«ممنون، میل ندارم. برنج كم میخورم. میلی به گوشت قرمز ندارم. شبها شام نمیخورم. به جای پروتئین، سالاد میخورم و...» شنیدن این جملات از زبان دختران و زنان ایرانی در سالهای اخیر به رواج بیاشتهاییهای عصبی و دامن زدن به توهم چاقی میان آنها كمك كرده است. موضوعی كه بیش از هر چیز، شاید ریشه در باورها و خرده فرهنگهای غلط جامعه داشته باشد و جامعه زنان ایرانی را درگیر مشكلاتی اساسی در زندگی كند. روزنامه قانون می نویسد: روزگاری نه چندان دور، قبل از اینكه اختلالاتی نظیر «بیاشتهایی روانی» در دختران جوان و «توهم» خود زشت پنداری راه خود را در میان افراد جامعه باز كنند، زیبایی افراد بر حسب میزان اضافه وزن سنجیده میشد. در آن دوران بر اساس جهل ناشی از در دسترس نبودن اطلاعات پزشكی، كمتر كسی انواع و اقسام بیماریها و مرگ و میرهای زودهنگام و بیدلیل را به اضافه وزن و خطرات ناشی از آن ربط میداد. امروزه اما آنچه به عنوان زنگ خطر برای جوامع مدرن و در حال تغییر و ساكنان آن به صدا درآمده است، هشدار در برابر تمایل شدید برخی از دختران جوان به كاهش وزن بیش از حد و عوارضی است كه به اندازه آسیبهای ناشی از اضافه وزن خطرناك هستند. این اختلال كه بنا به گفته كارشناسان با نام بیماری «بیاشتهایی عصبی» شناخته شده، با سوق دادن افراد به سوی مجموعهای از عوارض پزشكی، از بالاترین میزان خطر مرگ و میر در بین سایر اختلالات روانشناسی برخوردار است. رواج رژیمهای غذایی غلط در زنان سامان توكلی، روانپزشك و روان درمانگر، در گفتوگو با «قانون» از بیماری بیاشتهایی عصبی به عنوان یكی از انواع اختلالات روانپزشكی نام برده و با تاكید بر اینكه تمایل به كاهش وزن در افراد همواره دلیل بر ابتلا به این اختلال نیست، از اشتغال ذهنی بیش از حد افراد با افزایش وزن و چاقی، داشتن تصویر ذهنی تحریف شده از بدن خود، كنترل شدید كالریهای مصرفی، افراط در ورزش و رفتارهایی كه منجر به دفع مواد غذایی میشوند، و امتناع از رسیدن به وزن متناسب با سن و قد، به عنوان ویژگیهای این اختلال نام میبرد. توكلی، سن معمول برای آغاز ابتلا به بیاشتهایی روانی را به طور معمول در دوران نوجوانی و اوایل جوانی ذكر و اشاره میكند كه اغلب بیماران مبتلا به این اختلال را زنان تشكیل میدهند. به گفته وی بسیاری از این افراد به بیماری خود آگاهی ندارند و همین موضوع باعث میشود كهگاه تا مدتهای طولانی برای درمان مراجعه نكنند. با این ترتیب، بسیاری از این افراد ممكن است زمانی به متخصصان سلامت روان مراجعه كنند كه بر اثر مزمن شدن اختلال، درگیر علایم شدید روحی و جسمیناشی از كاهش وزن و به هم خوردن تعادل شیمیایی و آنزیمیو هورمونی بدن شده باشند. حتی ممكن است در این حالت هم نیز به اجبار خانواده و بدون تمایل شخصی برای درمان مراجعه كرده باشند، كه این فقدان تمایل شخصی در كنار طولانی شدن مدت بیماری، روند درمان را با دشواریهای خاصی همراه میكند. به گفته وی، بخش قابلتوجهی از بیماران مبتلا به اختلال بیاشتهایی عصبی دارای ویژگیهای شخصیتی وسواسی، و دارای صفاتی مانند میل به بینقص گرایی هستند و همراهی قابلتوجهی بین این اختلال با اختلال افسردگی عمده، اختلال وسواسی ـ اجباری و اختلالات روانپزشكی دیگر وجود دارد. این روانپزشك در پاسخ به «قانون» در رابطه با عوامل موثر در بروز این اختلال تاكید میكند كه در بروز این بیماری نیز مانند اغلب بیماریها و اختلالات روانپزشكی، عوامل متعدد و پیچیدهای از جمله عوامل زیستشناختی، روانی و اجتماعی سهم دارند. بنابراین، نمیتوان یك عامل خاص را با قطعیت به عنوان علت این اختلال ذكر كرد. اما آنچه از یافتهها برمیآید این است كه عوامل ژنتیك، بیولوژیك، هورمونی، ویژگیهای شخصیت فردی مثل شخصیت وسواسی، عوامل اجتماعی و فرهنگی مانند ارائه استانداردی خاص برای اندام ایدهآل كه اغلب در رسانههای تصویری ارائه میشوند، از عوامل موثر در بروز این بیماری هستند. حتی شكل و اندام عروسكهای باربی از ابتدا برای كودكان به عنوان معیار زیبایی پذیرفته و درونی میشود و این كودكان با رسیدن به دوره نوجوانی تلاش میكنند با آن تصویر، همانند سازی كنند. » مرگ زودرس زنان در بیاشتهایی روانی توكلی، میزان مرگ و میر در اختلال بیاشتهایی روانی را حدود ۱۰ درصد ذكر میكند كه یكی از بالاترین میزان مرگ و میر در اختلالات روانپزشكی است. وی با اشاره به اینكه افراد مبتلا ممكن است برای كنترل و كاهش وزن از ورزشهای افراطی، رژیمهای غذایی بسیار محدود، یا مصرف داروهایی برای دفع مواد غذایی خوردهشده، یا بالا آوردن غذا بلافاصله بعد از خوردن، و نیز استفاده از داروهایی كه باعث سوخت مواد غذایی در بدن میشوند استفاده كنند كه به این شكل، مواد لازم برای عملكرد طبیعی بدن تامین نمیشود. « خدیجه رحمانی»، استاد تغذیه دانشگاه شهید بهشتی نیز از سوء تغذیه شدید در پی كاهش وزن بیاندازه و عواقب جبران ناپذیر آن میگوید. به گفته این استاد دانشگاه، در پی كاهش وزن، سوءتغذیه، و در اغلب موارد ابتلا به افسردگی، پیامهایی كه موظف به انتقال احساس گرسنگی به مغز هستند رفته رفته از بین میروند و منجر به بیاشتهایی هر چه شدیدتر میشوند، و فرد بدون اینكه نیازی به كنترل وعدههای غذایی خود داشته باشد، تمایل به مصرف مواد غذایی را از دست میدهد. رحمانی در ادامه از كم قاعدگی یا فقدان قاعدگی در زنان و دختران، كمبود انواع ریز مغذیها و ویتامینها به خصوص ویتامین B۶، كه در انتقال پیامهای عصبی نقش دارد، ضعف سیستم ایمنی و متعاقب آن افزایش سرعت ابتلا به بیماریهای عفونی دیر بهبود یا تكرر این بیماریها كه بسته به شدت ضعف بدن متفاوت خواهد بود، اختلال اكترولیتها به خصوص سدیم و پتاسیم كه نامنظم شدن ضربان قلب و ابتلا به بیماریهای قلبی و عروقی را در پی خواهد داشت و همچنین كمبود آب در بدن افراد مبتلا، به عنوان عوارض این بیماری نام میبرد كه در طولانی مدت به سختی قابل جبران خواهد بود. بستن فك و كاهش وزن « میترا »دختر جوانی كه این روزها عزمیراسخ برای كاهش وزن دارد، میگوید كه از تجمع چربی و اضافه وزن در برخی از نقاط بدنش ناراضی است. در نگاه اول البته خبری از اضافه وزن در او نیست، اما خودش عقیده دیگری دارد. در مورد اختلالی به نام بیاشتهایی عصبی توضیح میدهم. میگوید كه چنین اسمینشنیده اما دوستانی با این مشخصات فكری دارد كه ورزش را در باشگاه و حیاط خانه و حتی اتاق خواب ترك نمیكنند. معتقد است یكی از این افراد، پس از هر وعده غذایی چند دور پیاپی در راه پله خانه سه طبقهشان میدود تا كالریهای دریافتی را به میزان قابل توجهی از دست بدهد. هم چنین از یكی از اقوام شنیده كه نوعی عمل جراحی برای بستن و سفت كردن فك وجود دارد. در این روش پس از بستن فك به وسیله جراحی، دهان تنها مقدار بسیار محدودی گشوده خواهد شد و عمل بلع را با دشواری مواجه خواهد كرد. به این ترتیب فرد طی مدتی محدود به كاهش وزن مورد نظر خود خواهد رسید. میپرسم به راستی روزی برای كاهش وزن حاضر است دست به چنین كاری بزند؟ باور آنچه میشنوم آسان نیست. آماری از بیماران نیست به گفته رحمانی، تمام عوارض ذكر شده در كنار هم، ممكن است احتمال اختلالهای خلقی شدید و رفتارهای پرخطر از قبیل خودكشی را در مبتلایان افزایش دهد كه این احتمال بنا بر نتیجه تحقیقاتی كه در خارج از كشور صورت گرفته بین یك الی ۲ درصد است. متاسفانه در ایران آماری از تعداد مبتلایان این بیماری نسبتا جدید یا عوارض حادث شده بر اثر آن در دست نیست. بیاشتهایی روانی به عقیده«توكلی» درمانپذیر است اما شرایط افراد و نا آگاهی از بیماری ممكن است روند درمان را با مشكل مواجه كند و شخصی كه خود را بیمار نمیداند به سختی برای بهبودی قدم خواهد برداشت. توكلی از روان درمانی به عنوان درمان اصلی این بیماری نام میبرد كه طی آن به فرد برای پذیرش بیماریاش كمك میشود، سپس با مشاركت بیمار، خطاهایشناختی مرتبط با تصویر تحریف شده بدن و رفتارهای خاص مربوط به بلع یا دفع غذا اصلاح میشود. به گفته این روان درمانگر، روان درمانی ممكن است به صورت انفرادی، گروه درمانی، و خانواده درمانی به ویژه در افرادی با سنین پایینتر، كاربرد بیشتری دارد. همچنین دارودرمانی هم میتواند در بهبود این بیماری نقش داشته باشد. توكلی در خصوص بهترین زمان اقدام برای درمان میگوید: برای مقابله با این بیماری هرچه دیرتر اقدام شود، درمان طولانیتر و سختتر خواهد بود. مزمن شدن اختلال و رفتارهای ناشی از آن، و آسیب جدی به سازوكار بدن در نتیجه سوء تغذیه درمان را پیچیده و سخت میكند و در این شرایط برای بازگرداندن وزن و عملكرد بدن به وضعیت طبیعی، نیاز مبرم به كار گروهی فشرده با كمك روانپزشكان، روانشناسان، متخصصان داخلی و تغذیه و سایر متخصصان وجود خواهد داشت. |
↧
دختران ایرانی باربی می شوند!
