February 14, 2013, 1:25 am
مدیرکل مدیریت بحران آذربایجانشرقی گفت: زلزله شش و ۶.۲ ریشتری بیست و یکم مرداد اهر و ورزقان تا به امروز چهار هزار و ۱۶۲ پس لرزه داشته که ۳۰۹ مورد آن بالای سه ریشتر بوده است. خلیل ساعی امروز در گفتوگو با فارس اظهار کرد: زلزله ۶.۲ ریشتری بیست و یکم مرداد امسال اهر و ورزقان تا به امروز چهار هزار و ۱۶۲ زلزله و پس لرزه در منطقه ارسباران داشته وبه ثبت رسیده است. وی افزود: از این تعداد زلزله ۳ هزار و ۴۰۹ مورد در مقیاس کوچکتر از ۲.۵ ریشتر بوده است. وی افزود: ۴۴۴ مورد از زلزلههای اشاره شده نیز بین ۲.۵ تا ۳ ریشتر و ۲۶۱ مورد نیز بین ۳ تا ۴ ریشتر به ثبت رسیده است. ساعی در مورد زمین لرزههای چهار تا پنج ریشتری نیز گفت: ۴۳ مورد زمین لرزه از ۲۱ مرداد تا به امروز در منطقه ارسباران آذربایجان شرقی به ثبت رسیده است. دبیر ستاد مدیریت بحران آذربایجانشرقی، زلزلههای بین پنج تا شش ریشتر را در همین مدت سه مورد اعلام کرد و تصریح کرد: دو مورد نیز زلزله بزرگتر از شش ریشتر در آذربایجان شرقی اتفاق افتاده است. آواربرداری ۳ میلیون تن در مناطق زلزلهزده ساعی یادآوری کرد: در طول شش ماه گذشته بیش از سه میلیون تن در مناطق زلزلهزده آواربرداری شده، بیش از یک میلیون و ۷۰۰ هزار تن مصالح ساختمانی به این مناطق انتقال یافته و نزدیک به ۱۱ هزار واحد مسکونی احداث شده است. تحمیل خسارت ۱۰ هزار میلیاردی زلزله به آذربایجانشرقی وی خاطرنشان کرد: براساس برآوردها و ارزیابی صورت گرفته تاکنون میزان خسارت وارده به آذربایجانشرقی از بابت زلزله ۲۱ مرداد بیش از ۱۰ هزار و ۷۹ میلیارد ریال بوده است. وی افزود: بیشترین خسارت در اثر این حادثه طبیعی به مسکن روستایی با بیش از ۴ هزار میلیارد ریال در شهرستانهای اهر، هریس، ورزقان، تبریز، کلیبر، جلفا، شبستر، خداآفرین، سراب و مرند وارد شده است. ساعی، در مورد سایر بخشها گفت: بخش کشاورزی با بیش از ۲ هزار و ۱۶۱ میلیارد ریال از جمله متضرران این حادثه بوده که بیشترین خسارت بخشهای کشاورزی نیز در شهرستان اهر با ۷۰۰ میلیارد ریال بوده است. وی اضافه کرد: مسکن شهری با بیش از یکهزار و ۱۵۹ میلیارد ریال و راه و ابنیه با ۵۶۰ میلیارد ریال، مدارس با ۳۱۰ میلیارد ریال، بخش بهداشت و درمان عمرانی با بیش از ۳۰۳ میلیارد ریال، حوزه صنعت و معدن با ۲۵۶ میلیارد ریال، مساجد با ۱۴۵ میلیارد ریال، برق منطقهای با ۱۴۲ میلیارد ریال و بهداشت و درمان غیرعمرانی با بیش از ۱۳۳ میلیارد ریال از بیشترین خسارت دیدگان در آذربایجانشرقی در اثر زلزله بودند. ساعی، در تشریح وضعیت خسارت وارده به بخشهایی نظیر آب و فاضلاب روستایی، گاز، آب و فاضلاب همچنین حوزه آب منطقهای نیز اظهار داشت: در این سه بخش نیز به ترتیب بیش از ۱۲۸، ۱۲۷، ۲۵، ۱۷ میلیارد ریال خسارت ثبت شده است. این مقام حوزه استانداری آذربایجانشرقی، خسارت وارده به ساختمانهای دولتی و سایر بخشها را در مجموع ۲۹۹ میلیارد ریال اعلام کرد. ساعی در ادامه خاطرنشان کرد: بیشترین ثبت خسارت در شهرستان اهر با ۳ هزار و ۱۶۹ میلیارد ریال، ورزقان ۲ هزار و ۸۷۵ میلیارد ریال، هریس با ۲ هزار و ۸۱۵ میلیارد ریال و تبریز با ۷۷۰ میلیارد ریال صورت گرفته است. |
|
↧
February 14, 2013, 3:16 am
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی در نامه ای خطاب به ملک زاده، رئیس سازمان میراث فرهنگی اعلام کرد: برای اجرای نقشه باستان شناسی اداره های کل میراث فرهنگی استان خوزستان و آذربایجان شرقی همکاری لازم را انجام ندادند. مهر، پریسا محمدی، رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی در این نامه که با شماره ۹۸۱/۲۰۰/۹۱۲ به رئیس سازمان میراث فرهنگی نوشته، آورده است که به استثنای استانهای خوزستان و آذربایجان شرقی تمامی استان ها در اجرای نقشه باستان شناسی کشور و ارائه داده های مربوطه همکاری لازم را به عمل آورده اند که از آنها تقدیر و تشکر شده است و هر گونه که صلاح می دانید مورد تشویق قرار گیرند. ضمنا استان خوزستان با توجه به جایگاه ویژه اش در باستان شناسی کشور و همچنین آذربایجان شرقی متاسفانه به رغم مکاتبات متعدد و پیگیری های لازم تا کنون داده های خود را ارسال نکرده اند. نقشه باستان شناسی تمام داده های باستانی اعم از آثار کشف شده، پایگاهها، کاوش های انجام شده و ... را در ایران به صورت کامل و دیجیتالی نمایش می دهد. رئیس سابق پژوهشکده باستان شناسی نیز گفته بود که این نقشه در ایام دهه فجر رونمایی می شود اما همکاری نکردن دو استان در اجرای این نقشه و استعفا رئیس پژوهشکده، رونمایی از آن را به تعویق انداخته است. |
|
↧
↧
February 14, 2013, 10:46 pm
