نسل هایی را به بار می آورد که دیگر یک هدف واحد را دنبال نمی کنند؛ حالا دانش آموزان هم خوب می دانند که صدور این همه دستورالعمل برای برپایی با شکوه جشن بیشتر برای رقابت و عرض اندام مدیریت مدرسه، و مدیریت آموزش و پرورش است تا جلب مشارکت دانش اموزان و تقویت روحیه همکاری و تعاون! در نتیجه شادی و سرور چنین برنامه تکلیفی در حد همان چهار دیواری مدرسه باقی خواهد ماند و دیگر خاطره ای شیرین هم در ذهن آنان نقش نمی بندد. در سال های میانی دهه چهارم انقلاب لازم است بازنگری کلی و تغییر رویکرد اساسی در برپایی جشن های پیروزی دهه فجر صورت پذیرد. آسیب شناسی و شناخت نقاط ضعف و قوت برنامه های مدارس و بهره گیری از تجارب و اندوخته ای نسل های اول و دوم انقلاب برای بازپروری و احیای دوباره روحیه مشارکت همگانی و خودجوش دانش آموزان، در این مقطع زمانی از الزامات برنامه ریزان و مدیران جشن های پیروزی انقلاب اسلامی است.

Viewing all articles
Browse latest Browse all 2369

Trending Articles