↧
مرگ کارگر زیر چرخهای بونکر
یک کارگر ساختمانی زیر چرخهای بونکر بتن کشته شد. به گزارش اهراب نیوز، حبیب حسینقلی زاده مسئول روابط عمومی مرکز مدیریت حوادث و فوریت های پزشکی آذربایجان شرقی گفت: این کارگر جوان در حال راهنمایی بونکر در حال حرکت با دندهعقب بود که خود، زیر چرخهای آن قرار گرفت و در دم جان باخت. وی با اشاره به حوادث متعدد مربوط به مصدوم شدن یا جان باختن کارگران ساختمانی در روزهای اخیر گفت: با توجه به نزدیکی فصل کار، کارگران باید نکات ایمنی را رعایت کنند. مسئول روابط عمومی مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی آذربایجان شرقی در ادامه از برخورد یک دستگاه خودرو سواری پراید با یک دستگاه کامیون در جاده اهر - تبریز، سه راهی شیخ رجب خبر داد و گفت: چهار مصدوم این سانحه، توسط آمبولانسهای مرکز فوریتهای پزشکی منطقه به بیمارستان امام رضا تبریز منتقل شدند. وی ادامهداد: به دلیل باقیماندن خودروها در وسط جاده به فاصله نیم ساعت، خودرو پراید دیگری به این خودرو ها برخورد کرد و یک مصدوم برجای گذاشت. مسئول روابط عمومی مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی آذربایجان شرقی با بیان اینکه به فاصله ۱۰ دقیقه بعد نیز، دو دستگاه خودرو سواری آردی و پژو به دلیل وجود این خودروهای تصادفی در جاده، با یکدیگر برخورد کردند که این سانحه نیز یک مصدوم در پی داشت. حسینقلیزاده با اشاره به برخورد یک دستگاه خودرو سواری آردی با یکدستگاه خودرو پژو در جاده تسوج - شبستر گفت: این حادثه نیز یک کشته و هفت مصدوم برجای گذاشت. | Image may be NSFW. Clik here to view. ![]() |
↧
↧
تصویب 4رشته جدید کارشناسی ارشد در دانشگاههای تبریز
در شورای گسترش آموزش عالی انجام شد: تصویب ۳۶ رشته جدید کارشناسی ارشد در دانشگاهها شورای گسترش آموزش عالی وزارت علوم با ایجاد ۳۶ رشته مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاههای کشور موافقت کرد. ایسنا: با موافقت شورای گسترش رشته های تحصیلی مقطع کارشناسی ارشد طبیعت گردی- اکو توریسم - و مهندسی کشاورزی ترویج و آموزش کشاورزی در دانشگاه تبریز و مترجمی زبان عربی در دانشگاه شهید مدنی آذربایجان ایجاد می شود. همچنین این شورا با ایجاد رشته کارشناسی ارشد مدیریت و برنامه ریزی شهری در دانشگاه مراغه موافقت کرد. | Image may be NSFW. Clik here to view. ![]() |
↧
فراخوان جذب هیات علمی علوم پزشکی تبریز/شرایط ثبتنام
ثبتنام نهمین فراخوان جذب اعضای هیات علمی رشتههای علوم پایه و بالینی دانشگاههای علوم پزشکی آغاز شد. ایسنا: ثبتنام در فراخوان جذب اعضای هیات علمی به صورت متمرکز و از طریق مرکز جذب هیات علمی به نشانی http://jazb.aac.behdasht.gov.ir انجام میشود. متقاضیان میتوانند تا ۱۶ اسفند ماه برای شرکت در فراخوان جذب هیات علمی اقدام کنند، همچنین ملاک ثبتنام در فراخوان متقاضیان گرفتن کد رهگیری و ارسال مدارک درخواستی در مهلت مقرر به صورت حضوری یا پستی به دبیرخانه هیات اجرایی جذب هیات علمی دانشگاه مربوطه است. دارا بودن دانشنامه تخصصی و فوق تخصصی (و یا گواهی دوره فلوشیپ) در رشتههای بالینی و دانشنامه دکترای تخصصی(Ph.D) و یا مدرک کارشناسی ارشد در رشتههای علوم پایه از جمله شرایط شرکت در این فراخوان است. همچنین، حداکثر سن برای داوطلبین استخدام که مدرک کارشناسی ارشد داشته باشند ۳۵ سال و برای دارندگان دانشنامه دکتری تخصصی (Ph.D) و دانشنامه تخصصی و فوق تخصصی و یا دوره فلوشیپ ۴۵ سال است، البته متقاضیانی که دارای سن بیشتر از ۳۵ سال برای کارشناسان ارشد و ۴۵ سال برای دارندگان دانشنامه تخصصی، فوق تخصصی(ویا فلوشیپ) و دکترای تخصصی (Ph.D)هستند در صورت دارا بودن سوابق آموزشی، پژوهشی و مدیریتی با تائید هیات ممیزه مرکزی حداکثر تا پنج سال به سقف سنی آنان افزوده میشود، بنابراین دانشگاهها میتوانند مدارک این متقاضیان را به صورت مشروط بپذیرند. اعضای هیات علمی رسمی و پیمانی دانشگاههای وزارتین علوم و بهداشت و دانشگاه آزاد اسلامی در صورت استعفای پذیرفته شده میتوانند در فراخوان دانشگاههای علوم پزشکی کشور شرکت کنند. شرکت در فراخوان دو دانشگاه مجاز خواهد بود، ولی داوطلب فقط میتواند یکی از دانشگاهها را دانشگاه مادر چون (تهران، شهیدبهشتی، شیراز، اصفهان، تبریز، مشهد، کرمان و اهواز) انتخاب کند، البته درصورت انتخاب دو دانشگاه اولویت با انتخاب اول است. داوطلبان میتوانند پس از تکمیل فرم اینترنتی مربوطه و اسکن مدارک خواسته شده، فرمهای ۱۶گانه را دریافت کرده و پس از تکمیل آنها حداکثر ۱۵ روز پس از پایان مهلت ثبتنام اینترنتی به دبیرخانه هیات اجرایی جذب دانشگاه یا دانشگاههای مربوطه تحویل و یا از طریق پست ارسال کنند. | Image may be NSFW. Clik here to view. ![]() |
↧
ماجرای استعفای حمید باکری از سپاه
من همیشه در همه عکس هایم می خندیدم، «حمید» به من می گفت یک عکسی داری تو که توش نخندی؟ حالا خوبی اش به این است که دیگر نمی خندم. چرا؟ حرف های ما لبخند را از لب های شما برد؟ «نه من دیگر خیلی وقت است که لبخند نمی زنم....» ششم اسفند بیست ونهمین سالگرد شهادت «حمید باکری» است. شرق: با «فاطمه امیرانی» همسرش درباره خاطراتش از چهارسال زندگی با او و حواشی مربوط به استعفای حمید باکری از سپاه گفت وگو کردیم. خانم امیرانی ما دوست داریم به بهانه سالروز شهادت شهید باکری از خودتان و خاطرات مشترکی که باهم داشتید برایمان بگویید. اصلا شکل و شیوه آشنایی شما باهم چگونه بود؟ ما با حمید در یک محله زندگی می کردیم. خواهرهایش با خواهر من دوست بودند. دو تا برادرهایشان علی و رضا، در تهران دانشجو بودند. علی (از بنیانگذاران سازمان مجاهدین بود) در سال ۵۰ دستگیر و ۵۱ هم توسط ساواک شهید شد. یادم هست که روز چهارشنبه بود در روزنامه نوشته بودند که سحرگاه پنج خرابکار اعدام شدند. رفت وآمد ما با خانواده باکری ادامه داشت تا زمانی که من وارد دانشگاه شدم. با توجه به فعالیت گروه های سیاسی مختلف من انتخاب کردم که مذهبی بشوم. جذب انجمن اسلامی شدید؟ بله البته تعداد خیلی کم بود و بیشتر فضای سیاسی دانشگاه دست چپ ها بود. کدام دانشگاه؟ «ارومیه». سال های ۵۵ و۵۶ هم محجبه شدم. خبرهایی که از حمید و مهدی می رسید نشانگر این بود که آن ها هم جزو بچه های مذهبی هستند و حمید برای ادامه تحصیل به آلمان رفت تا اینکه حمید در رفت وآمدهایی که داشت متوجه شده بود که من هم مذهبی هستم، برایم اعلامیه های امام را می آورد. از خارج برگشته بود؟ بعضی وقت ها که می رفت و باز می گشت برایم می آورد تا اینکه وقتی انقلاب شد حمید برگشت. برای خودم خیلی تعجب آور بود که حمید که این قدر مظلوم و آرام بود یک دفعه این طور انقلابی شده بود. بچه های دانشکده می گفتند حمید رفته سوریه، دوره چریکی دیده است. از آلمان رفته بود سوریه و اسلحه آورده بود. همان زمان شخصیتش برایم جالب تر شد. انقلاب که شد حمید در ژاندارمری بود. در سوریه با چه افراد دیگری دوره آموزش چریکی می دید؟ یک بار سوال کردم، گفت رفتم سوریه طبق آدرسی که داده بودند. رفتم منتظر شدم و آمدند دنبالم. از آقای «مهندس غرضی» یا برادر شهید «آلادپوش» نام می برد که آنجا بودند. یک بار یادم هست با آقای رحیم صفوی در بازگشت از سوریه یک ماشین پر از اسلحه آورده بودند. این اسلحه آوردن ها دقیقا چه سالی بود؟ همان سال ۵۷ و حتی قبل از آن. اصلا جالب است بدانید که برادرش هم سر همین قضیه دستگیر می شود. علی باکری شاگرد اول رشته مهندسی شیمی دانشگاه تهران بود و دوره سربازی را به عنوان استادیار در دانشگاه «آریامهر» آن زمان و «شریف» الان گذراند و سپس بورس تحصیلی در فرانسه می گیرد و به فرانسه می رود اما دنبال مبارزه بوده. می گویند هنگام بازگشت با اسلحه وارد فرودگاه مهرآباد شده بود که دستگیر می شود، البته روایت دستگیری ایشان متفاوت است. وقتی انقلاب شد حمید ایران بود یا سوریه؟ حمید خودش تعریف می کند که در مرز ترکیه با مهدی قرار داشته است. می گوید هرچه ایستادم، مهدی نیامد. بعد نگران مهدی شدم. همین جوری وارد ایران می شود و متوجه می شود انقلاب شده است. دیگر خانه نمی رود. سوال می کند مهدی کجاست. می گویند ژاندارمری، که مستقیم می رود آنجا. پدرشان نگران آقا مهدی بوده، آمده بود جلو ژاندارمری و گفته بود، من پدر باکری هستم. بعد می روند حمید را صدا می کنند. می گفت پدرم همین جور مانده بود که من که آلمان بودم آنجا چه کار می کردم. در ارومیه کلاس آموزش اسلحه گذاشته بودند که یکی از آنهایی که آموزش می داد حمید بود. خیلی ها سوال می کنند که شما همدیگر را از قبل دوست داشتید؟ می گویم نه. اصلا آن زمان مدل دوست داشتن ها فرق داشت. من حمید را به دلیل اینکه برادر مریم بود و پسر خوبی بود، مثل برادر خودم می دانستم و دوست داشتم. اصلا فکرش را نکرده بودم که با او ازدواج می کنم. خب بعد چه شد که ازدواج کردید؟ من اصلا قرار بود با یک نفر دیگر ازدواج کنم که مساله ای پیش آمد و قضیه به هم خورد. یک روز آذر ۵۸ دیدم که حمید که حالا دیگر در سپاه ارومیه بود، زنگ زد خانه ما. گفت با شما کار دارم. فکر کردم راجع به مسایل و جو سیاسی دانشگاه است. قرار شد به منزل خواهرشان بروم. از شرایط فهمیدم موضوع دیگری باید باشد و احتمال دادم به وسیله من می خواهد از یک دختر خانم آشنا خواستگاری کند. چایی آورد و بعد از اینکه با آرامش چایی را خورد، گفت که من از شما خواستگاری می کنم. من خنده ام گرفت و همین جور شروع کردم به خندیدن. بعد هم گفتم من کاری دارم باید بروم. بلند شدم رفتم خوابگاه دختران. گفتم اگر بدانید چه جُکی امروز اتفاق افتاد. گفتم اصلا باورتان نمی شود حمید باکری مظلوم با پررویی از من خواستگاری کرده است. گفتند حالا می خواهی چه جوابی بدهی. گفتم طبیعی است که می گویم نه. ما اصلا هیچ سنخیتی باهم نداریم و شبیه هم نیستیم، البته یک وقت هم دیدید نظرم را عوض کردم. بعد که رفتم خانه و به مادرم گفتم. گفت وای «فاطمه» حمید خیلی پسر خوبی است. برای دادن جواب چند روز بعد در دانشگاه باهم قرار گذاشتیم و مختصر و مفید گفتم ما دو تا روحیه های مختلف داریم و برای سوال های کوتاه من با حوصله جواب های طولانی می داد تا من را مجاب کند. یادم هست، هوا خیلی سرد بود، من هم خیلی سردم شده بود. پیش خودم گفتم، می گویم باشه، اما فردا می گویم نه، پشیمان شدم. ما بله را گفتیم و همان شد. جالب است سال ۵۸ پدرشان به رضا برادر بزرگتر حمید (که سال ۵۰ با برادرش به دلیل مبارزات سیاسی دستگیر و به حبس ابد محکوم شده بود و در سال ۵۷ به وسیله مردم از زندان آزاد شده بود) و مهدی می گوید که الان وقت ازدواج شماست اما به حمید تعارف هم نمی کنند (با خنده). ۳۰ دی ۵۸ عقد کردیم و بعد از یک هفته در یک اتاق کوچک در منزل عمه حمید طبق معمول رسوم آن وقت با سادگی زندگیمان را شروع کردیم. هیچ وقت از اینکه آن زمان در هوای سرد مجبور به گفتن بله شدید پشیمان نشدید؟ نه. بعد از ازدواج دیدم حمید خیلی بهتر از آنی بود که فکر می کردم و همین شد که علاقه و وابستگی ام به او بیشتر شد. حضور حمید باکری در سپاه مقارن بود با در گیری های آن زمان منطقه. چه خاطراتی از آن دوران دارید؟ حمید مسوول عملیات در سپاه ارومیه بود و اخبار مدام به ما می رسید که درگیری شده است. اسفند ۵۷ بلافاصله بعد از انقلاب، مجاهدین و چپ ها پادگان مهاباد را تخلیه کرده بودند، یعنی اولین کسانی بودند که اسلحه دست گرفتند. در دانشگاه ما، همه بچه های چپ با «یوزی» می آمدند در کلاس. این را به هرکسی بگویی باورش نمی شود. یادم هست از بچه های چپ دانشگاه تعریف شخصیت حمید و مهدی را شنیده بودم. اول آن ها اسلحه به دست گرفتند که درگیری ها در منطقه شروع شد و حمید همیشه حضور داشت. شهر ارومیه اصلا امنیت نداشت. به خوابگاه دختران هم اسلحه داده بودند. شب ها کشیک می دادیم. خیلی هم بد می کشتند. یادم هست ماه رمضان بود، حمله کرده بودند و مردم ارومیه که در تفرجگاه بند بودند به گروگان گرفته بودند. برای آزاد کردن مردم، ۱۴نفر از بهترین بچه ها شهید شدند. بچه های خوب و آقا مهدی حتی زمانی که شهردار ارومیه بودند، وقتی درگیری می شد،خمپاره انداز بر می داشت و برای دفاع از شهر می رفت. یک سوال هم درباره «شریعتی» داشتم. آن زمان بیشتر انقلابی ها تحت تاثیر او بودند. شما و حمید چقدر تحت تاثیر او بودید؟ تاثیرش خیلی زیاد بود. اصلا او به من و حمید یاد داد که چطور باید زندگی کنیم. وقتی با حمید ازدواج کردم، عکس "چه گوارا" و شریعتی را با هم زده بودم به دیوار. بعد حمید آمد گفت اینها را بردار. همان زمان بود که مدام به آدم ها انگ می زدند. به حمید گفتم امکان ندارد که عکس این دوتا را بردارم. بعد گفت اگر این ها را برنداری، من هم عکس بقیه را می آورم، آن وقت خانه مان می شود نمایشگاه. بقیه یعنی چه کسانی؟ یعنی "شهید بهشتی" و... . بعد آخر خودش عکس ها را از روی دیوار برداشت، اما من سه روز باهاش قهر کردم و حرف نزدم (با خنده). گفت تو چه فکر می کنی؟ فکر می کنی من می گویم عکس ها را بردار. یعنی از دکتر شریعتی خوشم نمی آید؟ اتفاقا ما هرچه داریم از او داریم. کتاب های مهندس "بازرگان" و شریعتی ما را از زیر دست این گروه های چپ جمع کرد. ولی خداییش من حتی آن دوران که خیلی انقلابی بودم، می گفتم نباید درباره مهندس بازرگان بد گفت. این چیزی است که دینمان هم به ما می گوید که هر کسی یک کلمه به من بیاموزد من بنده اویم. من حداقل این اخلاق را فراموش نکرده ام. شاید بعدها فکر کرده باشم که کتاب های شریعتی همه چیز را به من نداد. اینکه چه کار می خواهم بکنم را به من نگفت اما یک دید جامعه شناختی به من داد. کتاب های شریعتی به من یاد داد که واقعیت ها چیست اما درباره حقیقت چیزی به من نگفت. یک فیلمی به اسم "هیوا" آقای ملاقلی پور از زندگی حمید باکری ساخت. گویا اخیرا هم یک فیلم دیگر درباره زندگی مهدی باکری در حال ساخت است. فیلم هیوا را چقدر نزدیک می دانید به واقعیت خود حمید باکری و این فیلم دومی را اگر در جریان نوشتن فیلمنامه یا ساخت فیلم هستید، چطور ارزیابی می کنید؟ هیوا که یک برداشت بود از زندگی ما اما یک سریال است که آقای "مرادپور" قصد ساختش را دارند اما بعید می دانم که اجازه پیدا کنند همه واقعیات را در فیلم بیاورند. سریال بیشتر درباره آقا مهدی است اما چون زندگی ما انگار بیشتر به طنز شبیه است سراغ ما هم آمدند (با خنده). یک بار چند سال قبل من و خانم "همت" رفتیم پیش آقای "حاتمی کیا". او به ما گفت هیچ وقت اجازه ندهید که فیلمشان را بسازند. معتقد بودند، که این کار باید با وسواس و دقت زیادی انجام بگیرد ولی ما که خیلی کاره ای نیستیم. چرا گفت اجازه ندهید؟ گفت برای اینکه اگر یک بار فیلم بسازند دیگر نمی شود ساخت. شما با برنامه "روایت فتح" مصاحبه داشتید؟ اولین بار خانم همت گویا با آنها صحبت کرده بود که بعد هم به من گفت بچه های خوبی هستند، با آنها صحبت کن. دیدم آقای ملاقلی پور آمد، اما از آنجا که آدم تیزی بود با من و چند نفر دیگر مصاحبه کرد، حوالی سال۷۸ بود، گوشی دستش آمد که اصلا این قضیه باکری ها چیست. رفت تا اصلش را پیدا کند، اما بعد گفتند که آقای ملاقلی پور بیراهه می رود و جلو ساخت فیلم را گرفتند و تدوین مصاحبه را دیگران انجام دادند اما آقای ملاقلی پور دو قسمت را که با نظر خودشان تدوین کرده بودند و اجازه پخش نداده بودند برای من آوردند. غیر از شما با چه کسانی صحبت کرده بود؟ آقای میرولد، آقای عبدالعلی زاده، آقای محسن رضایی و شهیداحمد کاظمی و بچه های لشکر عاشورا. جالب است که آن زمان ما هنوز معتقد بودیم که نباید خیلی چیزها گفته شود و فکر می کردیم انسان ها پی به اشتباه خود برده و دیگر خطا های گذشته را مرتکب نمی شوند و تاریخ نشان داد خیلی وقت ها آدم ها عوض نمی شوند بلکه زرنگ تر و پیچیده تر می شوند. بالاخره در گذشته اشتباهات زیادی به دست یک عده انجام شده بود. منظورتان از اشتباه چیست؟ شما یک بار قضیه استعفای حمید باکری از سپاه ارومیه را تعریف کرده اید و از فردی نام برده اید. بعد هم به نمایندگان نامه نوشتید. قبل از انقلاب قشر مذهبی سنتی که بیشتر بازاری بودند و عده ای از جوان های آنها به صورت گروهی با هدف مبارزه با بهاییت دور هم جمع شده بودند. در واقع همان "انجمن حجتیه" بودند. من اولین بار قبل از انقلاب به منزل یکی از دارودسته های این ها رفتم. سخنران جلسه، بعد ها فهمیدم یکی از سرکرده های انجمن حجتیه است ولی من و دوستان دانشجو که با هم رفته بودیم از محتوای سخنرانی خوشمان نیامد. آنها کلا دنبال انقلاب نبودند. در چنین جوی بود که حمید باکری از خارج آمده بود و مهدی باکری هم دانشجوی دانشگاه تبریز بود و عده ای از جوان های خوش فکر شورای سپاه ارومیه را تشکیل دادند. بعد از انقلاب، سال۵۹ بحث هایی کم کم در شهر در گرفت که می گفتند امثال باکری ها "امتی" و ضدولایت فقیه هستند و باید حذف شوند و عده ای آمدند برای تصفیه آنها. همان زمان هم آن فرد سال ۵۹ مسوول شد که از حمید و مهدی هم کوچک تر بود. می گفتند این ها که در سپاه هستند امتی هستند من مطمئنم که حمید و مهدی طرفدار هیچ گروهی نبودند. آن زمان دو تا سخنران، یکی "شهید باهنر" و دیگری "طاهر احمدزاده" برای سخنرانی آمده بودند ارومیه. حمید مخالف مجاهدین بود. با برادرشان هم که مجاهد بود، مخالف بودند اما خوش فکر بود و معتقد بود که اشکالی ندارد بیایند و حرفشان را بزنند. بالاخره در ارومیه یک باند علیه اینها به وجود آمده بود. خلاصه فشار آوردند که شورای سپاه تبریز و ارومیه را تصفیه کنند و کل بچه های شورای فرماندهی سپاه ارومیه از جمله حمید در اسفند ۵۹ استعفا دادند. به جز دعوت از آن سخنران ها چه موارد دیگری را برای زدن چنین اتهامی مطرح می کردند؟ یک مورد دیگر این بود که رضا برادر حمید که از زندان آزاد شده بود با انتخاب کارگران کارخانه ارومیه مسوول کارخانه شده بود اما مشکلی در کارخانه پیش آمده بود که نتوانسته بودند پول کارگران و چغندرکاران را بدهند و کار داشت بالا می گرفت که حمید واسطه می شود و ۴۰۰هزارتومان پول از سپاه می گیرد و می آید یک مساله ای که داشته به معضل امنیتی بدل می شده را حل می کند که من مدارکش را هنوز دارم. بعد اینها می روند همه جا می گویند که حمید باکری رفته پول را داده به برادر... . پس فضایی که علیه باکری ها در سپاه ایجاد کرده بودند، یک بخش آن به دلیل فعالیت های سیاسی برادرهای دیگر بوده، درست است؟ بله درصورتی که وقتی الان فکر می کنم، می بینم که حمید کار درستی کرد. چون در آن فضا او توانسته بود جلو درگیری را بگیرد. چرا استعفا دادند؟ نمی توانستند بایستند و ثابت کنند که حرف ها اشتباه بوده؟ به هر حال در شهر همه آنها را می شناختند. قطعا پایگاهی مردمی هم داشتند ولی در واقعیت قدرت سیاسی در دست کسانی بود که آن موقع نمی دانم به کجا وصل بودند و هر کاری می خواستند انجام دادند. حمید کلا از ارومیه دلگیر بود و از من هم خواست قول بدهم که هیچ وقت به ارومیه برنگردیم. چه سالی خارج شدید؟ در طول سال ۶۰، حمید بیشتر در ارومیه خانه نشین بود. پس خاطرات خوبی از آن دوران ندارید؟ بله. حمیدی که کارش را بلد بود و جوانی بود که آماده شده بود برای انقلاب کار کند، خیلی بد بود که خانه نشین شود. از هر کی که او را می شناخت، سوال کنید همین را می گوید. حمید همه اش می گفت واجب کفایی، واجب عینی. می گفت فاطمه من چون این کار را بلد هستم، باید بروم انجام بدهم. اصلا با اینها حساب کتاب نداشت. با خدا حساب کتاب داشت. آخرین مسوولیت حمید در بسیج آذربایجان غربی بود. وقتی استعفا داد یک نفر جای او آمد. از حمید سوال کردم این کسی که جای تو آمده کارش را بلد است؟ با اعتمادبه نفس برگشت و گفت آره که بلد است. بهتر از من بلد است. فکر می کنید این جو چرا علیه باکری ها شکل گرفت؟ یعنی صرفا به این دلیل که یک برادر مجاهد داشتند؟ نه فقط اینها نیست. این کتاب "جامعه شناسی خودمانی" خیلی به من در فهم موضوع کمک کرده. تا قبلش شاید همان چیزی که شما می گفتید را فکر می کردم اما الان دو تا تحلیل می شود داشت. یکی اینکه از اول یک گروهی بوده اند که می دانسته اند، می خواهند چه کار کنند و هدفی را دنبال کرده اند تا به نتیجه رسیده اند. یک تحلیل دیگر هم که رفتار های اجتماعی مثل حسادت. خب بقیه موقعیت باکری ها را در شهر نداشتند. اینها در انقلاب اسم و عکس برادرشان در دست مردم بود و اسم باکری ها به گوش همه خورده بود. موقعیت اجتماعی داشتند و خودشان هم آدم هایی اخلاقی بودند و رفتارشان و برخوردشان همه را جذب می کرد. این برای یک عده خطرناک بود. چه شد که دوباره بازگشتند به سپاه؟ حمید که یک مدتی در شهرداری کار می کرد. بعد رفت جهاد سازندگی. سال ۶۱ مهدی رفت جنوب و معاون "شهیداحمد کاظمی" در تیپ "نجف اشرف" درعملیات "فتح المبین" شد. قبل از عملیات حمید گفت مهدی زنگ زده که بیا. من و احسان به اتفاق چند تا از دوستان با یک ماشین در فروردین ۶۱ به اهواز رفتیم و بعد از تمام شدن عملیات ما برگشتیم ارومیه اما مهدی دوباره تماس گرفت و حمید باز به اهواز رفت و در این عملیات ها به عنوان یک بسیجی شرکت می کرد. حمید در تیپ "نجف اشرف" در عملیات بیت المقدس فرمانده گردان می شود. یعنی اولین گروهی که در عملیات "بیت المقدس" وارد خرمشهر می شود، بابت همین عملیات به او مدال فتح دادند. بار سوم که برگشت ارومیه. باز مهدی تماس گرفت که پاشو بیا برای عملیات "رمضان" که خود مهدی آنجا فرمانده تیپ "عاشورا" بود. "آقای محسن رضایی" می گوید: بعد از فتح خرمشهر با وجود همه فشارهایی که روی من بود، اما مهدی باکری را به فرماندهی تیپ عاشورا انتخاب کردم. همان زمان آقای صادق محصولی فرمانده منطقه پنج بودند. چون عملیات رمضان با موفقیت انجام نشد و تعدادی اسیر یا مفقود شدند همین بهانه شد که آقای صادق محصولی به اسم یک نفر دیگر حکم فرماندهی بزند و حمید با اینکه در اهواز بود به او اجازه شرکت در عملیات را ندادند و ایراد گرفتند که حمید سپاهی نیست و معلوم نیست چرا این اشکال در تیپ نجف نبود؟ می گفتند مهدی ضدولایت فقیه و امتی است. شما اگر همه این ها را کنار هم بگذارید، می بینید که رخدادها مثل یک پازل در حال کامل شدن است. این شد که مهدی به حمید می گوید برو مشکلت را با سپاه حل کن و برگرد. آن هایی که حمید را می شناسند، می توانند شهادت بدهند که حمید کسی بود که می گفت من می خواهم بروم بجنگم. علاقه ای که حمید به امام داشت، اصلا قابل مخفی کردن نبود. برای همین من هنوز نمی فهمم علت آن اتهامات چه بود. جالب است که حمید از سپاه بیرون می آید اما باز جبهه می رود. حمید که برگشت تبریز، تعریف می کنند هر روز در محوطه ساختمان سپاه می نشست. قدش هم بلند بود، زانوهایش را بغل می کرد اما آقایان به او می گفتند که وقت نداریم تا اینکه به او گفتند بیا مصاحبه کن و اعتراف کن. می گفت باشه، بگویید چه بگویم. بالاخره دوباره وارد سپاه شد. بعد در همه عملیات ها بود تا سال۶۲ که شهید شد اما مساله آنجا هم ادامه داشت. وقتی حمید شهید می شود، آقا مهدی ساک او را می دهد دست کسی که بیشتر از بقیه علیه حمید حرف می زده که او بیاورد. شهید کریم طریقت بعد از آوردن ساک پیش من آمد و با عصبانیت به من گفت برو ببین کارت سپاه حمید داخل ساکش هست؟ البته کارت سپاه نبود و من هنوز هم نمی دانم به چه منظوری آن را برداشته بودند؟ می دانید چرا یا کی؟ همان آدمی که آورده بود. حتی وصیتنامه را خوانده بودند. نحوه شهادت حمید هم خیلی جالب است. عملیات "خیبر" سوم اسفند شروع می شود. حمید دوم اسفند با گردانی حرکت می کند و پلی را می گیرند که عملا عراقی هایی که در جزیره بوده اند، اسیر می شوند. یکی از بچه ها می گفت که حمید گفته، آماده شوید که برویم شهید شویم. به همه هم می گویم که حمید باکری نمی گوید که خواب دیده ام، یا نورانی شده ام. می گوید چون عقبه نداریم. یعنی ما می رویم جلو و از پشت کمکی نمی رسد و همین اتفاق هم افتاد. یعنی فداکاری کرده است. در حالی که حمید می خواست برگردد. خیلی وابسته بود به ما و نمی خواست شهید شود و جالب است که با وجود همه اینها می گوید ما عقبه نداریم. مهدی اصرار داشته که حمید تنها نرود و چند تا گردان با هم بروند. خیلی جالب است که تا جایی که من می دانم اکثرا پیکر های پاک شهدای مفقود به کمک بچه های تفحص برگشت ولی جنازه حمید و مهدی برنگشت. آن گردان ارومیه و تبریز بوده است؟ نه، اکثرا بچه های تبریز بودند. البته از ارومیه هم به صورت بسیجی در عملیات خیبر حضور داشتند، آن گروه دلیل پیدا کرده بودند، می گفتند چون ما اینجا مشکل کردستان را داریم، بچه های اینجا باید اینجا بمانند وکمک های مردمی را نمی گذاشتند به لشکر فرستاده شود. خیلی رک و راست هم می گفتند تا باکری ها آنجا هستند، کمک نمی دهیم. یادم هست که تلفنی به کسی گفته بودم که حمید یک دفتری داشت که اسم همه این ها و نظرهایشان را نوشته بود که مثلا فلان فرد چه گفته بود. ما در این دوران دیدیم که این آدم ها دقیقا همان کارهایی که آن زمان کردند را تکرار کردند. من اول فکر می کردم اینها عوض شده اند، اما نه نشدند. دفتر را دارید؟ نه از آنجایی که فکر می کردیم همه امامزاده هستند، یک کنگره ای بود، همه اینها را داده بودم یک نفر برده بود آنجا، دیگر بر نگرداندند. یک بحث هایی هم بعدا در گرفته بود. عده ای گفته بودند جنازه ها پیدا شده و شما تکذیب کرده بودید. جریان چه بود دقیقا؟ نه برنگشتند. جالب است که حمید و یکی از دوستانش قبل از عملیات، موهایشان را کوتاه می کنند و بادگیر صورتی رنگ می پوشد و همه وسایلش را جا می گذارد. چون می دانسته یا اسیر یا شهید می شود. هیچ وسیله شناسایی با خودش نمی برد. یادم هست بعد از شهادت حمید اکثر فرماندهان سپاه از آقای محسن رضایی و آقای رحیم صفوی و آقای شمخانی و شهیدصیاد شیرازی در ارومیه به دیدن خانواده آمدند اما از گروه که فرمانده منطقه پنج بودند، یک نفر هم ندیدم که به ما سر بزند. مهدی گفته بود در ارومیه یک یادبود برای مفقودالاثرها بگیرند و قبری بهشان بدهید. به ما هم یک قبر دادند و گفتند اورکت حمید را بدهید بگذاریم که من ندادم. از طرف سپاه هیچ کسی پیش ما نیامد که برای تشییع یادبود چکار می خواهید بکنید. بعد گفتند ما برنامه ریزی کردیم برای مثلا یک روز دیگر. درحالی که من پافشاری کردم برای همان روز که رسیدیم ارومیه مراسم بگیریم و مردم عادی با صفای باطن یاد حمید را گرامی داشتند، چون من اسلام آباد بودم. بعد هم شروع کردند به اینکه حمید شهید نشده، اسیر است و از رادیو عراق صحبت کرده است این بیشتر من را اذیت می کرد. بعد سخنران برای مراسم نمی آمد. مجبور شدیم برای چهلم از تهران سخنران بیاوریم که مهندس غرضی و خانم "دباغ" آمدند تا اینکه آقا مهدی که اردیبهشت برگشت ارومیه بهش گفتم به این آقای... یک چیزی بگو. رفت و برگشت گفت، یک آدم خدا نشناسی در دفترش هست که این حرف ها را او می زند. یادم هست همان وقت برای شهادت حمید تاییدیه دادند. بچه هایی که از جنوب برگشته بودند، به من گفتند که حمید کنارشان شهید شد. بعدا شهیداحمد کاظمی هم که با آقای ملاقلی پور مصاحبه کرد، شهادت حمید را تایید کرد. آقا مهدی، آدم شوخی بود. صفیه خانم همسرش تعریف می کرد که یک بار بهش گفتم مهدی چقدر جنگ. کی می خواهید برگردید. مهدی جوابش می دهد، به من چه شما می روید تو خیابان داد می زنید، جنگ، جنگ، تا پیروزی. شما نگویید من هم برمی گردم خانه. بعضی وقت ها حس می کنم مهدی در آن یک سال آخر به نتیجه گیری هایی رسیده بود. در عملیات بدر لشکر عاشورا از دجله عبور می کند ولی بقیه خط ها نمی توانند عمل کنند در نتیجه اتصال بین نیرو ها انجام نمی شود و به مهدی که به عنوان فرمانده گردان عمل می کرد، می گویند برگردد و او با آگاهی برنمی گردد و به شهیداحمد کاظمی هم توصیه می کند پیش او برود. یک جایی آقای "نویسنده ای" گفته بود من باکری را بهتر از همسرش می شناسم. خیلی برای من جالب بود که خب چطور؟ کجا و کی اینها هم را دیده و آشنا شده بودند؟ من هم جوابش را دادم. نخواندید؟ اینها جوگیر می شوند. باورشان می شود که همه چیز را می دانند وانسان ها همیشه آنجا اشتباه می کنند که فکر می کنند همه چیز را می دانند. حمید می گفت "من" شیطان است. خودش هم هیچ وقت از خودش چیزی نمی گفت خیلی <<من من>> نمی کرد. آدم اخلاقی ای بود. اصلا علتی که من به حمید علاقه مند شدم، این بود که انسان اخلاقی بود. فکر می کنید حمید باکری چی به من داده که هنوز دوستش دارم؟ فکر می کنم که اگر چهارسال هم با او زندگی کردم، حداقل با یک انسان زندگی کردم. واقعیت این است که من زندگی دنیایی را در ازای همراه بودن با حمید معامله کردم مخصوصا بعد از شهادت، من و بچه هایم دوران سختی را گذراندیم. | Image may be NSFW. Clik here to view. ![]() |
↧
↧
لغو پرواز تبریز ـ تهران به دلیل نقص فنی
فارس: پرواز آتا به مقصد تهران از فرودگاه تبریز در گیر و دار کاهش دید دچار نقص فنی شد و مسافران پس از دو ساعت انتظار، از هواپیما پیاده شدند. پرواز به شماره ۵۲۴۹ آتا از فرودگاه تبریز به مقصد تهران که قرار بود ساعت ۷.۳۰ انجام شود به دلیل نقص فنی انجام نشد. هواپیمایی آتا مسافران را ساعت ۷.۱۵ به داخل هواپیما هدایت میکند اما بعد اعلام میشود به دلیل بارش برف در حال یخزدایی هستیم این امر نزدیک دو ساعت در حالی که مسافران داخل هواپیما بودند ادامه مییابد اما در این لحظه خلبان اعلام میکند به دلیل نقص فنی هواپیما به پارکینگ منتقل میشود و مسافران را پیاده میکنند و نهایتا ساعت ۹.۳۰ اعلام میکنند به دلیل نقص فنی این پرواز لغو شد. مدیر کل فرودگاههای آذربایجانشرقی گفت: پرواز شرکت هواپیمایی آتا از فرودگاه تبریز به مقصد تهران به دلیل نقص فنی فعلا انجام نمیگیرد. علی رستمی افزود: این پرواز برای انجام دیزاین که انجام نوعی پوشش برای بدنه هواپیما برای جلوگیری از یخ زدگی در آسمان است با یک ساعت تاخیر در حال انجام بود که قبل از تیکاف با اعلام نقص فنی در سیستم روبهرو شده و خلبان هواپیما انجام پرواز را منوط به رفع این نقص کرده است. وی اضافه کرد: تا زمان اعلام دقیق نقص فنی نمیتوان در انجام یا لغو این پرواز مطمئن بود. رستمی در مورد پروازهای امروز فرودگاه بینالمللی تبریز با توجه به شرایط جوی گفت: تاکنون دو پرواز بینالمللی در مسیر تبریز- استانبول و برعکس به دلیل کاهش دید لغو شده است. وی با تاکید دوباره بر مشکل کاهش دید در مجموعه تحت مدیریت خود گفت: پیشبینی میشود پروازهای مسیر تهران، مشهد، عسلویه به عنوان پروازهای داخلی و پروازهای مسیرهای بینالمللی به مقصد کربلا، جده امروز با تاخیر انجام میشود. این مقام مسئول در حوزه حمل و نقل هوایی آذربایجانشرقی در مورد تایم تاخیر پروازها گفت: تاکنون پرواز مسیر تبریز ـ تهران با نزدیک به یک ساعت تاخیر اتفاق افتاده و با توجه به شرایط جوی که تا بعد از ظهر ادامه دارد این تاخیرها نیز ادامه خواهد داشت. رستمی از هموطنان خواست قبل از حضور در فرودگاه از طریق اطلاعات پرواز با شمارههای ۴- ۵۲۳۴۷۰۱ و یا ۱۹۹ نسبت به زمان انجام پرواز مطمئن شوند. | Image may be NSFW. Clik here to view. ![]() |
↧
شرکت ملی نفت در تبریز و ارومیه نیرو میپذیرد/ فوق دیپلم، لیسانس، فوق لیسانس
