تبریز در گذشته و امروز در بسیاری از عرصهها جزو شهر اولینهای ایران بوده و هست، رنگین کمانی از این اولینها را میتوان به اولین مدرسه، اولین چاپخانه، اولین تئاتر، اولین نشریه، اولین بلدیه و اولینهای دیگر اشاره کرد که هر کدام از اینها نمود، بارز اقتدار شهر اولینها را نشان میدهد. از این روی، لقب" شهر بدون گدا " از دیگر افتخارات تبریزیها است که باید به اولینهای این شهر افزوده شود. ناگفته نماند، تبریز یکی از قدیمیترین شهرهای ایران و مهمترین منطقه آذربایجان شرقی از دیر باز برای اهل سیاحت و تجارت در اقصی نقاط جهان نام آشنایی است و این شهر به شهیدان محراب، شهید آیتالله قاضی طباطبایی، شهید آیتالله مدنی، شهر سردارانی چون باکریها، یاغچیانها، شفیع زادهها، تجلاییها، شهر سردار ملی، سالار ملی، شهر سه علامهها امینی، طباطبایی، جعفری و شهر عاشوراییان مشهور است. به بیان دیگر، اخیرا طی تحقیق و ارزیابی انجام شده توسط سازمان ملل متحد، شهر تبریز پیش از شهرهای تهران، اصفهان، شیراز، قم، ارومیه و مشهد به عنوان بهترین شهر برای زندگی در ایران شناخته شده که عواملی چون وجود ساختمانهای مدرن و زیبای فراوان، خطوط هواپیمایی پیشرفته، طبیعت زیبا و بکر، غذاهای لذیذ، مساجد زیبا، ابنیههای تاریخی و... در کسب این رتبه موثر بوده است. بنابراین، تبریز در جذب سرمایههای داخلی و خارجی هم در میان هشت کلان شهر کشور، رتبه اول را کسب کرده و همچنین سازمان بهداشت جهانی تبریز را به عنوان بهداشتیترین شهر ایران معرفی کرده است. بدینسان، با این ویژگیها و پتانسلهایی که از شهر اولینها نام برده شد به طور یقین مشخص میشود، معضلی به نام گدایی و تکدیگری در این شهر چندان مفهومی نداشته باشد و در بین شهرهای ایران این شهر، به عنوان زیباترین و توسعهیافتهترین شهر ایران لقب بگیرد. شکی نیست که پدیده تکدیگری و گدایی یک مساله جهانی است که به عقیده جامعه شناسان، بیش از آن که یک معضل فردی باشد یک معضل جمعی است که سلامت روابط انسانی و معادلات اجتماعی را دچار آسیب میکند. این پدیده زشت و نا زیبا در کلان شهر با به وجود آمدن فاصلهی طبقاتی در جوامع و اصلاحاتی نظیر دارا و ندار در ادبیات جوامع به وجود آمده است. در این راستا، به یقین تکدیگری یک معضل اجتماعی است که بیشتر در کلانشهرها به چشم میخورد. تحقیقات صورت گرفته در این زمینه نشان میدهد، فقر، نیاز مالی و بیکاری ناشی از مهاجرت به شهرها مهمترین علت رویآوردن افراد متکدی به گدایی بوده است که اکثریت قریب به اتفاق گدایان در سنین بین ۳۱ الی ۴۰ سالگی قرار دارند. از سوی دیگر، اخیرا در کشورمان، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی مقوله تکدیگری را مورد کنکاش قرار داده که نتایج این تحقیقات نشان میدهد که با وجود جرم قلمداد شدن تکدیگری، در سالهای اخیر بر تعداد متکدیان زن، کودک، جوان و متکدیانی که از نظر جسمی سالماند، افزوده شده و به عبارت دیگر با پدیده «حرفهای» شدن تکدیگری روبهرو هستیم که عواملی چون بیکاری، فقر و ... بر شدت آن افزوده است. در هر صورت به عقیده جامعهشناسان، گدایی یک فعالیت سازمان یافته است که در آن فرد، "گدایی" را به کار کردن ترجیح میدهد. به باور این متخصصان، علتهای همچون فقدان اشتغال و کار، فقر مادی، پیری و از کار افتادگی، رخوت و سستی، اعتیاد، معلولیت و