حالا كه هجدهم فروردین است، دیگر كمتر كسی به این فكر میكند كه نوروز دانشآموزان چطور گذشت و والدین چطور پا به پای بچهها، دلهره انجام دادن تكالیف عید را داشتند؛ اما میدانم آنهایی كه خبر حذف پیكهای نوروزی و مشقهای سنگین خانگی را از زبان وزیر شنیده بودند هنوز میخواهند بدانند چه شد كه امسال نیز نوروز بیشتر دانشآموزان به اضطراب انجام دادن تكالیف گذشت. نوروز امسال قرار بود نه سیخ بسوزد نه كباب، قرار بود بهگفته وزیر، دانشآموزان برخلاف همیشه كه پاسوز تكالیف سنگین نوروزی میشدند، این بار در دامان خانواده و در حین دید و بازدیدهای نوروزی زیر چتر تعلیم و تربیت بروند و اگر تكلیفی هم دارند، كم حجم و متناسب با نیازهای دانشآموزان باشد. اما این اتفاق در نوروز امسال رخ نداد تا یك بار دیگر با اینكه سبك شدن تكالیف نوروزی، تاكید شخص وزیر آموزش و پرورش را به همراه داشت از سوی برخی مدارس و معلمان نادیده گرفته شود. البته واكنش دانشآموزان و والدین آنها به تكالیف نوروزی متفاوت بود چون برخی انجام دادن این تكالیف پرحجم را وظیفهای بر دوش تلقیمیكردند و به آن تن دادند و برخی نیز آن را لازمه تعطیلات طولانی نوروز میدانستند و از آن استقبال كردند. اینها از این بابت طرفدار تكالیف عید هستند كه میدانند روح رام نشدنی دانشآموزان و میلشان به بیقیدی در طولانیترین تعطیلات سال را فقط میتوان با تكالیف خانگی و لزوم پاسخگو بودن به معلم، مهار كرد. اینها كه تكالیف نوروزی را بهترین راه برای جلوگیری از بازگشت به بیسوادی دانشآموزان بویژه كلاس اولیها میدانند با این حال از اضطراب ناشی از وجود تكالیف سنگین نوروزی و فشار آن بر همه اعضای خانواده گله دارند یعنی همان باری كه قرار بود امسال از دوش دانشآموزان برداشته شود و برداشته نشد. حالا تمام این ماجراها تمام شده و از تكالیف نوروزی برای دانشآموزان و خانوادههایشان خاطرهای باقی مانده، ولی با این حال هنوز این پرسش مطرح است كه اگر وزارت آموزش و پرورش به این نتیجه رسیده كه تكالیف نوروزی به سبك سنتیاش راهگشا نیست و باید برای تعلیم و تربیت دانشآموزان در نوروز به راههای نوین فكر كرد، چه موانعی بر سر راه است كه مدارس از عملی كردن این تفكر سر باز میزنند؟