ثبتنام شرکت در آزمون استخدامی شرکت ملی نفت ایران از روز سهشنبه ۸ اسفندماه آغاز میشود و به مدت یک هفته ادامه مییابد. به گزارش اهراب نیوز، پایگاه اطلاعرسانی وزارت نفت اعلام کرد که شرکت ملی نفت ایران در ۴۵ گروه شغلی در استانهای آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، اصفهان، ایلام، بوشهر، خراسان رضوی و شمالی، خوزستان، فارس، قم، کرمانشاه، کهگیلویه و بویراحمد، گیلان، لرستان، مازندران، مرکزی و هرمزگان نیرو میپذیرد. آزمون استخدامی پنجم و ششم اردیبهشتماه ۹۲ در مقاطع کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا برگزار میشود و در برخی از رشتهها برای حضور بانوان نیز سهمیههایی در نظر گرفته شده است. همچنین برای شرکت در این آزمون داوطلبان در مقطع کاردانی باید دارای حداقل معدل ۱۳ و حداکثر ۲۶ سال سن، در مقطع کارشناسی حداقل معدل ۱۳ و حداکثر ۳۰ سال سن و در مقطع کارشناسی ارشد و دکترا حداقل معدل کل ۱۵ و حداکثر ۳۴ سال سن باشند. ضمن اینکه داوطلبان ایثارگر و بومی مناطق عملیاتی در صورت داشتن شرایط، از سهمیه استخدامی تعیین شده براساس مصوبهی مربوطه بهرهمند میشوند. زمان ثبتنام آزمون استخدامی شرکت ملی نفت ایران که دو هزار و ۶۷۶ نفر در آن شرکت خواهند داشت، از روز سهشنبه هشتم اسفندماه به مدت یک هفته آغاز میشود. داوطلبان میتوانند برای کسب اطلاعات بیشتر، آگاهی از گروههای شغلی اعلام شده، دریافت دفترچه راهنمای آزمون و ثبتنام به آدرس azmoon.nioc.ir مراجعه کنند. | Image may be NSFW. Clik here to view. ![]() |
↧
بها دادن به زنان خانهدار با اجرایی شدن بیمه آنان خانواده را گرم می کند
عضو فراکسیون زنان مجلس، با تأکید بر ضرورت رفع مشکلات طرح بیمه زنان خانهدار و فراهم کردن شرایط برای اجرایی شدن آن، گفت: اجرایی شدن این طرح گامی مثبت، اثربخش و استوار در جهت حفظ بنیان خانواده و کاهش آسیبهای اجتماعی است. خانه ملت: مهنازبهمنی افزود: با اجرایی شدن این طرح جایگاه واقعی زنان خانهدار حفظ شده و آنان را نسبت به تأمین آینده زندگیشان امیدوار میکند. نماینده مردم سراب در مجلس شورای اسلامی، گفت: اجرایی شدن طرح بیمه زنان خانهدار از جمله مواردی است که میتواند مادران را در حفظ کانون گرم خانواده یاری داده و باعث کاهش آسیبها و ناهنجاریهای اجتماعی شود. عضو کمیسیون اقتصادی در مجلس نهم، گفت: گرم نبودن کانون خانوادهها و نبود امنیت روانی و آرامش ذهنی در خانوادهها زمینه ساز بروز بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی است که میتواند بار سنگینی را بر دوش دولت تحمیل کند و در این رهگذر، بها دادن به زنان خانهدار با اجرایی شدن طرحهایی نظیر بیمه آنان، میتواند گام مثبت، اثربخش و استواری در این راستا باشد. بهمنی تصریح کرد: جای امیدواری دارد ابعاد اجرایی بیمه زنان خانهدار، تنها به مسائل مربوط به بازنشستگی محدود نشود و بیمه زنان خانهدار خدمات متعددتری را به این قشر ارائه دهد. این نماینده مردم در مجلس نهم، با تأکید بر اینکه هیچ فردی مانند مادر نمیتواند در کاهش رفتارهای ناهنجار فرزندان موثر باشد، ادامه داد: مطالعات جامعهشناسان و رفتار شناسان این امر را ثابت کرده است که در خانوادههایی که مادران به طور مستقیم در تربیتفرزندانشان دخیل هستند و در ساعات طولانیتری در شبانهروز در کنار فرزندانشان هستند، میزان گرایش و رغبت فرزندان به اجتماعستیزی بسیار کمتر است. عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی، تأکید کرد: بیمه زنان خانهدار میتواند پاسخی به نیاز واقعی مادران برای برخورداری از تامین مالی و دریافت مستمری متناسب ماهیانه تا پایان عمر باشد و جای امیدواری دارد که اجرای بیمه زنان خانهدار پس از گذشت ۱۰ سال از طرح اولیه این موضوع، اجرایی شود. | Image may be NSFW. Clik here to view. ![]() |
↧
نرخ دیه ۱۱۴ میلیون تومان شد
سخنگوی قوه قضاییه گفت: نرخ دیه در ماههای عادی سال ۹۲ به میزان ۱۱۴ میلیون تومان تعیین شده است. به گزارش فارس، غلامحسین محسنیاژهای افزود: پس از جلسات متعدد درباره نرخ دیه تصمیمات لازم اتخاذ شد و براساس مطالعات انجام شده این نرخ در ماههای حرام به میزان یك سوم افزایش پیدا كرده و به رقم ۱۵۲ میلیون تومان میرسد. |
↧
↧
علائم مصرف شیشه را بشناسید
بیشتر مردم خیال میكنند نشانههای شروع اعتیاد در فرد همیشه باید افت كاركرد باشد؛ در حالی كه خیلی وقتها شروع اعتیاد با تغییراتی است كه به نظر ما مثبت به نظر برسد، یعنی امكان دارد وقتی فردی را بلافاصله پس از مصرف شیشه میبینید، او هیجانزده و پرانرژی به نظر برسد و حتی ظاهرا هیچگونه افت كاركردی نداشته باشد، اما این تغییرات به مرور زمان، منفی میشود و شیشه تاثیر واقعیاش را نشان میدهد. بهطور كلی هر نوع تغییر مشهودی در رفتار و سبك زندگی فرد باید شما را به فكر بیندازد.برای مثال دانشآموزی كه پیشتر همیشه راس ساعت ۱۰ شب به خواب میرفته است، حالا یك هفته است كه شبها تا شش صبح بدون هیچ خستگی درس میخواند، اما روزها در مدرسه چرت میزند یا دختر جوانی كه رژیم غذایی نگرفته، اما بسرعت در حال لاغر شدن است یا كارمندی كه هر ماه بخشی از درآمدش را پسانداز میكرد، یك ماه است كه نهتنها چیزی پسانداز نمیكند، بلكه از دیگران هم قرض میكند تا زندگی را بگذراند. با این حال چند نشانه بارز برای اعتیاد به شیشه وجود دارد كه از آن جمله میتوان به این موارد اشاره كرد: * نامنظم شدن ساعات خواب و بیداری * تغییر رفتار ناگهانی و بیعلت * گشاد شدن شدید مردمكهای چشم * خونریزی یا خشكی یا پوسته پوسته شدن لبها و بینی * بدبو شدن دهان * به وجود آمدن زخمهایی در دستها و صورت * پوسیدگی و ریختن سریع دندانها * كاهش شدید وزن و بیاشتهایی مرضی * ظهور مشكلات مزمن بینی یا سینوسها * افت تحصیلی یا پیشرفت تحصیلی غیرمنتظره * تغییر ناگهانی جمع دوستان از افراد معمولی به معتادان مواد مخدر یا توزیعكنندگان آن. |
↧
نجابت زنان و مردان آخرالزمانی
افکار: عفت و نجابت زنان و مردان آخرالزمانی در تاخت و تاز اسب وحشی شهوت تاراج می گردد و روح پاک ایشان به لجن زاری بدبو از بی عفتی و هواپرستی تبدیل می گردد؛ همّ و غم مردم (در آخرالزمان) به سیر کردن شکم و رسیدگی به شهوتشان خلاصه می شود، دیگر اهمیت نمی دهند که آنچه می خورند حلال است یا حرام و اینکه آیا راه اطفای غرایزشان مشروع است یا نامشروع؟!۱ زنان در آن زمان، بی حجاب و برهنه و خودنما خواهند شد.۲ آنان در فتنه ها داخل، به شهوت ها علاقمند و با سرعت به سوی لذت ها روی می آورند.۳ خواهی دید که زنان با زنان ازدواج می کنند.۴ درآمد زنان از راه خودفروشی و بزهکاری تأمین می گردد.۵ آنان حرام های الهی را حلال می شمارند و بدین سان در جهنم وارد و در آن جاودان می گردند.۶ منبع: ۱. الکافی، ج۸، ص۴۰. ۲. طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۲۰۱. ۳. همان. ۴. الکافی، ج۸، ص۳۸. ۵. همان. ۶. همان. ۷. خانه خوبان، ش۴۳، ص۱۲. |
↧
یک شب اقامت در هتل صخره ای کندوان چقدر آب می خورد؟
هتل بین المللی صخره ای لاله کندوان سومین هتل صخره ای دنیا است. ۴۰ کرانه ( اتاق سنگی طبیعی ) به همراه جکوزی و روم سرویس سمعی خواهد داشت. به گزارش اهراب نیوز، در فاز اول جمعا" ۱۰ کران همراه با رستوران با تمام امکانات آماده بهره برداری شد و فاز دوم هم امسال به بهره برداری رسید. کرانه ها در زمستان دارای سیستم گرمایشی از کف و در تابستان به دلیل مطبوع بودن هوا همراه با جکوزی و ۴ کرانه دیگر با دوش می باشد. دیدن ازقلعه وروستای حیله ور، صنایع دستی، کوه ارشد چمن و روستای صخره ای کندوان خیلی از پولدارها را به این هتل می کشاند. اما قیمت اتاق ها: دو نفره بدون جكوزي؛ ظرفیت استاندارد ۲ نفر؛ این اتاق قابلیت اضافه نمودن ۱ نفر اضافه را دارد. ۱,۶۲۰,۰۰۰ریال که در ایام زمستان ۲۹ % تخفیف منظور می شود و در واقع می شود شبی ۱,۱۵۰,۰۰۰ریال.دو نفره با جكوزي؛ ظرفیت استاندارد ۲ نفر؛ این اتاق قابلیت اضافه نمودن ۱ نفر اضافه را دارد. ۲,۰۳۰,۰۰۰ ریال۲۸ % تخفیف اعمال می شود و قیمتش ۱,۴۵۰,۰۰۰ برای هر شب آب می خورد.چهار نفره با جكوزي؛ ظرفیت استاندارد ۴ نفر؛ این اتاق قابلیت اضافه نمودن ۱ نفر اضافه را دارد. ۲,۹۷۵,۰۰۰ریال۳۳ % تخفیف می خورد و می شود: ۱,۹۷۰,۰۰۰ریال.سوئيت رويال ۱۰۳ ؛ ظرفیت استاندارد ۴ نفر این اتاق قابلیت اضافه نمودن ۳ نفر اضافه را دارد. ۳,۲۲۰,۰۰۰ریال۳۰ % تخفیف را کم کنیم می شود ۲,۲۵۰,۰۰۰ریال. هزینه هر نفر اضافی مبلغ ۵۴۰,۰۰۰ ریال میباشد. | Image may be NSFW. Clik here to view. ![]() |
↧
داروی سرطان و اماس 10 تا 20 میلیون تومان!
رئیس انجمن اقتصاد دارو ایران گفت: قیمت داروی ضد سرطان« هرستپین» که با ارز آزاد هم وارد میشود به هر آمپول ۴ میلیون تومان رسیده و برای بیماری که باید ۴ بار در ماه تزریق کند. ماهانه ۱۶ میلیون تومان هزینه دارد. قیمت برخی داروهای ام اس هم به هر دارو ۱۱میلیون تومان رسیده است. مهدی محمدزاده در گفتوگو با فارس، افزود: مقوله دارو در کشور یک حساسیت ویژه دارد و در تمام جوامع از جمله ایران دارو یکی از کالاهای پر مصرف، اساسی و استراتژیک است. اگر چه ۹۶ درصد داروهای مصرفی مردم در داخل تولید میشود اما حدود ۵۰ درصد مواد اولیه دارویی صنعت داروی کشور از خارج وارد میشود. وی ادامه داد: واردات مواد اولیه دارویی به معنای ناتوانی صنعت داروی کشور نیست بلکه در کشورهای پیشرفته و حتی آمریکا و اروپا نیز وضعیت در مورد واردات مواد اولیه دارویی به همین شکل است، تولید همه مواد اولیه دارویی مقرون به صرفه نیست. رئیس انجمن اقتصاد داروی ایران گفت: ۴ درصد داروی وارداتی کشور نیز اگر با ارز مرجع انجام شود در زمانی که دلار ۹۰۰ تومان بود و تحریم نبودیم. سالانه به حدود یک میلیارد تومان ارز نیاز داشت و اکنون نیز سالانه باید حداقل یک میلیون و ۲۰۰ هزار دلار ارز مرجع برای واردات این داروها اختصاص پیدا کند و برای واردات مواد اولیه هم سالانه به ۱.۵ میلیارد دلار ارز نیاز است و بنابراین کل سیستم دارویی کشور سالانه ۲.۷ میلیارد دلار ارز مرجع نیاز دارد تا بیماران با کمبود دارو مواجه نشوند. وی ادامه داد: البته در شرایط بد اقتصادی هستیم اما از نظر دارو واقعاً تحریم نیستیم و شرکتهای بزرگ دارویی دنیا تمایلی برای نفروختن دارو به ایران ندارند و حاضرند همکاری کنند به شرط اینکه پول داروهایشان را به موقع دریافت کنند. مهدی زاده گفت: ایرادی که هم اکنون به سیستم دارویی کشور وارد است این است که یا ارز مرجع دارویی را کم اختصاص میدهند یا دیر اختصاص میدهند. دارو با کالاهای دیگر فرق میکند چون جایگزین ندارد اگر یک ماه یک ماده غذایی وارد نشود و در کشور نباشد مردم شکم خود را با یک غذای دیگر سیر میکنند و اتفاقی نمیافتد. وی افزود: اما اگر ارز مرجع دارویی را که عمدتاً برای واردات مواد اولیه و واردات داروهای گرانقیمت ضد سرطان و صد بیمارهای خاص هزینه میشود ندهیم. به محض اینکه ۱۰ روز کمبود ایجاد شود، سر و صدای آن بلند میشود. وی ادامه داد: وقتی دارو گران میشود و اختلاف بین ارز مرجع و ارز آزاد زیاد است، اگر فردی دارویی را از خارج وارد کند باید قیمت دارو را بین ۳ تا ۴ برابر قیمت قبلی در بازار بفروشد. به عنوان مثال داروی ضد سرطان هرسپتین یک آمپول و دوز ۱۵۰ میلی گرمی آن اگر با ارز مرجع وارد شود، قیمتش یک میلیون تومان است و در شرایط فعلی که برخی این دارو را با ارز آزاد وارد میکنند، با قیمت ۳.