بیماری، مسائل خانوادگی از قبیل پاشیده شدن خانواده، مهاجرت از روستا به شهر، نابسامانیهای اقتصادی از قبیل کمی درآمد در بعضی از مشاغل، بالابودن هزینه زندگی، فقر فرهنگی، معلولیت، و ... به گسترش این معضل اجتماعی دامن زده است. بر این اساس، در نظام مقدس اسلام کمک به نیازمندان و بینوایان تاکید زیادی شده، بطوریکه در قرآن کریم و روایات از مومنان دارا خواسته میشود به مومنان عفیف و بینوایان توجه کنند تا آنان به خاطر افزایش بینوایی در خطر تکدیگری نیافتند و به این وسیله به تکدی و گدایی پروری دامن زده نشود. قرآن کریم در سوره بقره آیه ۲۷۳ برای رهایی از مساله تکدیگری و گدایی پیشنهاد میدهد که نیازهای نیازمندان و بی نوایان از سوی جامعه اسلامی تامین گردد و راهی برای پیشگیری این معضل ایجاد و فراهم گردد. در روایتی از امام صادق (ع) داریم که هر کس زبان به سؤال و گدایی گشاید در حالی که دارای مال و توانمندی باشد روز قیامت در حالی خدا را ملاقات مینماید که صورت او مجروح و خون آلود است. همچنین پیامبر (ص) در وصیتهایی به علی (ع) فرمود:"ای علی اگر من ناچار شوم که دست خود را تا آرنج در دهان اژدها فرو برم، این عمل را دوستتر دارم از این که از کسی که دارا نبوده و دارا شده چیزی را درخواست نمایم." به بیان دیگر، متاسفانه معضل تکدیگری در بسیاری از کلان شهرهای جهان به نوعی روز به روز در حال افزایش است. در ایران در بین کلان شهرها نیز آمار دقیقی از وجود تعداد گدایان در دسترس نبوده و بر اساس اطاعات غیر رسمی منتشر شده، تهران و مشهد بیشترین آمار گدایان را به خود اختصاص دادهاند، در این میان شهر تبریز تنها کلانشهری است که به بی گدایی شهرت یافته و به عنوان شهر موفق در مبازره با تکدیگری در ایران مطرح است. بدینسان، علت بدون گدا شدن شهر تبریز را میتوان در زیر ساختارهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، تغییر نگرش افراد این منطقه نسبت به متکدیان و چگونگی کمک به افراد نیازمند، فرهنگ خاص حاکم بر افکارعمومی در استان مبنی بر حمایتها و تعصبات خانوادگی، عاطفی و مذهبی، ساماندهی آسیبهای اجتماعی و بهبود سلامت اجتماعی، حفظ کرامت انسانها، سطح آگاهی بالای اجتماعی در مقابله با آسیب ها و مخاطرات اجتماعی، اجرای طرح ساماندهی خانوارهای نیازمند، تامین معیشت و پوشش افراد نیازمند، ایجاد فرصتهای اشتغال مناسب، وجود مؤسسات مختلف خیریه، نحوه کمک به افراد مستمند، هماهنگیهای لازم میان دستگاههای متولی، وجود نهادهای حمایتی و تامینی قدرتمند و قوی، نگرش مردم نسبت به مقوله تکدیگری و نحوه کمکرسانی به متکدیان، غیرت، همدلی و همیاری مردمان این منطقه باید جستجو کنیم. به بیان دیگر، شهرتبریز در طول تاریخ، از آنچه ذکرش رفت، در امور مختلف اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی همواره پیشگام بوده و دورههای طلایی متعددی را سپری ساخته است. از این رو به نظر میرسد، مدیران و دست اندرکاران سایر کلان شهرها برای برخورد با پدیده نابهنجار تکدیگری ضمن ارائه تصویری واقعی از وضعیت تکدیگری و متکدیان در شهرهای خود و پرداخت جدی به چگونگی و چرایی این پدیده، با الگو قرار دادن تجربیات، برنامهها و سیاستهای راهبردی کلان شهر تبریز، در ابعاد اقتصادی و فرهنگی هم برنامههای مشخصی را برای ریشهکنی این معضل اجتماعی داشته باشند.