نوین شهردار تبریز توسط شورای شهر ارزروم ترکیه به عنوان شهروند افتخاری این شهر برگزیده شد. به گزارش اهراب نیوز، در مراسم ویژه ای که به همین مناسبت در سالن شهرداری های این شهر برگزار شده بود، احمدكوچوكلر شهردار ارزروم با اعلام این مطلب افزود: تبريز و ارزروم از ديرباز و در تاريخ مناسبات دو كشور ايران و تركيه ، همكاريهاي نزديكي در حوزهها و بخشهاي مختلف با يكديگر داشتهاند و اين روابط زمينهساز نزديكي هرچه بيشتر شهروندان اين دو شهر به هم شده است. وی با تقدیر و قدردانی از تلاش های نوین شهردار تبریز در تلاش برای عقدقرارداد خواهر خواندگی بین شهرهای ارزروم و تبریز تاکید کرد: خوشبختانه با تلاش ها و پی گیری های مدیریت شهری تبریز برای تحقق و عملی شدن این اهداف و برنامهريزي های هدفمند برای تقویت همکاری های دوجانبه ، دو شهر تبریز و ارزروم به عنوان خواهرخوانده های فرهنگی در راستای اهداف مورد نظر خویش نسبت به افزایش سطح مناسبات ، همکاری های خود را آغاز کنند. شهردار ارزروم در ادامه سخنان خود خاطر نشان کرد: شورای شهر ارزروم به علت خدمات علیرضا نوین در نزدیک سازی شهرهای تبریز و ارزروم به یکدیگر وی را به عنوان شهروند افتخاری برگزید. نوین شهردار تبریز نیز در این مراسم دریافت عنوان نشان شهروند افتخاری شهر ارزروم ترکیه را افتخاری مهم برای شهر تبریز دانست و تاکید کرد: شهرهاي تبريزو ارزروم از قرنها پيش مراودات و همكاريهاي مشتركي در حوزهها و بخشهاي مختلف ازجمله فرهنگي ، هنري ، اقتصادي ، بازرگاني ، تبادل دانشجو و گردشگر داشته و دارند. وي در بخش ديگري از سخنان خود وجود دروازهاي به نام تبريز در شهر ارزروم را گوياي ديرينگي و مستحكم بودن روابط و همكاريهاي اين دو شهر از گذشتههاي دور دانست و افزود: مشترکات بسیاری در حوزه های فرهنگی ، اقتصادی ، گردشگری و دینی میان شهرهای مختلف ترکیه با ایران به ویژه ارزروم و تبریز به جهت هم جواری با هم وجود دارد وبا عقد قرارداد خواهر خواندگی بین دو شهر شاهد افزایش مراودات و روابط دوجانبه هستیم. همچنین در مراسم دیگری که با حضور مهندس نوین شهردار تبریز، احمدكوچوكلر شهردار ارزروم و مسئولان عالیرتبه شهر ارزوم برگزار شد، دفتر گردشگری شهرداری تبریز بطور رسمی افتتاح و مورد بهره برداری قرار گرفت. |
|
↧
February 15, 2013, 8:26 pm
این دو قطعه شعر طنز در آستانه آغاز خریدهای شب عید و افزایش بدون اجازه قیمتها بدجوری فاز میدهد؛ حتی اگر برای ۲۰ سال پیش مجله گل آقا باشد! بعداز این سرمای سخت جانگزا خواهد رسید برف گاهی تا سر زانوی ما خواهد رسید برف کز بهر گروهی چون نشان رحمت است بر سر جمعی دگر همچون بلا خواهد رسید پیش ما یک چند مهمان است آقای زکام شب صدای سرفه تا عرش خدا خواهد رسید بچه من سخت سرماخورده و افتاده است هی به دستم نسخه از بهر دوا خواهد رسید گر نگیرم بهر او بارانی و کفش و کلاه داد و فریاد عیالم بر هوا خواهد رسید میکند چون چکه سقف کلبه ویران من آب باران تا به زیر متکا خواهد رسید خرج چون بسیار گشت و قرض هم بسیار شد هی طلبکار شرور و بیحیا خواهد رسید این زبهر پول قند و چای کوبد بر درم و آن برای پول ماش و لوبیا خواهد رسید کرده صاحبخانه اجرائیه صادر بهر ما از برای بنده اخطاریهها خواهد رسید ناگهان اندر میان گیرودار و حیص و بیص بهر من زوار هم از کربلا خواهد رسید بهر ما بیچارگان هی خرج پیش آید، ولی کس نمیداند که پولش از کجا خواهد رسید ** پنیر واژههای شعر من، شورایی و پیتیست! اگر چه موکت وزنش، سپید و ناز و کبریتیست! و میدانم همین امروز و فردا بشکههای سبز احساسات من، سوراخ خواهد شد نصیبم «آخ» خواهد شد! ولی در حال حاضر، واقفم بنده سر اشعار من، هر گوشه جنجال است! اگر چه میوه اندیشهام، «کال» است! شب شعر است و من هم شاعری پرچانه و نازم منال این قدر از «مسکن» من از شعرم برایت «خانه» میسازم! «فلک را سقف بشکافم و می در ساغر اندازم!» ولیکن نه، نمیشه(!) کو پساندازم؟! درون جنگل نمناک شعر من، سحرگاهان که مرغ قسط بنده خواب میماند، خروس وام من یکریز میخواند و خرس قرضهایم ناز و پشمالوست! و طاووس حقوقم پخمه و هالوست! ببخشیدم اگر یک ذرهای با «سرفه» میخوانم، گلوی شعر من پر هسته آلوست! گل آقا. شماره ۱۰۸. زمستان ۱۳۷۱ |
|
↧
February 15, 2013, 8:47 pm
دومین جشنواره مد و لباس فجر همزمان با تهران و چند شهر دیگر، در تبريز برگزار می شود. به گزارش اهراب نیوز، این جشنواره با هدف ايجاد ساختار مناسب براي ساماندهي مثلث طراحي، توليد و توزيع پوشاک، زمينهسازي براي کشف ظهور استعدادها و خلاقيتهاي نو، مرتبط با پوشاک اسلامي ايراني و توسعه صنعت پوشاک با ارايه الگوي اسلامي ايراني برگزار ميشود. وي ايجاد اشتغال پايدار براي طراحان مد و لباس استان، زمينهسازي براي آگاهيبخشي آحاد جامعه و گسترش معروفها، ترويج طرحهاي استاني مناسب با سليقهها و درخور شأن والاي ملت ايران بر اساس سبک زندگي اسلامي و تقدير از طراحان و تلاشگران توسعه پوشاک ايراني اسلامي را از ديگر اهداف جشنواره برشمرد. آرمند، گفت: جشنواره ياد شده در سه بخش مسابقه شامل طراحي لباس بانوان، طرح اوليها و آراي مردمي، بخش علمي و بخش فعاليتهاي فرهنگي وهنري برگزار ميشود. طبق آخرین برنامهریزیهای انجام شده در دبیرخانه جشنواره مدولباس فجر استانهای خراسان رضوی، آذربایجان شرقی، خوزستان، گلستان، سمنان، زنجان، لرستان و اصفهان استانهایی هستند که برگزاری جشنواره در آنها قطعی شده است.وي گفت: علاقمندان ميتوانند با مراجعه به سايت www.ershad-as.ir و يا مراجعه حضوري به دبيرخانه جشنواره واقع در اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان، حداکثر ۱۰ طرح از طرح هاي خود را ارائه نمايند. آرمند آخرين مهلت ارسال آثار به نخستين جشنواره استاني مد و لباس را پنجم اسفندماه ۱۳۹۱ عنوان کرد. |