۵ تا ۴ میلیون تومان به فروش میرسد. عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی گفت: بیمار سرطانی باید ماهانه ۴ بار آن هم به مدت ۶ ماه این دارو را تزریق کند و به این ترتیب باید ماهانه حدود ۱۶ میلیون تومان برای این دارو هزینه کند و قطعاً هزینههای درمانی دیگری دارد و تا ۲۰ میلیون تومان باید در ماه باید برای درمانش هزینه کند. وی ادامه داد: هزینه یک داروی ام اس مانند آونکس و تایسبری نیز بین ۱۰ تا ۱۱ میلیون تومان شده است واقعاً پرداخت این هزینهها در توان بیماران نیست. دولت باید این داروها را با ارز مرجع و تازه آن را هم با یارانه و قیمت حمایت شده در اختیار بیماران قرار دهد زیرا اکثر بیماران حتی توان پرداخت این داروها را با نرخ مرجع نیز ندارند. مهدی زاده گفت: پرداخت سالانه ۲.۷ میلیارد دلار ارز دارویی برای دولت رقمی نیست. دولت باید این اعتبار را برای بیماران کنار بگذارد و به موقع تخصیص دهند زیرا حتی اگر یک ماه دارو کمبود داشته باشد اگر ماه بعد ۱۰ برابر هم ارز دارو بدهند جبران نمیشود زیرا تعدادی از بیماران در همان یک ماه میمیرند. وی افزود: یک بیمار مبتلا به دیابت به انسولین نیاز دارد و اگر انسولین در بازار نباشد بیمار میمیرد، شوخی ندارد و این وظیفه حاکمیت است که در این زمینه احساس مسئولیت کند و وظیفه خود را انجام دهد. وی گفت: معنای عدالت در سلامت همین است که دارو به موقع و با قیمت مناسب در اختیار بیماران قرار گیرد. اگر پزشک تجویز کند که بیمار باید فلان داروی خارجی را تجویز کند نمیتوان گفت که چون ارز نداریم حتماً باید داروی ایرانی مصرف شود. در مورد تلویزیون یا کالاهای دیگر میتوانیم حتی مردم را مجبور کنیم جنس خارجی نخرند اما در مورد دارو نمیتوان چنین بیعدالتی را در حق بیماران روا داشت. |
↧
↧
خانه تکانی فقط در 2 روز
اگر فكر ميكنيد خانهتکانی و حتی فراتر از آن خانهداری يك كار سنتي و بدون اصول و قاعده است، سخت در اشتباهيد! دکتر«رامبد بــاراندوست» دکترای مدیریت، مشاور طراحی سیستمهای مدیریتی، مدیریت آموزش و... به شما میگوید چطور با یک مدیریت استراتژیک و ضمن رعايت نكات ساده اما علمي ميتوانيد مثل يك کارشناس خانهتکانی كنيد و از بازدهي كارتان لذت ببريد. شك نداشته باشيد كه خانهتکانی علمي، بهمراتب سادهتر از خانهتکانیهای سنتي است و وقت كمتري از شما ميگيرد. به احتساب این برنامهریزی علمی امسال میتوانید۲ روزه خانهتکانی کنید! امتحانش مجانی است. ۱.زمانتان را مدیریت کنید فرهنگ، پدیده پویایی است متشکل از خرده فرهنگهای متعدد و در حال تغییر، همگام با شرایط روز، بنابراین همانطور که شرایط زندگی ما تغییر میکند خانهداري هم بهعنوان بخشی از خرده فرهنگها همگام با شرایط روز جامعه باید تغییر کند. در غیر این صورت باید همچنان هر سال روزها و هفتههای پایانی سال را به جبران اشتباهاتی اختصاص دهیم که از قضا هر سال هم تکرار میشود. یک نگاه مدیریتی و دقیق بر امور خانه و یک برنامهریزی مرتب، منسجم و مستمر، تمام اعضای خانه را از داستان تکراری و پردردسر خانهتکانیهای چندروزه پایان سال خلاص میکند. در قدم اول به آشنایی با مفهوم مدیریت زمان نیاز داریم. برای آشنایی با این مفهوم باید با اصول صحیح برنامهریزی و اجرای درست آن آشنا شویم. ۲.قدم اول برای مدیریت زمان قدم اول در مدیریت، برنامه برای زمان است، اما برنامهریزیای کاملا متفاوت با آنچه تاکنون بهعنوان برنامهریزی در ذهنتان داشتید. با شنیدن عنوان برنامهریزی، همه فکر میکنیم کافی است بدانیم در ساعتها یا روزهای آتی چهکاری قرار است انجام دهیم؛ حال آنکه مشکل اصلی در اجرایی نشدن برنامهها هم همین جاست! برنامهریزی برای رسیدن به نتیجه درست نیاز به یکسری مهارتها دارد و کلیدیترین بخش آن هم فکر کردن است؛ فکر کردن به کاری که قصد داریم برای آن برنامهریزی کنیم. باید به تمام جزئیات فکر کنیم و البته احتمالات را درنظر بگیریم. از دراختیار داشتن قلم و کاغذ برای نوشتن ریز برنامه تا خرید وسایل موردنیاز مثلا نردبان برای دسترسی به وسایلی که در ارتفاع قرار دارند. ۳. ۸۰ درصد فکر، ۲۰ درصد اجرا! در انجام هر کار، از امور خانهداری گرفته تا خانهتکانی، اگر قرار است کاری درست و با مدیریت زمان انجام شود، باید ۸۰ درصد از زمان آن را به برنامهریزی اختصاص دهید. فکر کردن به جزئیات و درنظر گرفتن احتمالات، همه شامل همین زمان ۸۰درصدی میشود. دقت کنید که ۸۰درصد از کل روند موردنیاز برای انجام یک کار؛ یعنی اگر قرار است کاری را در یک روز انجام دهید، باید ۸۰ درصد از یک روز و اگر یک برنامه ۱۰روزه درپیش دارید، ۸ روز از آن را به برنامهریزی و فکر کردن اختصاص بدهید. ۴. چرا ۲ روزه میتوانیم؟! عجله نکنید. تصور اینکه ۸روز از ۱۰ روزتان را به فکر کردن اختصاص دهید و فقط در ۲روز همه کارها را انجام بدهید، اصلا ساده نیست. اما عملی است مشروط بر اینکه یک برنامهریزی اصولی داشته باشید. باید در ۸روز گامبهگام کارها را تعریف کنید و درمورد تکتک آنها فکر کنید؛ حتی به احتمالات! ۵. برنامهریزی برای پاک کردن شیشهها حق با شماست. در شیوههای معمول برنامهریزی، نیازی به فکر کردن با این دقت نیست؛ چون مثلا برای تمیز کردن شیشه کافی است با یک سطل آب و دستمال، شروع کنید به تمیز کردن پنجره. اما در نگاه مدیریتی و گام به گام موردنظر ما، همین شیشه پاککردن ساده از این قرار است: ابتدا باید به چهارپایه فکر کنید. چهارپایهای که با ارتفاع پنجره شما هماهنگ باشد، به ماده شیشهشویی که برای پاککردن نیاز دارید، اینکه چه مقدار و چطور باشد. به دستمال خیس و حتی یک دستمال خشک برای پاککردن نهایی و... گام بعدی هم درنظر گرفتن احتمالهاست. احتمال اینکه زمان باز کردن پرده ممکن است با مشکل کنده شدن گیره مواجه شوید یا حتی پاره شدن احتمالی پردهای که بر اثر تابش مستقیم آفتاب نخنما شده است. با درنظر گرفتن همه این موارد و احتمالات، در زمان اجرا همه چیز طبق برنامه پیش میرود؛ دقیق و حساب شده. مثلا کوتاه بودن چهارپایه برنامه شما را به تعویق نمیاندازد یا حتی کنده شدن گیره شما را دچار مشکل نمیکند، چون شما از پیش به تمام این موارد فکر کردهاید. ۶. گام دوم برنامهریزی قدم بعدی، نوشتن نکته به نکته کارهایی است که به آنها فکر کردهاید و باید آنها را اجرا کنید. نوشتن مرحله مهمی است كه ما بيشتر از آن غافل میشویم. بدون نوشتن همیشه فکر میکنیم کاری نداریم! باید لوستر را تمیز کنیم، پرده را بشوییم، پنجره را پاک کنیم، جارو و تی بکشیم. یعنی روی هم رفته باید ۴ یا ۵مورد فعالیت انجام بدهیم که به سادگی از پس آنها بر میآییم! اما اشتباه همینجاست، چون وقتی وارد فضای کار میشوید، تازه میبینید کارهایی که باید انجام بدهید، خیلی بیشتر از اینهاست، اما چون ننوشته و جزء به جزء نکرده بودید، به مرحله اجرا که میرسید با مشکل روبهرو میشوید! شیوه درست این است که هر کاری را قبل از انجام در مرحله فکر کردن (همان ۸۰درصد اولیه) یکبار تمام و کمال در ذهنتان انجام دهید و جزء به جزء را در مرحله بعدی یادداشت کنید. ۷. دقت در نوشتن دقت در نوشتن جزئیات به اندازه خود مرحله نوشتن مهم است. دقت یعنی اینکه باید بدانید مثلا برای انجام کاری مثل شستوشوی فرش یا کابینت، به کمک چند نفر نیاز دارید. آیا نیروی کمکی میتواند فرزندتان باشد یا به نیروی همسرتان نیاز دارید؟! به طور کلی یک بخش از این جزئیات شامل این میشود که بدانید در انجام یک کار بهخصوص، به چه ابزاری و چه نیروهایی نیاز دارید. بخش دیگر هم اینکه فردی که قرار است به شما کمک کند، باید چه توانمندیهایی داشته باشد. ۸. نتیجه یک انتخاب حساب نشده! یکی از مواردی که در خانهتکانی از توجه دور میماند، این نکته است که چه کسی و کجا باید به ما کمک کند. از آنجا که ما معمولا به این موضوع فکر نمیکنیم اغلب از کسی کمک میگیریم که یا توانش را ندارد یا وقتش را. دست آخر خودمان میمانیم و خودمان! نتیجه این انتخاب غلط هم کمردرد و زانودرد است و البته زمینهسازی برای بسیاری از مشاجرهها آن هم در آستانه سال نو. این مشکلات یک دلیل ساده دارد آن هم اینکه شما از کسی کمک خواستهایدکه نه زمانش را دارد و نه آمادگی، پس طبیعی است که انتظارتان را بیپاسخ بگذارد! ۹. وقتی زمانبندی شما بیمار است! بعد از اینکه تمام مراحل کار جزء به جزء یادداشت شد، نوبت به زمانبندی میرسد. زمانبندی هم یعنی تخمین اینکه انجام هر کار حدودا چقدر زمان میبرد. اشتباه مهمی که در این مرحله رخ میدهد، این است که کارها را کلی میبینید و چون جزئیات کار را تعریف نکردهاید، فراموش میکنید برای آنها زمان بگذارید، درنتیجه، در زمان اجرا مدام به زمان اضافه میشود تا جاییکه پیشبینی ۲روزه شما حتی تا ساعتهای بعد از تحویل سال هم کش میآید. این دقیقا همان نشانهای است که متخصصان مدیریت زمان از آن بهعنوان یک نقص یا بیماری در زمانبندی یاد میکنند. البته کلی نگاه کردن به برنامهریزی یک عارضه دیگر هم دارد و آن چیزی نیست جز سر هم بندی کردن! ۱۰. فهرست خرید را فراموش نکنید کاری كه بهتر است همزمان با فهرست کردن جزئیات به آن بپردازید، تهیه فهرستی برای خرید لوازم موردنیاز در انجام كارهاي خانه است. از انواع شویندهها گرفته تا دستمال و روزنامه و نردبان و بررسی اینکه کدام از این موارد در خانه موجود است و برای تهیه کدام آنها و چه مقدار، باید برنامهریزی کنید. گاهی کافی نبودن یک شوینده برای پنجره، تمام روند برنامهریزی شما را دچار بحران میکند. مثلا فکر کنید در حال پاککردن شیشه هستید که ناگهان شوینده شما تمام میشود! باید همه چیز را نیمهکاره رها کنید و راهی خرید شوید. همین اتفاق ساده، (تازه به فرض اینکه اولین سوپرمارکت مایع تمیزکننده موردنظر شما را داشته باشد) کلی زمان پیشبینی نشده را به روند کاری شما تحمیل میکند. در حالی که تهیه یک فهرست خرید، بهسادگی شما را در برابر تمام این اتفاقهای پیشبینی نشده ایمن میکند. ۱۱. اولویتبندی بعد از برنامهریزی و نوشتن گام به گام وظایف، باید مشخص کنید کدام کار را کی و کجا انجام دهید، یعنی باید به اولویتها فکر کنید. آنچه مهم است توالی کارها و چرایی آنهاست و درست بعد از این مرحله است که شما میدانید چهکاری را کی، چرا و با چه جزئیاتی باید انجام دهید، هر کاری شامل چه مراحلی است و ابزار موردنیازش چیست. ۱۲. سناریوی بحران هم داشته باشید درنظر گرفتن احتمالها و چارهاندیشی