اهراب نیوز: تبريز ، اين كهن شهر تاريخ ، اين شاخه طوبايي كه گفتهاند تكهاي از بهشت بر روي زمين بوده ، سينه ستبر استبدادستيزي و آزاديخواهي ملي ايران ، ديار دين و فلسفه و عرفان ، نخستين پايتخت مذهب تشيع ايران ، خط ممتد فرهنگ و هنر در بستر تاريخ ، قطب اقتصاد ، صنعت ، تجارت و توليد ، پشتوانه قوام و استحكام مام وطن در تمامي قرون و اعصار از صدر مشروطه گرفته تا انقلاب اسلامي ، دوران دفاع مقدس و عصر سازندگي ، حصاري تنگ و مرگانگيز براي دشمناني كه هر گاه سوداي تجاوز در سر پروراندند ، خاك مذلت و خفت تبريز و تبريزيان بر سرشان ريخت تا براي هميشه تاريخ سرافكندگي نصيبشان گردد ، دژ بلند دفاع در برابر متجاوزاني چون روسيه تزاري و تركان عثماني ، شهر مشروطه و دليرمردان شجاع و جانبركفي چون ستارخان و باقرخان و شهيدان ثقهالاسلام و خياباني ، علماي دهري چون اميني ، طباطبايي و جعفري ، زادبوم پيشگامان مظاهر نخستين ، شهر موزهها و خانههاي قديمي و تاريخي ، خاستگاه شعرا ، عرفا و ادبايي چون شهريار ، پروين ، شمس ، قطران ، صائب و همام ، سرزمين جاويد سرداران دوران دفاع مقدس چونان باكريها ، شفيعزاده ، تجلايي ، ياغچيان ، كسايي ، فكوري و ۴۸۰۰ شهيد به خونخفته راه دفاع از كيان كشور ، كانون انديشه ، تفكر ، نبوغ و دانش نوين و در يك كلام سر ايران به فرموده رهبر فرزانه انقلاب. اين همه اما تمام آن چيزي نيست كه بايد در باب بزرگي و شأن تبريز گفته شود ، چه ، تبريز تنها يك نام بر روي نقشه جغرافياي ايران و اطلس گيتي نيست كه تنها نگاهي گذرا بر آن بيندازيم و عبوري ساده از كنارش داشته باشيم ، تبريز ، خود وسعتي فراخ در گستره تاريخي ايران و جهان است ، شهري كه فصل مشترك تذكرهها ، سفرنامهها ، خاطرات و يادانگارههاي تمامي جهانگردان ، گردشگران و مورخان بوده و هست و مرور و بررسي تاريخ ايران بي نام اين شهر و مردمانش ، كاري ابتر و ناقص به شمار ميرود. بيهيچ ترديدي ، تبريز در عصر حاضر به پشتوانه چنين تاريخ و جايگاه غني و قابل دفاعي است كه همچنان چونان نگيني درخشان و نمايان در پيشاني ايران اسلامي خودنمايي ميكند و نامش را بر تارك توسعه و پيشرفت كشور نشانده است ، اقتداري كه در نگاه ، بررسيها و ارزيابيهاي ملي و بينالمللي ، مبتني بر شاخصهايي متعدد و روشن حاصل گرديده و طي سالهاي اخير توفيقات متعددي را نصيب اين شهر كرده است. " تبريز ، سالمترين شهر ايران " ، " تبريز ، مناسبترين شهر كشور براي زندگي " ، " تبريز ، توسعهيافتهترين شهر ايران " ، " تبريز ، زيباترين شهر كشور " ، " تبريز ، تميزترين شهر ايران " ، " تبريز گردشگرپذيرترين شهر ايران " ، " تبريز ، شهر زندگي " ، " تبريز مهد سرمايهگذاري كشور " ، " تبريز ، عمرانيترين شهر كشور " و ... اينها تنها عناويني برگزيده از موفقيتها و توفيقات سالهاي اخير شهر تبريز در سطح كشور و بينالملل به شمار ميروند ؛ عناوين و افتخاراتي كه در عصر حاضر به عنوان طلاييترين دوران سازندگي ، توسعه ، تحول ، عمران ، آباداني و پيشرفت نصيب شهر اولينهاي ايران و خاستگاه تحولات گسترده سياسي ، اجتماعي ، فرهنگي ، هنري و شهري يكصدسال اخير شده و نام اين شهر ، مديران و البته شهروندان نوانديش ، ساعي و تلاشگرش را در اقصي نقاط كشور و جهان بيش از گذشته بلندآوازه كرده و زمينه را براي احياي هويت تاريخي و فرهنگي اين خطه فراهم آورده است. آري ، در عصر حاضر ، تبريز ، اين كهن شهر تاريخ و اعصار ، عليرغم عقب افتادگيها و عقب نگهداشته شدگيهايي كه طي دهههاي گذشته گريبانش را گرفته بود ، در تلاشي دوباره و از جنس خواستن ، در راهي قدم گذاشته است كه نتيجه و ماحصل ملموس و عيني آن ، احياي هويت تاريخي و بازگشت به جايگاهي است كه به دلايل متعدد كه ذكرش فرصت و مجالي ديگر ميطلبد از