|
↧
↧
February 15, 2013, 9:15 pm
جای تردیدی وجود ندارد که فضای مجازی و به اصطلاح اینترنت امروزه بخشی اعظمی از زندگی روزمره مردم جهان را به خود اختصاص داده است و رهبر انقلاب نیز به دلیل اهمیت فراوان این جنبه از زندگی مردم، تاثیر گذاری و لزوم برنامه ریزی را برای استفاده بهینه از این فضا اقدام به تشکیل شورای عالی فضای مجازی نموده اند تا برنامه ریزی و نظارت های پراکنده ای که قبل از تشکیل این شورا وجود داشت به شکل منسجم و حساب شده تبدیل گردد. از نکات اصلی و مهم در بهره گیری و استفاده مطلوب از اینترنت نحوه برخورد با این پدیده محصول عصر مدرنیته می باشد و رهبر انقلاب همچنان که در پیام ایشان مشاهده می شود روی دو نوع مواجهه با فضای مجازی تاکید داشته اند اولی لزوم بهره گیری از فرصت ها و دومی مقابله با آسیب ها. نکته قابل تامل اینجاست که رهبر انقلاب استفاده از فرصت های موجود در اینترنت و فضای مجازی کشور را مقدم بر مقابله با تهدیدات این فضا دانسته اند و در پیام خود ابتدا به ظرفیت های موجود و بهره گیری از آن اشاره کرده اند. طبق آمار و گفته های کارشناسان امروز ضریب نفوذ اینترنت در جامعه ما که بیش از ۴۳ درصد اعلام شده است می تواند یکی از مناسب ترین و تاثیرگذارترین بسترهایی باشد جهت معرفی و انتقال فرهنگ ناب انقلاب اسلامی. |
|
↧
February 15, 2013, 9:16 pm
علی سلیمانیان مدیر موسسه فرهنگی آرمانشهر تبریز در وبلاگش نوشت: نمیدانم هنوز هم کسی در این مساله شک دارد که انقلاب ما انقلاب فرهنگ بوده است یا نه؟ اما چه کسی است در این تردید کند که قطار فرهنگِ انقلاب، پایاپای دیگر عرصهها پیش نرفته است و از آن عقب مانده است؟ و البته این عقبماندگی فقط اختصاص به فرهنگ ندارد. نظام اداری هم از دیگر عقبماندههای انقلاب است و شاید اقتصاد هم؛ و کذا و کذا. بخشهای جامانده از انقلاب اما یک نقطه اشتراک دارند و آن دولتی بودن است و گرفتار بودن در گرداب بروکراسی و پیشرفتهای انقلاب هم دقیقاً یک تفاوت عمده با سایرین دارند و آن مردمی و غیردولتی بودن است. برای مثال پیشرفتهای خوبِ علمی و تکنولوژیک، اغلب با اتکا به تلاش عدهای صورت گرفته است که خارج از محضورات بروکراسی بودهاند. فرهنگ، اقتصاد و صد البته نظامِ اداریِ کاملاً منحصرِ دولتی نتوانستهاند با اقتضائات انقلاب و متناسب با آن پیش بروند و حتی گاه مسیری غیر از خطِ انقلاب را پیمودهاند و میرود که فاصلهشان نیز از انقلاب، بیشتر و بیشتر شود. اکنون باید برای عبور دادن فرهنگ از این وضعیت چه باید کرد؟ در اینجا شاید به نظر برسد، تغییرِ مبانیِ تولیدِ فرهنگی، و توجه بیشتر به مردم و خواستههایشان، خواهد توانست بر این مشکل پایان دهد، اما ساختارهای کنونیِ مدیریتِ فرهنگی و سایه افکندن شرایط مریضِ بروکراتیک بر فرهنگ، به دلایلی که در ادامه خواهد آمد، امیدها را نسبت به تغییر شرایط موجود و موفقیت این امر به یاس بدل میکند. پاسخی اجمالی به این سوال که خاستگاه پسزدگی و شکاف عمیق فرهنگِ دولتی با ذاعقه عمومیِ جامعه و زاویه آن با آرمانهای انقلاب از کجا نشات گرفته است؟ تا حدودی ابعاد و علل این ناامیدی را روشنتر خواهد نمود. انحصارِ قرینِ به مطلقِ بودجههایِ فرهنگیِ در اختیارِ بروکراسی و تمرکز مدیریت بروکراسیزده بر تولیدِ فرهنگ توسط نخبگان، بیانگیزگی مدیران برای تولیدِ با محتوا و کیفی، و بسنده کردن به فرهنگِ ویترینی برای رزومهسازی و بیلانکاری، حمایتهای بدون پشتوانه مردمی از تولید و گاه شکلگیری روابط ناسالم به دلیل انتفای متقابل مدیران و نخبگان، و در نهایت پیدایش نوعی رانت و انحصار تولید فرهنگی برای قشر نخبگانِ ناکارآمدِ دولتسازِ فرهنگ با حبابِ توهمیِ مقبولیت و محبوبیت، و فاصله بینش نخبگانِ دولتی با واقعیتهای عمومی جامعه؛ و از دیگر سوی، انزوا و انفعال نخبگانِ مردمی و دغدغهمند در نتیجه این کارکرد، و عدم امکان ورود آنان به دایره حمایتی دولت، به تدریج موجب ایجاد و تعمیق شکاف بین فرهنگ دولتی و فرهنگ مردمی شده است تا حدی که امروز بسیاری از کارهای فرهنگیِ بی تاثیرِ دولتی هیچ جایگاهی در میان عموم ندارند. با چنین اوصافی به نظر میرسد خارج نمودن نقطه ثقل مدیریت فرهنگ از دایره ناکارآمد بروکراسی و در اختیار گرفتن سکان آن توسط مردم، تنها راه پیش روی باشد. خروج از وضعیت به اصطلاح نخبهگرایانه و مدیریتِ دولتیِ تولیدِ فرهنگی و دادن آن به دست مردم. و به عبارت روشنتر «مردمی کردن فرهنگ». در شرایط حاضر چه راهکاری میتواند -از سوی مردم- به انتقال مدیریت فرهنگ از دولت به مردم و یا به عبارت صریحتر تسخیر بنیانهای مدیریتی فرهنگ، توسط مردم منجر گردد؟ به نظر میرسد وارونه کردن اولویت های چرخه فرهنگ، و انتقال تمرکز از تولیه به سمت مصرف و شکلدهی دوحلقه دیگر زنجیره فرهنگ یعنی توزیع و تولید بر این مبنا، میتواند راهگشا باشد. البته درباره چرایی توجه به مصرف به جای تولید، یک علت مهم دیگر هم میتوان ذکر کرد و آن امکان دخالت آحاد مردم است. بدین معنا که در مساله تولید، به دلیل تخصصی بودن امر تولید، عمومیت جامعه امکان ورود به این جبهه را نخواهند یافت، اما این قضیه درباره مصرف منتفی است و هرکس به قدر وسع، میتواند وارد میدان شود. خارج از فواید معلوم مصرفِ فرهنگی در جامعه، اکنون بحث کمی مبهم به نظر میرسد و چیستی و چگونگی رابطه مصرفِ فرهنگی با مدیریتِ فرهنگی و پیشرفتِ فرهنگ جای سوال دارد که ذکر دلیل در ادامه این ابهام را خواهد زدود. چه مسالهای منجر به تولید میشود؟ من میگویم مصرف. یعنی مصرف است که تعیین میکند چه چیزی تولید شود و چه چیزی نه. و مصرف است که میگوید چه تولیدی تداوم یابد و چه تولیدی نه. سمت و سوی نظام توزیع را هم مصرف و تقاضا است که تعیین میکند. و این یعنی مدیریت. تمرکز بر روی پتانسیل عظیم مصرف میتواند مصرف را از موضع انفعال به موضع فعال بکشاند و تولید را در موضع انفعال قرار دهد. مصادیق این بحث که مقوله مصرف توانسته است تولید را تحت مدیریت قرار دهد کم نیست و نقض این مساله هم در مورد مصرف بیسابقه است. توسعه مصرفِ فرهنگی، علاوه بر مدیریتِ تولید و توزیع، موجب ارتقای سطح فرهنگ و تصحیح اعوجاج تولید میشود و عملاً سطوح مختلف فرهنگ را چه در بحث سیاستگزاری و تولید و چه در سطوح ترویج و توزیع مدیریت خواهد کرد و منجر به فتح همه مبادی فرهنگ توسط مردم خواهد گردید. |
|
↧
February 15, 2013, 9:23 pm
رضا رسولی در وبلاگ هالمی دیگر نوشت:اهمیت امر ازدواج بدلیل تولید نسلی که ای بسا ممکن است هزاران سال امتداد داشته باشد، بسیار است. ازدواج يك مسئوليت است و مسئوليت را باید به بهترين وجه انجام داد. امام صادق عليه السلام فرمودند: هنگامى كه يوسف صديق عليه السلام برادرش ، بنيامين را ديدار كرد، پرسيد: اى برادر، چگونه ازدواج كردی؟ بنيامين جواب داد: پدرم به من دستور داد و گفت كه اگر مى توانم نسلى داشته باشم كه زمين را با تسبيح الهى زنده كند، چنان نمايم. اهمیت ازدواج تا اندازه ای است که مطابق روایات اسلامی هرکس اقدام به ازدواج کند نصف دینش را حفظ کرده است. إذا تَزَوَّجَ العبدُ فَقَد استَکمَلَ نِصفَ الدّین، فَلیَتّقِ الله فی النّصفِ الباقی. کنز العمال/۴۴۴۰۳ «آشنایی با ازدواج» مراتبِ هدفِ ازدواج: ۱- یافتن جوابی برای غرایز ۲- کنترل غرایز ۳- رسیدن به آرامش درونی ۴- ندای فطرت و میل به جاودانگی انواع ازدواج از نظر مدت: ۱- ازدواج موقت ۲- ازدواج دائم انواع ازدواج ار نظر مدل: ۱- بدون شرط: در این نوع از ازدواج شرطی برای برقراری ارتباط جنسی توسط هیچکدام از طرفین ذکر نمی گردد و محدودیت برقراری ارتباط توسط مرد تنظیم می شود به شرط آنکه از چهار ماه تجاوز نکند. ۲- مشروط به ارتباط محدود: معمولاً در ازدواج موقت و گاه در ازدواج دائم یکی از طرفین شرط به ارتباط محدود می کند. ازدواج های سنتی: در دهه ها و سده های گذشته چنین معمول بود که والدین برای جوانانی که به سن ازدواج می رسیدند، تصمیم می گرفتند و با توجه به تجربیاتی که در طول زندگی به دست آورده بودند برای جوان خود به اصطلاح آستین بالا می زدند. البته گاه با توجه به شرایط فرهنگی و اجتماعی جایگاهی هم برای پسند دختر یا پسر قایل می شدند. ولی تصمیم گیرنده ی اصلی پدرِ دختر و مادرِ پسر بود. مادرِ داماد با توجه به ملاک هایی که داشت باید تشخیص می داد که این دختر از جهات مختلف آمادگیِ ایفای نقش یک زن در این خانواده یا طایفه را دارد یا خیر؟ و پدر عروس طرف دیگر ماجرا را برمی تافت و آمادگی ها و لیاقت داماد آینده اش را می سنجید و نظر رد یا قبول می داد. به دلیل گستردگی خانواده های سنتی و روابط بین اعضای آن، کارکرد این مدل قابل قبول بود. ازدواج های امروزی(مدرن): با بالا گرفتن سرعت سیر تحولات اجتماعی و نفوذ فرهنگ وارداتی، ازدواج های ما نیز به عنوان یک پدیده ی اجتماعی دستخوش تغییرات فراوانی از جهت محتوا و مدل شد. امروز به ندرت می توان کسی را یافت که هدفش از ازدواج، تعالی و رشد باشد. امروزه عموماً ازدواج بدون هدف و فقط در پی یافتن جوابی برای نیاز های جنسی صورت می گیرد و حداکثرِ هدفِ ازدواج نوعاً رسیدن به استقلال اندیشه، رفاه اقتصادی، فرار از پاسخ گویی به امر و نهی های والدین و جامعه و یک سری خواستهای به اصطلاح معقول دیگر است که هیچکدام نمی تواند در غایت جزء اهداف