برای آنها بسیار مهم است. مثلا درنظر گرفتن یک نیروی کمکی برای زماني که قرار است از نردبان بالا برويد و خالی کردن محیط اطراف از اشیای تیز، برنده و شکننده برای جلوگیری از اتفاقهای غیرمنتظره. باید برای پیشبینی هر کدام از این حوادث وقت بگذارید و چارهاندیشی کنید؛ یعنی سناریوی بحران داشته باشید. ۱۳. برنامهتان را میلیمتری نچینید حتما فکر میکنید میلیمتری چیدن برنامهها یک ابتکار فوقالعاده است؛ در حالی که این یعنی زمینهچینی برای جاماندن از یک برنامهریزی اصولی! پشت سر هم چیدن برنامهها باعث میشود یک اتفاق ساده، مثل یک تماس تلفنی ۱۰دقیقهای که حتی به آن فکر هم نکرده بودید، شما را از زمانبندی عقب بيندازد و این عقب ماندن در کل برنامه روزانه شما جاری شود و همه چیز را به هم بریزد. ۱۴. این ۴ زمان را فراموش نکنید زمان استراحت: درنظر گرفتن زمانی برای استراحت از ضروریات یک برنامهریزی اصولی است. بدون درنظر گرفتن این زمان هرچند هم کوتاه، خستگی در بدن انباشته میشود و توان بدنی کاهش پیدا میکند، درنتیجه سرعت کار کم میشود. شما برای جبران این زمان از دسترفته ناچارید بیشتر از توان جسمیتان مایه بگذارید که این هم عواقب و آسیبهای خاص خودش را دارد، بنابراین لازم است بین هر دو ساعت کار برای استراحتتــان دستکم ۱۰دقیقه زمان درنظر بگیرید. و چای یا میوهای بخورید و دوباره دست به کار شوید. زمانی برای حمام کردن: درنظر گرفتن زمانی برای دوش گرفتن در پايان يك روز پركار خيلي مهم است. بعد از پایان یک روز کاری، باید هر طور شده زمانی را به دوش گرفتن اختصاص بدهید. این دوش ساده ۱۰دقیقهای باعث میشود شب را آسوده بخوابید، صبح با آرامش خیال و راحتتر بیدار شوید و روزی پربارتر داشته باشید. زمانی برای بازگرداندن اشیا و لوازم به جاهای خود: در پایان هر كار، كلي ابزار و وسیله از جاي اوليه خود خارج و در خانه پراکنده میشود؛ بنابراین اگر زمانی را به جمع و جور کردن این وسایل اختصاص ندهیم، هنگام نياز دوباره به هر كدام از اين وسايل، درگیر پیدا کردن آنها میشویم. زمان هیچ: بخشی از روز را برای هیچ بگذارید. بله، دقیقا برای هیچ! یعنی در میان فهرست کارها نیمساعتی را خالی بگذارید. دقت کنید این نیم ساعت جدا از زمانهای استراحت شماست و به هیچ چیز تعلق ندارد؛ حتی به چای خوردن! این یعنی زمان شناور و به عبارت دیگر، ایجاد آمادگی برای انجام کارهای غیرمنتظره، بدون اینکه چیدمان برنامه ما به هم بریزد. ۱۵. حالا همه چیز آماده است در مرحله اجرا در حقیقت وارد بخش اجرایی برنامهریزی یا همان ۲۰درصد زمان باقیمانده میشوید. حالا اگر همه چیز را درست پیشبینی کرده و به همه جزئیات فکر و آنها را فهرست کرده باشید، دیگر نباید نگران اجرا باشید، چون به تکتک کارها فکر کردهاید و برای آنها راهکار اندیشیدهاید. اینچنین میشود که خانهتکانی شما بیشتر از ۲ روز وقت نمیگیرد! منبع:مجله ايده آل |
↧
مردی ۳۰ میلیون تومان از كارت بانكی همكارش دزدید
مردی كه با همدستی یك كارگر پیتزافروشی و دوست خود، كارت اعتباری بانكی همكارش را دزدیده و با ۳۰ میلیون تومان موجود در آن خرید كرده بود، همراه همدستانش از سوی پلیس فتای استان خراسان رضوی دستگیر شد. به گزارش جامجم، سرهنگ عرفانی، رئیس پلیس فتای استان خراسان رضوی درباره دستگیری یك نوجوان و دو مرد كه با سرقت كارت اعتباری بانكی یك مرد، میلیونها تومان پول وی را برداشت كرده بودند، گفت:هفته گذشته مردی با حضور در پلیس فتای استان خراسان رضوی از سرقت ۳۰ میلیون تومان موجود در حساب بانكیاش خبر داد. عرفانی افزود: در تحقیق از شاكی معلوم شد او پس از این كه متوجه گم شدن كارت اعتباریاش شده، با مراجعه به بانك و بررسی موضوع پی برده طی چند مرحله و در یك روز مبلغ ۳۰ میلیون تومان از حسابش خارج و به حساب چند مغازهدار واریز شده است.رئیس پلیس فتای استان خراسان رضوی یادآور شد: در پی این شكایت و تحقیق از مغازهداران معلوم شد، فردی با مراجعه به مغازههایشان، با یك كارت اعتباری بانكی خرید كرده و آنها از مسروقه بودن كارت خبر نداشتهاند. هزینه كالای اینترنتی با پول دزدی پرداخت میشد وی گفت: در بررسیهای بعدی مشخص شد، بخشی از پولهای سرقت شده از حساب شاكی بابت خرید كالاهای اینترنتی هزینه شده؛ بهطوری كه این پولها ابتدا از حساب شاكی به حساب یك مرد واریز و سپس خریدهای اینترنتی انجام شده است. عرفانی خاطرنشان كرد: در ادامه، بررسی هویت صاحب دریافتكننده پولها نشان داد این حساب بتازگی افتتاح شده و صاحب آن در یكی از محلههای جنوبی شهر مشهد زندگی میكند. با كسب این اطلاعات، ماموران فتا تحقیقات خود را ادامه دادند تا این كه چند روز پیش با هماهنگی قضایی، متهم موردنظر را پیش از فرار در مخفیگاهش دستگیر كردند. اعتراف همكار به دزدی میلیونی رئیس پلیس فتای استان خراسان رضوی یادآور شد: در بازجویی از این متهم معلوم شد او یكی از همكاران شاكی بوده كه هنگام انتقال یك میلیون تومان پول به حساب وی از طریق كارت به كارت، متوجه ۳۰ میلیون تومان در حساب بانكیاش شده و تصمیم به سرقت پولها گرفته است. عرفانی افزود: او برای اجرای نقشه سرقت، كارگر یك پیتزافروشی را فریب میدهد و از او میخواهد در قبال دریافت سه میلیون تومان، كارت اعتباری همكار او را سرقت كند. كارگر نوجوان برای سرقت اجیر شده بود وی گفت: كارگر پیتزافروشی نیز طبق قرار قبلی، وارد اتاق مرد شاكی شده و با سرقت كارت اعتباری بانكی وی، آن را در اختیار متهم قرار میدهد كه وی نیز با بخشی از ۳۰ میلیون تومان، كالا خریده و با بخش دیگر از طریق اینترنت خرید كرده كه در ادامه معلوم شد یكی از دوستانش با مدارك جعلی حسابی برایش باز كرده و به كمك وی، از طریق اینترنت پولها را به آن حساب واریز و سپس بهطور اینترنتی خرید كرده است. رئیس پلیس فتای استان خراسان رضوی تصریح كرد: در پی اعتراف متهم به سرقت ۳۰ میلیون تومان، دو همدست وی هم تحتتعقیب قرار گرفتند و دو روز پیش دستگیر شدند. آنها نیز در بازجویی پلیسی به همدستی با دیگر متهم پرونده در دزدی كارت اعتباری شاكی و پولهایش اعتراف كردند. بنا براین گزارش برای متهمان قرار قانونی صادر شد. تحقیقات تكمیلی از متهمان برای مشخص شدن دیگر جرایمشان ادامه دارد. |
↧
تهران 5 ماه تعطیل خواهد بود!
زندگی: ایام اشتغال به کار یک کارمند یا کارگر قراردادی طی سال ۹۲، در تهران و برخی دیگر از کلان شهرها، می تواند به ۱۶۵ روز و در دیگر مناطق به ۲۶۰ روز محدود شود. طبق تقویم سال ۹۲، ایران ۲۶ روز تعطیلی رسمی دارد. از این تعداد، ۴ مورد، با روز جمعه مصادف شده اند. به عبارت دیگر به جز جمعه ها، ۲۲ روز از ایام سال آتی تعطیل خواهد بود. در عمده شهرهای ایران، به جز تعطیلات رسمی، ادارات و سازمان ها، فقط جمعه ها تعطیل هستند. هر سال ۵۲ هفته است. پس در یک سال ۵۲ روز جمعه داریم. به این ترتیب تعداد روزهای تعطیل در اکثر نقاط ایران، با احتساب روزهای جمعه، ۷۲ روز است. خوش به حال تهرانی ها! در تهران و برخی کلان شهرهای ایران، علاوه بر جمعه، روزهای ۵ شنبه نیز تعطیل است. جدول زیر نشان می دهد که تعداد تعطیلات رسمی که در پنج شنبه و جمعه قرار ندارد، ۱۷ روز است. از طرفی چون هر سال ۵۲ هفته است، تعداد روزهای پنج شنبه و جمعه هر سال نیز ۱۰۴ روز است. به این ترتیب، تعداد کل روزهای تعطیل برای ساکنان تهران و برخی دیگر از کلان شهرها، حداقل ۱۵۶ روز است؛ یعنی ۵ ماه و ۶ روز تعطیلی در سال، برای تهرانی ها. همه اش که این نیست! علاوه بر تعطیلاتی که برشمردیم، باید روزهای تعطیل به دلیل آلودگی هوا، گرد و غبار و یا برگزاری برخی کنفرانس ها و همایش های بین المللی (که معمولا سالی یکی دو بار تشکیل می شود) را نیز اضافه کرد. در سال ۹۱ حداقل ۱۰روز تهران به یکی از دلائل فوق تعطیل شد. علاوه بر این موارد، باید بین التعطیلین را هم اضافه کرد. سال آینده، ۳ روز بین تعطیلی داریم. پس احتمالا سال ۹۲ در تهران و برخی کلان شهرها، حداقل ۱۷۰ روز، و در دیگر شهرها حداقل ۷۵ روز تعطیلی خواهیم داشت. کارمندان چند روز و چند ساعت طبق قانون کار، هر کارمند یا کارگر قراردادی می تواند در سال یک ماه از مرخصی استحقاقی استفاده کند. به این ترتیب با احتساب ۱۷۰ روز تعطیلی، عملا یک کارمند یا کارگر تهرانی سال ۹۲ می تواند تا ۲۰۰ روز کار نکند. در دیگر مناطق، این میزان ۱۰۵ روز خواهد بود. به عبارت دیگر میزان ایام اشتغال به کار یک کارمند یا کارگر قراردادی طی سال ۹۲، در تهران و برخی دیگر از کلان شهرها، می تواند به ۱۶۵ روز و در دیگر مناطق به ۲۶۰ روز محدود شود. |
↧
حریق درتعمیرگاه خودروهای سواری در هتل مرمر
آتش سوزی در تعمیرگاه خودروهای سواری موجب خسارت شد. به گزارش اهراب نیوز، درساعت ۲۷: ۱۹ مورخه ۷/۱۲/۹۱ حادثه حریق درجاده تهران بالاتر از هتل مرمر به ستاد عملیاتی سازمان اطلاع داده شد که بلافاصله نیروهای آتش نشانی از ایستگاه شماره پنج دروازه تهران اعزام و با رسیدن به محل مشاهده گردیدکه سالن تعمیرگاه اتومبیل طعمه حریق شده که با توجه به وسعت حریق ضمن شروع عملیات اطفاء از ایستگاههای ۹ و ۷ درخواست نیروی کمکی گردید که با همکاری ایستگاههای کمکی و واکنش سریـــع آتش نشانان آتش سوزی مهار و از گسترش آن جلوگیری به عمل آمد. متاسفانه دراین حادثه چهار دستگاه خودرو سواری سوخته وخساراتی به محل وارد آمده وهمچنین یک نفر از ناحیه دست ها دچار سوختگی گردیده است. |
↧
↧
5 فیلمی که مردم در عید میبینند