آن دور مانده بود و امروز با تلاش نسل حاضر و مديران ساعي در حوزه مديريت شهري در حال تحقق است. از ديگر سو بايد اذعان كرد كه حاكميت مديريت شهري بابرنامه و داراي هدف در راستاي توسعه زيربنايي تبريز ، وجود ثبات مديريت در شهرداري طي ۸ سال گذشته ، ايجاد ، تقويت و حاكميت تعامل نزديك ميان شورا و شهرداري ، آشتي دوباره شهرداري و شهروندان در سايه اعتمادسازي متقابل ، افزايش سطح مشاركتهاي مردمي از مديريت شهري ، ايجاد و توسعه زيرساختهاي رفاهي ، فرهنگي ، ورزشي ، سلامت و بهداشت عمومي ، تسريع روند توسعه شهري نسبت به دهههاي قبل ، اجراي بيش از يكصد و پنجاه كيلومتر مسيرگشايي در نقاط مختلف شهر ، تدوين ضوابط و مقررات جديد شهرسازي و معماري ، تصويب و ابلاغ طرحهاي تفضيلي و جامع ، آمادهسازي و تعيين تكليف اراضي شهرك خاوران پس از ۲۰ سال بلاتكليفي ، تدوين و ابلاغ سياستهاي جديد در حوزه مديريت پسماند هاي شهري ، توسعه بازارچههاي محلي ، بهبود كيفيت حمل و نقل درون شهري ، افزايش ظرفيت ناوگان اتوبوسراني ، نوسازي و جوانسازي ناوگان تاكسيراني، تسريع مراحل ساخت مترو ، تقويت نظارت و كنترل بر حمل و نقل درون شهري و ترافيك از طريق ايجاد وراهاندازي مركز پيشرفته و مجهز كنترل ترافيك و نيز ايجاد زيرساختها ، تجهيز تقاطعها به امكانات مديريت هوشمند ، راهاندازي خط سريعالسير اتوبوسراني موسوم به بي.آر.تي در دو مسير شمال به جنوب و شرق به غرب ، افزايش چهار برابري سرانه پاركينگهاي عمومي ، توجه جدي به مباحث و اجراي برنامههاي متعدد فرهنگي هنري نظير جشنواره تابستاني ، تجليل از زندهنامان و برنامههاي مختلف ديگر ، اجراي موفق طرح نهضت آسفالت ، توسعه خانههاي فرهنگ ، كتابخانهها و نمايشگاههاي هنري ، توجه جدي به ورزش همگاني و ايجاد امكانات و زيرساختهاي اين حوزه براي جوانان ، نوجوانان و خانوادهها از طريق برپايي همايشهاي فرهنگي ورزشي ، توسعه كمي و كيفي فضاي سبز از طريق احداث پاركها و بوستانهاي محلي ، جنگلكاري عونبنعلي ، پارك بزرگ ، پارك عباسميرزا و طرح توسعه ايل گلي كه منجر به افزايش سرانه فضاي سبز از ۸ متر به ۱۶ متر، راهاندازي موزه شهر و شهرداري ، اجراي بالغ بر صدها طرح و پروژه عمراني ، خدماتي رفاهي و فرهنگي ، توجه جدي به احياي بافتهاي فرسوده از طريق فروش اوراق مشاركت و ارايه تسهيلات كلان به املاك واقع در اين بلوكها ، توانمندسازي سكونتگاههاي غير رسمي ، توجه به زيبا سازي و اصلاح مبلمان شهري ، ساماندهي مهرانهرود به عنوان آرمان ۵۰ ساله شهروندان ، تمهيد سياستهاي تشويقي و اعطاي تسهيلات به شهروندان براي جلب مشاركت وهمكاري آنان در پروسه عمران شهري ، افزايش سال به سال اعتبارات عمراني و بودجه شهرداري و تسريع روند توسعه ، تلاش براي كاهش هزينههاي جاري و دهها توفيق و موفقيت ملي و بينالمللي ديگر به دست آمده طي چند سال اخير ، از سوي مديريت فعلي شهرداري ، علاوه بر تزريق و تقويت اميد به توسعه و عمران شهري در ميان شهروندان ، توانسته است در سايه سياستگذاري دلسوزانه اعضاي شوراي اسلامي شهر و برنامهسازي آنان و نيز تلاش شبانهروزي مديران شهرداري ، مديريت شهري تبريز را به يكي از موفقترين مدلها و الگوهاي مديريتي كشور در حوزه مديريت شهري و شهر تبريز را به عنوان توسعهيافتهترين و زيباترين شهر كشور تبديل نمايد. سخن آخر اين كه ؛ از قديم گفتهاند " بهشت را به بها دهند نه به بهانه " ، و چه زيبا بهشتي چون تبريز كه شاخهاي است از شاخههاي طوبايي و رفاه ، آسايش ، پيشرفت ، توسعه و در يك كلام آقايي و برتري در تمامي حوزهها و بخشها ، حداقل نصيبي است كه امروز ، اين شهر و مردمانش را به سمت افقهاي روشن رهنمون ميشود ؛ آيا وقت آن نرسيده است كه تبريز را جور ديگر ببينيم و از نو بشناسيم؟ نگارنده: احدنقششور