زیاد دور نیست زمانیکه فوتبال ما هيچ دلخوشي نداشت و از جذابيتهاي این رشته كه چپ و راست، شكست به خورد مردم میداد بشدت كاسته شده بود، سكوهاي ورزشگاه یادگار امام تبریز بواسطه صعود تراکتور به لیگ برتر لبريز از تماشاگر شد و پس از عطشی هشت ساله، ظهور این تعداد هوادار مشتاق در نخستین سال حضور سرخپوشان تبریزی در سطح یک فوتبال ایران بود مايه فخر و مباهات همگان شد. پدیده ای که میانگین تماشاگر را در فوتبال ایران ارتقاء داد و به فوتبال کشورمان اعتباری دوباره بخشید تا جائیکه همه از آن به عنوان سرمايه واقعي ورزش کشور ياد و اذعان كردند. فرقی نمی کرد روز تعطیل بود یا غیر تعطیل، بازی با تیم های بزرگ می افتاد یا ضعیف، هواداران تراکتور همواره پای ثابت بازیهای تیم محبوبشان بودند. روزهایی که تیم تراکتور در تبریز بازی داشت چهره شهر رنگ قرمز به خودش می گرفت. تبریزیها فقط بخاطر تراکتور و به عشق این تیم، خالصانه، مسیر چند کیلومتری منتهی به ورزشگاه را با همه کاستی ها و سختی هایش، پای پیاده طی می کردند تا خودشان را به ورزشگاه برسانند و تیم محبوبشان را تشویق کنند. همین اشتیاق در فصل نهم لیگ برتر تراکتور را به پرطرفدارترین تیم فوتبال کشور تبدیل کرد و موجب شد تا در نظر سنجی برنامه نود با رای قاطع مردم، لقب پرشورترین تماشاچی به هواداران تراکتور داده شود. تماشاگران یکدست تراکتور حتی در دیدار مقابل سرخابی های پایتخت، جرات حضور و خودنمایی در ورزشگاه یادگار امام تبریز را از هواداران استقلال و پرسپولیس می گرفت. اما اين سرمايه چندي است، آنطور که باید و شاید، ديگر در ورزشگاه یادگار امام به چشم نميآيد؛ خيلي ذهنتان را درگير نكنيد، نمونهاش همين آخرین بازي آسیایی تراکتور بود. ورزشگاه یادگار امام، آن شب تلخ بیش از یک هزار تماشاگر به خود ندید. امروز كار به جايي رسيده است كه صندليهاي خالي یادگار امام تبریز پررنگ تر و خبرساز تر از یک مسابقه بین المللی شده و تعجب و البته افسوس همگان را برانگیخته. اگر کمی واقع بین باشیم و شخص توجیه گری نباشیم متوجه می شویم که محبوبیت تیم تراکتورسازی پیش هوادارانش به مراتب مهمتر از آن است که تشریفاتی بودن مسابقه، تا این حد حضور پرشورشان را در ورزشگاه تحت تاثیر قرار دهد. چرا که هواداران پرو پا قرص سرخپوشان تبریزی همواره در بازی های تدارکاتی تراکتور و جلسات تمرینی تیم حضور پر رنگی داشته اند و حتی در مسابقاتی كه جنبه حيثيتي و سرنوشتساز براي تیمشان ندارد دهها هزار تماشاگر، سكوهاي ورزشگاه یادگار امام را تسخير می کردند.كدام علاقهمند به فوتبال باشگاهي ايران را سراغ داريد كه خاطره حضور بيش از ۱۰۰ هزار تماشاگر را آن هم در بازي تراکتور با فجر سپاسی، فراموش کند؟ اینکه چرا برخلاف لیگ های نهم و دهم، ورزشگاه يادگار امام را به ندرت مملو از تماشاگر ميبينم، مشكل كجاست؟ با يك بررسي ساده و مقايسه شرايط فعلي هواداران تراکتور با سالهاي نه چندان دور، ميتوان اين موضوع را ريشهيابي كرد و براي آشتي دادن مردم با ورزشگاهها در کنار ایجاد يك محيط سالم و مفرح تدابيري انديشيد. برگزاري بازيها در روزهاي مياني هفته و ساعات کاری، نامناسب بودن امکانات و سرويسدهي نامطلوب به تماشاگران، مشكلات اقتصادي از جمله دلايلي است که ميتواند در بروز وضع موجود موثر باشد. به راستي مسوولان امر بايد با خود بينديشند كه براي رفاه اين تماشاگران چه كردهاند و چه مشوقها و برنامههاي فرهنگي در نظر گرفتهاند. اما فراموش نكنيم در كنار همه اين مسائل ريز و درشت كه رفع آنها دور از دسترس نيست، مسائل مهمتري هم وجود دارد كه ميتواند از قهر دنبالهدار تماشاگران پیشگیری کند. از جمله، اتفاقات حاشیه ای پیرامون تراکتور در ماههای اخیر است که متاسفانه مدیریت نشد و فرصت ارزشمند قهرمانی لیگ برتر را از این تیم گرفت. حاشیه هایی که در لیگ قهرمانان آسیا هم موجب شد، تراکتوری که تا پایان دور دوم مرحله مقدماتی، با کسب چهار امتیاز از دو بازی صدر جدول گروه اول این رقابتها را در اختیار داشت، به یکباره با قبول چهار شکست پیاپی در رده آخر گروه قرار گیرد و با لیگ قهرمانان آسیا وداع تلخی داشته باشد. حاشیه هایی که با ایجاد اختلاف و انتشار اخباری مبنی بر درگیری بین بازیکنان، مصاحبه بازیکنان علیه کادر فنی و خبرسازی درباره مشکلات مالی تیم آغاز و در روز های اخیر به برکناری بحث برانگیز سرمربی و ایجاد تغییرات در مدیریت باشگاه ختم شد. حاشیه هایی که تنها به ضرر تیم تراکتورسازی تمام شد و دود آن به چشم هواداران پرشور این تیم رفت. نگاهی موشکافانه به هر یک از این موارد بیانگر علل و عوامل واقعیت هایی است که امروز پیرامون تیم محبوب تبریزیها وجود دارد. در حقیقت حال و روز امروز تراکتور نتیجه سوء مدیریت ها بود و یک مدیر قدرتمند و فوتبالی نیاز امروز تراکتور ماست.