پس از جلسات مکرر و حاشیههای فراوان، اکران نوروزی نمایش پنج فیلم در سینماهای تهران و شهرستانها هفته گذشته قطعی شد اما گروههای نمایشدهنده آنها روز پیش مشخص شدند. بر همین اساس فیلم "حوض نقاشی" در گروه سینمایی آزادی، "رسوایی" آفریقا، "قاعده تصادف" قدس، "تهران ۱۵۰۰" استقلال و "رژیم طلایی" در گروه سینمایی عصرجدید روی پرده میروند. حوض نقاشی به کارگردانی مازیار میری و تهیهکنندگی منوچهر محمدی ساخته شده است. این فیلم در سی و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر روی پرده رفت و توانست سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را از آن خود کند. همچنین سیمرغ بهترین طراحی صحنه و لباس را هم دریافت کرد. البته نگار جواهران هم نامزد دریافت سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن برای این فیلم بود که در نهایت سیمرغی به او نرسید. در "حوض نقاشی" شهاب حسینی، نگار جواهریان و فرشته صدرعرفایی بازی میکنند. این فیلم داستان یک زوج کمتوان ذهنی است که یک پسربچه دارند و زندگی آنها به دلایلی با چالش روبهرو میشود ولی آنها موفق میشوند با همدلی بر این مشکلات فائق آیند. رسوایی ساخته مسعود دهنمکی است که اثری متفاوت از سهگانه "اخراجیها" این کارگردان سینما است. این فیلم هم در جشنواره فجر امسال به نمایش در آمد و با نقدهای متفاوتی روبهرو شد. "رسوایی" جایزه بهترین سیمرغ چهرهپردازی را از این رویداد دریافت کرد. این فیلم در ایام جشنواره هم مورد استقبال نسبی مردم قرار گرفت ولی نتوانست عنوان بهترین فیلم از نگاه مردم را کسب کند. الناز شاکردوست، کامران تفتی، مریم کاویانی، مجید مشیری، اسماعیل خلج، امیر نوری، محبوبه بیات، تینا آخوندتبار، ارسلان قاسمی، ابوالفضل همراه، آرزو افشا، مهسا کامیابی، مجید شهریاری، اسدالله یکتا، فرامرز روشنایی، فریبا ترکاشوند، یوسف قربانی، مختار سائقی، مجتبی امینی و کمال سید محسن در فیلم "رسوایی" بازی میکنند. در خلاصه داستان "رسوایی" آمده است: افسانه دختر بدنام محل که مورد توجه همسایهای از است به علت بدهیهای خود و پدرش تحت فشار و در آستانه فروپاشی کامل اخلاقی است. او پس از ربودن سفتههای پدرش به هنگام فرار با حاج یوسف روحانی زاهد محل برخورد میکند. حاج یوسف در مسیر کمک به افسانه دچار مشکلاتی میشود. قاعده تصادف فیلمی از بهنام بهزادی است که در سی و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر توانست چندین سیمرغ همچون بهترین فیلمنامه، بهترین فیلم از نگاه تماشاگران بخش بین الملل، بهترین کارگردانی و... را از آن خود کرد. "قاعده تصادف" به روابط بین جوانان با همدیگر و والدینشان میپردازد. اشکان خطیبی، مهرداد صدیقیان، بهاران بنیاحمدی، محمدرضا غفاری، الهه حصاری، مارتین شمعونپور، ندا جبرائیلی، روشنک گرامی، سروش مالمیر، امیر جعفری، سروش صحت، امید روحانی از بازیگران "قاعده تصادف" هستند. رژیم طلایی که مضمونی طنز در فضای اجتماعی دارد به موضوع مهریههای سنگین و غیرمعقول میپردازد. مهدی هاشمی، مریلا زارعی و امین حیایی بازیگران اصلی "رژیم طلایی" هستند. این فیلم ساخته حسین فرحبخش است. این فیلم در سکوت خبری ساخته شد و به دلیل آماده نشدن نتوانست در جشنواره فجر امسال به نمایش در آید. تهران ۱۵۰۰ عنوان انیمیشن بلند سینمایی بهرام عظیمی است که در جشنواره سال گذشته فیلم فجر روی پرده رفت. این فیلم درباره پیرمردی است به نام اکبر با بازی مهران مدیری که ۱۶۰ سال سن دارد و در آستانه مرگ از نوهاش با بازی هدیه تهرانی که در کره ماه درس میخواند میخواهد به زمین برگردد و اول ازدواج کند و بعد مدرکی را پیدا کند مبنیبر اینکه او در دهه ۱۳۶۰ در نمایشهای سیاه بازی حضور داشته است. اکبر این گواهی را میخواهد برای اینکه آرزوی او این است که در قطعه هنرمندان به خاک سپرده شود. نوه او با ورود به ایران گرفتار دردسرهای شهر تهران در چند دهه بعد میشود و یک راننده تاکسی جوان با بازی بهرام رادان هم گرفتار عشق این خانم میشود.منبع: جهان |
↧
تعطیلات کم می شود/ حذف تعطیلی تاسوعا
با حذف تعطیلی تاسوعا و شهادت امام رضا(ع) قرار است تعطیلات رسمی در ایران کمتر شود. طرحی که احتمالا واکنش های متعددی درپی خواهد داشت. مجله مهر: چرتکه انداختن مجلسی ها این بار برای حذف رنگ قرمز از ۹ روز تقویم ۹۲. روزهایی که تاحالا تعطیل رسمی بوده. اما درصورت تصویب نمایندگان، دیگر تعطیل نخواهد بود. طرحی که گفته می شود دستپخت مرکز پژوهش های مجلس است و دوباره بعد از دوسال به صحن علنی آمده. دورخیز برای حذف تعطیلات حدود یک سال پیش بود که مرکز پژوهش های مجلس نهم، در آخرین ماههای فعالیت خود طرحی منتشر کرد که در آن پیشنهاد حذف ۹ روز از تعطیلات رسمی ایران به چشم می خورد. مرکز پژوهشها در پیشنویس طرح خود پیشنهاد کرده بود: تعطیلات رسمی قطعی در تقویم کشور عبارت باشند از: ۴ روز نخست نوروز، روز ۱۳فروردین ماه، روز عید فطر، روز عید غدیر، روز عید قربان، روز نیمه شعبان، روز ۲۸ ماه صفر، روز ۲۱ ماه رمضان، روزهای تاسوعا و عاشورای حسینی، روز ۲۲ بهمن، روز ۱۴ خرداد و روز اربعین حسینی. این طرح البته یک تبصره جالب هم داشت: روز ولادت و شهادت امام رضا(علیه السلام) در استان خراسان رضوی و روز شهادت امام صادق(علیه السلام) و حضرت زهرا(سلام الله علیها) در استان قم تعطیل رسمی باشد.در این ۴ روز در همه نقاط کشور ساعت کار یک ساعت دیرتر شروع شود. روز ۲۹ اسفند نیز نیمه تعطیل و ساعت کاری تا ۱۲ ظهر باشد. این طرح البته همان موقع با واکنش های متعددی از سوی مردم ، کارشناسان و مراجع تقلید مواجه شد. به ویژه درباره روزهایی مثل شهادت امام صادق(ع)، امام رضا(ع) و حضرت فاطمه(س). چرا که دسته های عزاداری به ویژه در این دومناسبت آخری، چندسالی است که با دعوت و حضور بعضی مراجع تقلید در شهرها برپا می شود. طرح مرکز پژوهش ها حدود یک سال و چند ماهی مسکوت بود تا این که دیروز، خبرهایی در مجلس پیچید مبنی بر این که طرح نمایندگان برای حذف ۹ روز از تعطیلات تقویم رسمی کشور در دستورکار نمایندگان مجلس قرار گرفته است. طرحی که بلافاصله با واکنش چندتن از نمایندگان مردم هم روبه رو شد. رئيس كميسيون قضايي مجلس یکی از مخالفان این طرح است که دیروزبه مهر گفت:« طرحي با امضاي نمايندگان تهيه شده كه بر اساس آن بخشي از تعطيلات رسمي كشور حذف شود كه در آن تاسوعاي حسيني، ۲۹ اسفند و حتي شهادت امام رضا(ع) مطرح شده است.البته اين طرح هنوز اعلام وصول نشده ولي بنده مخالف هستم چون تاسوعاي حسيني و برخي مناسبتها براي تقويت فرهنگ و ترويج فرهنگ و دين موثر و لازم است. اگر كارمندان تنها نصف معادل كاري خود را كار كنند اين تعطيلات لطمه اي به كار نمي زند. البته هنوز اين طرح خام است و در حال طرح موضوع است.» تعطیلات پراکنده، بلای جان کشور گزارش مرکز پژوهش های مجلس که سال گذشته منتشر شد، دربرگیرنده نکات جالبی بود. به اعتقاد مرکز پژوهشهای مجلس، معضل اصلی تعطیلات در ایران، تعطیلات پراکنده در کشور است و تعطیلات رسمی هزینههای مستقیم و غیرمستقیم فراوانی بر اقتصاد کشور وارد نموده است. به باور مرکز پژوهشهای مجلس چالش تعطیلات ایران کم یا زیاد بودن آن نیست، بلکه مشکل اصلی در نظر گرفتن تقویم قمری و شمسی در محاسبه تعطیلات است که اتفاقا همین موضوع پراکندگی تعطیلات در کشور را دامن زده است. این مرکز در مقابل کاهش ایام تعطیل به دولت و مجلس پیشنهاد میدهد که میتوانند در صورت تلاقی هر کدام از این تعطیلات با تعطیلات رسمی، آنها را با تعطیلی بین التعطیلی تجمیع کند. در ادامه این گزارش آماده است، یکی از آثار اقتصادی وضعیت فعلی تعطیلات صرف ۲۰ درصد از دستمزد پرداختی در اقتصاد کشور بابت روزهای تعطیل است، همچنین در این گزارش تاکید شده از آنجا که برای این اوقات فراغت برنامهریزی خاصی صورت نمیگیرد و مردم در ایام تعطیل به حال خود رها میشوند، نمیتوان به بهرهوری ناشی از این تعطیلات امید چندانی بست. در حال حاضر تعطیلات رسمی ایران، در این روزهاست: تعطیلات شمسی: ۴ روز اول فروردین عید نوروز ۱۲ فروردین روز جمهوری اسلامی ۱۳ فروردین روز طبیعت(سیزده به در) ۱۴ خرداد ارتحال امام خمینی ۱۵ خرداد سالروز قیام خونین مردم قم ۲۲بهمن سالروز پیروزی انقلاب اسلامی ۵۷ ۲۹اسفند سالروز ملی شدن صنعت نفت تعطیلات قمری: ۹ محرم تاسوعای حسینی (ع) ۱۰ محرم عاشورا ی حسینی(ع) ۲۰ صفر اربعین حسینی(ع) ۲۸ صفر رحلت پیامبر اسلام (ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) آخر صفر (۲۹ یا ۳۰) شهادت امام علی بن موسی الرضا(ع) ۱۷ ربیع الاول تولد پیامبر اسلام(ص) و امام جعفر صادق(ع) ۳ جمادی الثانی شهادت حضرت فاطمه الزهرا (س) ۱۳ رجب میلاد حضرت علی بن ابی طالب (ع) ۲۷ رجب مبعث رسول گرامی اسلام(ص) ۱۵ شعبان تولد امام زمان(عج) ۲۱ رمضان شهادت امام علی بن ابی طالب (ع) ۱ شوال عید فطر ۲ شوال عید فطر ۲۵ شوال شهادت امام جعفر صادق(ع) ۱۰ ذیحجه عید قربان ۱۸ ذیحجه عید غدیر آیا تاسوعا روز کاری می شود؟ شاید اما قابل توجه ترین نکته طرح جدید نمایندگان مجلس، حذف تعطیلی روز تاسوعای حسینی (ع) باشد. روزی که در تمام این سال ها تعطیلی رسمی وسنتی مردم ایران بوده و برخی آئین های خاص عزاداری در ماه محرم، مختص به همین روز است. علاوه بر این، داستان تعطیلی روزهای متعلق به امام رضا(ع) در تقویم نیز ازجمله حکایت های جالب تعطیلی در ایران است. روزهایی که در سال های مختلف بارها دستخوش تغییر شده است. چرا که ابتدا تعطیلی روز تولد امام رضا(ع) در سال های گذشته، با روز شهادت آن حضرت جا به جا شد و تعطیلی شهادت، به جای تعطیلی ولادت در تقویم ثبت شد و حالا شهادت امام رضا(ع) نیز در طرح نمایندگان مجلس از روزهای تعطیل رسمی در کشور حذف خواهد شد. آیا این بار نیز واکنش مردم، کارشناسان و به ویژه مراجع تقلید، تصمیم گیری درباره حذف تعطیلی ها را دستخوش تغییر خواهد کرد یا روزهای قرمز تقویم سال ۹۲، ۹ روز کمتر خواهد شد؟ پاسخ این سوال را در روزهای آینده می توان فهمید. |
↧
با کاهش پروازها فرودگاه تبریز در آستانه زیان ده بودن قرار گرفت
علی رستمی در گفتوگویی در تبریز اظهار کرد: پروازهای داخلی فرودگاه تبریز ۱۰ درصد، در بخش مسافر در مدت یاد شده ۵ درصد و در بخش بار ۷ درصد کاهش صورت گرفته است. وی در مورد وضعیت بخش بینالملل فرودگاه تبریز نیز گفت: در تعداد پروازهای بینالمللی فرودگاه تبریز ۱۴ درصد، در بخش مسافر ۲۰ درصد و در بخش بار نیز ۸.۷ درصد کاهش در ۱۱ ماهه امسال در مقایسه با ۱۱ ماهه سال ۹۰ داشتیم. رستمی در مورد مقایسه این ارقام با بخش کلان کشور نیز گفت: این درصدها به طور میانگین رقمی معادل ۲۰ درصد را نشان میدهد. فرودگاه تبریز ضرر ده نیست این مقام مسئول در بخش حمل و نقل هوایی استان ضرردهی فرودگاه تبریز با این وضعیت را رد کرد و گفت: در هزینههای جاری فرودگاه تبریز نمیتوان این مجموعه را با عنوان ضرر ده خطاب کرد ولی اگر هزینههای عمرانی فرودگاه تبریز و جاری را با هم و سرجمع در نظر بگیریم این عنوان را میتوان به کار برد. رستمی با گله از تخصیص اعتبارات عمرانی به خصوص در بخش استانی گفت: با توجه به جایگاه فرودگاه بینالمللی تبریز در تمام مراودات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، ورزشی و اجتماعی به نظر میرسد توجه ویژه به خصوص در بحثهای عمرانی را میطلبد که با تحقق این امر زمینه بسیاری از تحولات و همچنین درآمدزایی برای خود مجموعه فرودگاه، استان، شمالغرب، کشور و حتی منطقه فراهم میشود. به نظر میرسد باتوجه به وضع اقتصادی آحاد مردم و افزایش نرخ ارز در همه امور مردم حتی در بخش مسافرتهای هموطنان تاثیر گذار بوده که باید افزایش قیمت بلیط پروازهای هوایی را نیز به این عوامل اضافه کرد. | Image may be NSFW. Clik here to view. ![]() |
↧