اصولی ازدواج قرارگیرد. این محتوا نیز با مدل های سنتی قابل دسترس نمی نماید. لذا نسل امروز بیکار ننشسته و در تکاپوی مدلی است تا بتواند پاسخگوی به اصطلاح نیازِ امروز باشد. لذا جوانان چه دختر چه پسر به دنبال گزینه ی مناسبی برای ازدواج هستند و نقش والدین تا حد واسطه ای برای یک معامله تنزل یافته است. اینجا دیگر پدر یا مادر نه تنها اجازه ی انتخاب ندارند، حتی هرگونه اظهار نظرِ منفی در مورد یک گزینه به مداخله تعبیر خواهد شد و ناچار والدین باید انتخاب همراه با منیّت های فرزندشان را برتابند. جوانان امروز چه دختر و چه پسر، انتخاب همسر را حقّ بی بُروبَرگرد خویش تلقّی می کنند و معمولاً آمادگی هیچگونه بحث خارج از این میدان را ندارند. جالب اینجاست که این خواسته میان جوانان لائیک و مذهبی هم مشترک است و هرکدام به دنبال کشف گمشده ی خویش به مطالعه ی شخصیت دیگران پرداخته و این اجازه را به دیگران هم می دهند که خود نیز مورد مطالعه قرار گیرند. لیکن آنچه غرض اصلیِ این مطالعه کردن هاست، در اصل ارتباطی به ازدواج ندارد و شانس یک ازدواج موفق را اگر پایین نیاورد، بالا نیز نخواهد برد. اندک توجهی به آمار طلاق در گذشته و حال روشنگر این مدّعاست. وقتی صحبت از ازدواج و طی مراحل انتخاب در مدل امروزین است، حداکثر شانس یک پسر (و شاید دختر!) در موفقیت انتخابش معادل زمانی خواهد بود که بدون هیچ مطالعه و تحقیقی دست به این اقدام می زند و این نظری بدون اغراق، بل با تخفیف است. حداقل در هر انتخاب چشم بسته جنبه های توفیق احتمالیی وجود دارند که با انتخاب آگاهانه در مدلی نادرست با توجه فراوان به وجوه کم اهمّیت قضیه، از میان خواهند رفت. لذا شاهد یک ازدواج کاملاً منحط خواهیم بود. در انتخاب های امروزین معمولاً اشتباه بزرگ دیگری هم اتّفاق می افتد و آن اینست که جوان امروز بجای انتخاب همسر بدنبال انتخاب همکار است. هرکدام از طرفین، در گزینش طرف دیگر تفاوتِ استعدادهای زن و مرد و ساختار جسمی و روحیِ آن دو را ملاحظه نمی کنند و مهمّتر از آن نقش و غایت مشترکی برای هر دو قائلند. این نگرش به معنی هم عرض دانستن زن و مرد است که در نهایت به درگیری و کنتاکت خواهد انجامید.(چینی ها می گویند: اگر دو ببر زیر یک سقف باشند، حتماً یکی آن دیگری را از پای درخواهد آورد.) ازدواج دو پزشک، دو معلم، دو محقق و دو تحصیل کرده، لزوماً ازدواج موفقی نخواهد بود. و ای بسا دانشمند که زنی کم سواد ولی فرزانه داشته اند. در حالیکه اگر زن و مرد را در طول هم قراردهیم، معادله ای اتفاق می افتد که بسیار جالب می نماید؛ مردِ قهرمانِ عرصه های نبرد برخوردهای فیزیکیِ بیرون خانه را مدیریت می کند و تدارک روزی می بیند و زن با نیرویِ خدادادِ عاطفی، برای اعضای خانواده آرامش فراهم کرده و به تربیتِ فرزندان همّت می گمارد. آن یکی در سنگر و این یکی در پشت جبهه ایفای نقش می کنند. «ملاک نظرِ من است؟!!!» اینکه «در انتخاب همسر ملاک را نظر پسر یا دختر بدانیم» نقطه ی فساد انتخاب همسر شایسته است. ملاک همواره باید بر «حق» استوار باشد، نه اینکه نظرِ من هرچه باشد «حق» همان است. زیرا «حق» متبوع است نه تابع. دلیل ساده ی این موضوع کاملاً روشن است؛ بُرد محاسبات آینده شناسیِ یک انسان که نهایتاً ۸۰ سال عمر می کند و هر روز به نسبت دیروز دارای مشغله و معضله ی بیشتری است، تا چه اندازه ای است؟! قدّ و قواره ی منِ نوعی برای انتخابی که تأثیرِ آن شاید تا هزاران سال باقی باشد، تا چه اندازه متناسب است؟!! کاملاً روشن است که مبسوط الیدِمطلق و لا قید دانستنِ خویش در انتخابی راهبردی با تأثیری کلان و ابدی اشتباهی بزرگ و جبران نشدنی است. «بَل جائَهمْ بِالْحقِّ وَ اَكثَرُهُمْ لِلْحقِّ كارِهون. وَلَوِ اتَّبَعَ الْحقُّ اًهْوائَهُم لَفَسَدَت السّمواتِ والْاَرض و مَنْ فیهنَّ بَلْ آتَیناهُم بِذِكْرِهِمْ فَهُم عَنْ ذِكْرِهِمْ مُعرِضونَ» ۷۰ و۷۱/مؤمنون ( بلكه حقّ را بر آنها آورده ولیكن اكثر آنها از حقّ متنفرند(نظر دین را برنمی تابند) و اگر حقّ تابع هواى نفس آنان شود، همانا آسمان ها و زمین و هرچه در آنهاست فاسد خواهد شد. بلكه ما براى تذكّر آنها (قرآن) را آوردیم و آنان از او اعراض كردند). آیا بهتر نیست که در این معادله «خدا» بجای «من» انتخاب کند؟ و مگر ممکن است خدا این نیاز مرا ندیده و برنامه ای برای آن نداشته باشد؟؟ «منطق عقل» و «منطق حواس»: قوس صعود و نزول انسان از «خلیفة اللهی» تا«اولئک کالانعام بل هم اضلّ» است. او در انتخاب مسیر درست یا نادرست مختار است. «ونفسٍ و ما سوّاها فَألهَمَها فُجورَها و تقویها» شمس/۷و۸ هرکس با تبعیت از منطق حواس و غرایز، عقل را واگذارد در فجور است، چرا كه(وجود حیوانى) «عاجله» را برتافته و «آخرة» را رها می کند. «عاجله» را نقد مىپندارد و «آخرة» را نسیه: «بَلْ تُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ وَتَذَرونَ الْآخِرةَ» قیامت/۲۰و۲۱ «مكر شب و روز» آدمی را فریفته و او آخرت را دور می پندارد. شیطان نیز همسو با مقتضاى شهواتِ انسان، دنیا را مىآراید و او را درجهت تبعیّت از نفسانیّات مسیر می دهد. لذا آدمی خدا را فراموش می کند و خود وارد عرصه ی تعیین سرنوشت می شود. عقلِ عاقبت نگر را مبدّل به عقل حسابگر می کند و با ابزار عقلی که می باید امورش را با برنامه های الهی تطبیق دهد، به جمع بندیِ دریافت های حسّیِ خود می پردازد و به این ترتیب بدبختیِ خویش را رقم می زند. «نمونه ی قرآنی ازدواج»: هنگامی که حضرت موسی(ع) پس از درگیری با قبطیِ فرعون که منجر به قتل قبطی می شود از مصر فرار می کند، در نزدیکی مَدیَن در سایه ی درختی آرام می گیرد. ماجرایی اتفاق می افتد که در قرآن به عنوان تنها نمونه ی مفصل ازدواج نقل شده است: «وَلَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقَاءَ مَدْيَنَ قَالَ عَسَى رَبِّي أَن يَهْدِيَنِي سَوَاءَ السَّبِيلِ وَلَمَّا وَرَدَ مَاءَ مَدْيَنَ وَجَدَ عَلَيْهِ أُمَّةً مِّنَ النَّاسِ يَسْقُونَ وَوَجَدَ مِن دُونِهِمُ امْرَأتَيْنِ تَذُودَانِ قَالَ مَا خَطْبُكُمَا قَالَتَا لَا نَسْقِي حَتَّى يُصْدِرَ الرِّعَاءُ وَأَبُونَا شَيْخٌ كَبِيرٌ فَسَقَى لَهُمَا ثُمَّ تَوَلَّى إِلَى الظِّلِّ فَقَالَ رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ فَجَاءَتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِي عَلَى اسْتِحْيَاءٍ قَالَتْ إِنَّ أَبِي يَدْعُوكَ لِيَجْزِيَكَ أَجْرَ مَا سَقَيْتَ لَنَا فَلَمَّا جَاءَهُ وَقَصَّ عَلَيْهِ الْقَصَصَ قَالَ لَا تَخَفْ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ قَالَتْ إِحْدَاهُمَا يَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ قَالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هَاتَيْنِ عَلَى أَن تَأْجُرَنِي ثَمَانِيَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْرًا فَمِنْ عِندِكَ وَمَا أُرِيدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ سَتَجِدُنِي إِن شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ قَالَ ذَلِكَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ أَيَّمَا الْأَجَلَيْنِ قَضَيْتُ فَلَاعُدْوَانَ عَلَيَّ وَاللَّهُ عَلَى مَا نَقُولُ وَكِيلٌ» قصص/۲۲-۲۸ (و هنگامى که متوجّه جانب مدين شد گفت: «اميدوارم پروردگارم مرا به راه راست هدايت کند!» و هنگامى که به (چاه) آب مدين رسيد، گروهى از مردم را در آنجا ديد که چهارپايان خود را سيراب مىکنند؛ و در کنار آنان دو زن را ديد که مراقب گوسفندان خويشند (و به چاه نزديک نمىشوند؛ موسى) به آن دو گفت: «کار شما چيست؟ (چرا گوسفندان خود را آب نمىدهيد؟!)» گفتند: «ما آنها را آب نمىدهيم تا چوپانها همگى خارج شوند؛ و پدر ما پيرمرد کهنسالى است (و قادر بر اين کارها نيست.)!» موسى براى (گوسفندان) آن دو آب کشيد؛ سپس رو به سايه آورد و عرض کرد: «پروردگارا! هر خير و نيکى بر من فرستى، به آن نيازمندم!» پس يکى از آن دو (زن) به سراغ او آمد در حالى که با حيا گام برمىداشت، گفت: «پدرم از تو دعوت مىکند تا مزد آب دادن (به گوسفندان) را که براى ما انجام دادى به تو بپردازد.» هنگامى که موسى نزد او [= شعيب] آمد و سرگذشت خود را شرح داد، گفت: «نترس، از قوم ظالم نجات يافتى!» يکى از آن دو (دختر) گفت: «پدرم! او را استخدام کن، زيرا بهترين کسى را که مىتوانى استخدام کنى او آن کسى است که قوىّ و امين باشد!» (شعيب) گفت: «من مىخواهم يکى از اين دو دخترم را به همسرى تو درآورم به اين شرط که هشت سال براى من کار کنى؛ و اگر آن را تا ده سال افزايش دهى، محبّتى از ناحيه توست؛ من نمىخواهم کار سنگينى بر دوش تو بگذارم؛ و ان شاء الله مرا از صالحان خواهى يافت» (موسى) گفت: «(مانعى ندارد،) اين قراردادى ميان من و تو باشد؛ البته هر کدام از اين دو مدّت را انجام دهم ستمى بر من نخواهد بود (و من در انتخاب آن آزادم)! و خدا بر آنچه مىگوييم وکیل است!») توجه به نکاتی در ازدواج حضرت موسی(ع): ۱- امید به رحمتِ هدایتِ خدا هنگام ورود به مدین (توکّل) ۲- توجه به وظیفه ی انسانی در آب دادن به گوسفندان آن دو دختر که برای موسی ناشناسند، و تصور هیچ خیری از آن ها در ذهن موسی(ع) نیست و این عمل موسی(ع) فقط قربتاً الی الله است. ۳- دعا ی« رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ» آن هم پس از خیر رساندن به نیازمند. ۴- اجابتِ بلافاصلة دعای موسی(ع)، در شرایطی که اندک خطایی از موسی (ع) سرنزده. ۵- موسی(ع) زور بازو و استعدادهای خدادادی و فیس و افاده ی خانواده ی سلطنتیِ فرعون را(که در این خانواده بزرگ شده و هنوز به نبوّت هم نرسیده) به رخِ یک خانواده ی چوپان نمی کشد! و پیشنهاد شعیب را بدون مذاکره با دخترشعیب و حتی سنجیدن به اصطلاح منطقی میان خود و دختر شعیب، می پذیرد و خدا را بر آن وکیل می گیرد. تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافری است راه رو گر صد هنر دارد توکل بایدش قواعدی از قرآن و روایات برای ازدواج: إن یَکونوا فُقراءَ یُغنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِهِ ۳۲/ نور از نظر قرآن ثروت یا فقر مادّی ارتباطی به اصل ازدواج ندارد. بنا براين اگر ترس از فقر مانع ازدواج شود، در واقع بدگمانى نسبت به شأن خداوند خواهد بود. آنچه در اسلام از نظر اقتصادی دارای اهمیت می باشد غِنایِ کفافی است: «رسولُ الله(ص): اللهمَّ ارزُق محمداً وآلَ محمدٍ ومَن أحبَّ محمداً وآلَ محمدٍ، العِفافَ والکفافَ. وارزُق مَن أبغَضَ محمداً وآلَ محمدٍ المالَ والبَنونَ.» کافی/ج۲/ص۱۴۰/ح۳ راهبردِ قرآنی ازدواج بسیار فراتر از آنچیزی است که در تصور ابتدایی ماست. چنانچه در سوره ی فرقان هنگامی که باریتعالی صفاتِ (عِبادُ الرَّحمان) را برمی شمرد، زبان حالشان را چنین یادآور می شود که: وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا ۷۴/ فرقان توجّه به این نکته در آیه ی فوق مهمّ است که نِیل به مقام امامت متقین در مرتبه ی پس از رسیدن به قرّةُ العینی است که قرار است خدا از راه ازواج و ذُرّیّات هِبِه شان کند. لذا بدون یک خانواده ی موفّق نمی توان به مقامِ امامُ المُتّقین رسید. ولایتِ «الله» نیز در گرو یک هدف در نکاح است: «الله» رسول الله(ص): مَن نَکَحَ ِلله وَ أنکَحَ ِلله إستَحَقَّ وِلایَة الله محجة البیضاء/ ج۳ /ص۵۴ سفارشی که به دقت در دین زن و مرد در یک ازدواج شده تا اندازه ای است که نمی توان به سادگی از آن گذشت. رسول الله(ص): لایَختار حسنُ وجهِ المرأةِ علی حسنِ دینِها کنز العمال/۴۴۵۹۰ زیبا رویی زن بر حسن دینش ترجیح ندارد. امام حسن نیز به مردی که در ازدواج دخترش مشورت خواست می فرماید که دخترش با مردی متقی پیمان ازدواج بندد، چراکه اگر مرد متقی زنش را دوست بدارد گرامیش دارد و چون از او ناخرسند گردد به او ظلم نکند. جاءَ رجلٌ الی الحسنِ(ع) یَستَشیرهُ فی تزویجِ إبنَتِه، فَقال: زَوِّجها مِن رَجُلٍ تَقیٍّ، فَإنَّّهُ إن أحبّها أکرَمَها و إن أبغَضَها لَم یَظلَمَها مکارم الاخلاق/ج۱/ص۴۴۶/ح۱۵۳۴ *** و اَعجبِ احادیث در مدل ازدواج از امام رضا(ع) که می تواند خلاصه ای بر کل این مبحث باشد: لَو لَم تکُن فی المُناکِحةِ والمصاهرةِ آیةٌ مُحکَمةٌ و لاسنّةٌ متّبِعةٌ، لَکانَ فیما جَعَلَ اللهُ فیها مِن بِرّ القریبِ و تَألّفِ البَعیدِ، ما رغبَ فیهِ العاقلُ اللبیب،و سارعٌ الیهِ الموفّقُ المصیب. مکارم الاخلاق/ج۱/ص۴۴۹/ح۱۵۴۱ اگر ازدواج بر سنت متبوع و نشانه ی محکمی استوار نباشد، آنچه خدا در آن قرارش داده خوشی های نزدیکی است که به اُلفت انجامیدنشان بعید است. انسان عاقل رغبتی در این ازدواج نمی کند و آنکه بسوی این ازدواج رود، همراهِ مصیبت هاست. احکام معطّل و مسائل ناگفته: احکام تعطیل مانده و مسائل نگفته ی فراوانی در موضوع ازدواج باقی است که تحقیق و اندیشه ی صاحبنظران را می طلبد. آیا با وجود لایه های فلاکت بار فقر، شرایط احیاء (ملک یمین) فراهم نیست تا با عمل به ۱۴ آیه ی قرآن فصلی نو در روابط اجتماعیمان تعریف شود؟ و آیا با وجود آمار چند برابریِ دخترانِ دَمِ بخت نسبت به پسرانِ آماده ی ازدواج، هنوز باید از طرحِ تعددِ زوجات خجالت کشید و به آیاتِ قرآنی در این مورد هم بی توجه بود؟ |
|
↧
February 15, 2013, 11:06 pm
اهراب نیوز: اثربخشي و بزرگي اين رويداد فراموش ناشدني تاريخ معاصر ايران اسلامي ، روز ۲۹ بهمن ، نام شهداي بزرگ اين روز و نام تبريز و تبريزي همواره در تاريخ زرين ايران ، تازه و ماندگار است و از اين روز به عنوان زيربنا و زمينه ساز پيروزي انقلاب اسلامي ياد مي شود. نوين با گرامي داشت ياد و خاطره شهداي بزرگ قيام ۲۹ بهمن سال ۵۶ تبريز و رهبريت ديني اين قيام آيت الله شهيد قاضي طباطبايي ، اين رويداد تاريخي را نقطه عطف تاريخ انقلاب شکوهمند اسلامي ايران برشمرد و خاطرنشان کرد: حرکت مردم غيور تبريز در ۲۹ بهمن سال ۵۶ اگرچه در شکل ظاهري خود ، در گرامي داشت ياد و خاطره شهداي فاجعه ۱۹ دي قم به وقوع پيوست ؛ اما در بطن و ادامه خود به قيامي همه جانبه و اثربخش در روند مبارزاتي ملت ايران بر عليه رژيم منحوس پهلوي تبديل گرديد و پيام ها ، پيامدها و تأثيرگذاري آن در تسريع روند انقلاب ، بخش مهمي از تاريخ انقلاب اسلامي را شکل داد و ماندگار شد. مهندس نوين در بخش ديگري از سخنان خود با اشاره به پيامدهاي تاريخي و ماندگار قيام تاريخي مردم تبريز در ۲۹ بهمن ۵۶ تصريح کرد: حمله به مظاهر فساد و فحشاي آن روزها به عنوان عوامل اصلي دين ستيزي و دين زدايي رژيم از جامعه مذهبي ايران و نابودي اين مظاهر ، به چالش کشاندن قدرت پوشالي امنيتي و نظامي شاه و نمايان ساختن آسيب پذيري رژيم در مقابل انقلاب و قيام گسترده و يکپارچه مردمي ، اعلام انزجار و مخالفت علني و همه جانبه مردم با سياست هاي عوام فريبانه طاغوت به ويژه وعده دروازه هاي تمدن و انقلاب موسوم به شاه و ملت ، اعلام حمايت علني و آشکار عمومي با رهبريت و مرجعيت ديني امام راحل ، اثبات بي پايه بودن ادعاهاي رژيم مبني بر وجود رفاه و رونق اقتصادي در کشور ، تخريب و انهدام دفتر حزب فرمايشي شاه ملعون موسوم به حزب رستاخيز در تبريز به عنوان نماد رژيم ، اتحاد و يکپارچگي طيف هاي مختلف مردم اعم از بازاري ، عامي ، دانشجو ، روحاني ، کسبه ، دانش آموزان ، زن ، مرد ، پير و جوان در اين قيام تاريخي از جمله پيامدهاي مثبت و ماندگار قيام ۲۹ بهمن مردم تبريز بود که توانست علاوه بر وارد آوردن ضربه اي کاري بر پيکر رژيم طاغوت ، زمينه ساز تسريع روند انقلاب اسلامي ملت ايران شده و به فاصله اي کمتر از يک سال منجر به پيروزي انقلاب به رهبري امام خميني (ره) و استقرار پايه هاي نظام مقدس جمهوري اسلامي شود. شهردار تبريز در عين حال با اشاره به تعبير مقام معظم رهبري از نقش و تأثير مردم غيور تبريز در طول تاريخ معاصر ايران به ويژه انقلاب اسلامي و دهه هاي پس از انقلاب گفت: معظم له همواره از مردم غيور تبريز به عنوان مردمي آغازگر ، پيشگام و خالق بزرگ ترين و موثرترين حرکت ها و تحولات يکصد سال اخير ياد کرده و نقش آن ها در شکل گيري تحولات دهه هاي اخير ايران اسلامي را پر رنگ و قابل توجه دانسته اند و تأکيد کرده اند که مردم تبريز بي شک از جمله وارثان و صاحبان اصلي انقلاب به شمار مي روند ، تعبيري که بي شک جان کلام و حسن ختام معرفي شأن و مقام مردم اين خطه مي باشد. نوين در خاتمه با گرامي داشت ياد و خاطره شهداي گرانقدر اين قيام تاريخي ابراز اميدواري کرد نسل جوان امروز با مطالعه و تحقيق در تاريخ معاصر ايران ، ادامه دهندگان راه و آرمان هاي اين اسوه هاي آزادي خواهي و مقاومت باشند. |
|
↧
↧
February 16, 2013, 11:37 pm
سخنگوی شورای اسلامی کلانشهر تبریز از کمک ۵۰۰ میلیون تومانی به تراکتورسازی و ۳۰۰ میلیون تومانی به ماشینسازی تبریز خبر داد. روابط عمومی شورا: رسول درسخوان اظهار کرد: طرح سه فوریتی اعضا محترم شورای اسلامی مبنی بر مساعدت به تیمهای مردمی ماشین سازی و تراکتورسازی تبریز برای تقویت این تیمها در فصل جاری به صورت غیر نقدی مطرح و به تصویب رسید. وی افزود: برای تیم فوتبال تراکتورسازی مبلغ ۵۰۰ میلیون تومان و برای تیم فوتبال ماشینسازی تبریز مبلغ ۳۰۰ میلیون تومان کمک در نظر گرفته شده است. عضو شورای اسلامی شهر تبریز گفت: این طرح پس از تایید فرمانداری تبریز قابل اجراست. |
|
↧
February 17, 2013, 1:54 am
به گزارش اهراب به نقل از قانون، یکی از محافظان مقام معظم رهبری در خاطره ای گفت: یک روز که مقام معظم رهبری به کوههای اطراف تهران برای کوه پیمایی رفته بودند، با دختر و پسری دانشجو برخورد می کنند که به لحاظ ظاهری وضع نامناسبی داشتند. آنها به یک باره در مقابل گروه ما قرار گرفتند و فرصت جمع و جور کردن و رسیدگی به وضع ظاهری خودشان نداشتند از رفتار آنها مشخص بود که خیلی ترسیده بودند واینگونه به نظر می رسید که آنها تصور می کردند که الآن آقا دستور دستگیری آنها را فورا صادر خواهد کرد. ولی برخلاف تصور آنها آقا با آنها سلام و علیک گرمی کرد و پرسید که شما زن و شوهر هستید؟(البته آقا می دانست)؛ آن پسر وقتی با خلق زیبای آقا مواحه شد، واقعیت را گفت؛ و جواب داد خیرمن و این دختر دوست هستیم. آقا ابتدا در باره ورزش و مزایای آن با آنها صحبت کرد و بعد فرمود : بد نیست صیغه محرمیتی هم در میان شما برقرار شود و شما با هم ازدواج کنید. آقا به آنها پیشنهاد داد که اگر مایل بودید در فلان تاریخ بیائید، ومن هم آمادگی دارم که شخصا خطبه عقد شما را بخوانم. آن دو خدا حافظی کردند و طبق قرار همراه خانواده خود در همان تاریخ به محضر ایشان رسیدند . آقا هم خطبه عقد آن دو را جاری کردند . با برخورد کریمانه ایشان این دو جوان مسیر زندگی خود را تغییر دادند آن دختر غیر محجبه به یک دختر محجبه و معنوی و آن پسر دانشجو هم به یک جوان مذهبی مبدل شدند. منبع: نشریه ماه تمام، شماره ۳،ص۱۷ |
|
↧
February 17, 2013, 8:24 am
با رسمیت مذهب شیعه در ایران توسط شاه اسماعیل صفوی، دوران حیات ایران جدید با هویت مذهبی ملی مشخص در کنار مرزهای امپراتوری سنی مذهب عثمانی آغاز میگردد. از این پس علما به عنوان نواب عام امام غایب(ع) در حیات سیاسی و اجتماعی و هویت ملی و ایرانی مردم نقش مهمی ایفا میکنند. به عبارت بهتر و دقیقتر، حافظان حدود و ثغور مرزهای سیاسی، اجتماعی و ارزشی کیان ایران اسلامی میگردند. علما و دفاع از هویت واستقلال ایرانبا بررسی وظایفی که مراجع شیعه داشتهاند، میتوان به نقش آنها در حفظ و نگهبانی هویت ملی پیبرده و به تعبیر حامد الگار «در عین حال که تقلید اساس غائی مرجعیت مجتهد را فراهم میکند، این مرجعیت در وظایف گوناگون به منصه ظهور میرسد».[۳] عُلما و مراجع علاوه بر وظایفی که امور فردی دینی دارند، به لحاظ اجتماعی هم دارای وظایفی هستند؛ از آن جمله امین مردم در حفظ و نگهداری اموال یتیمان، تولیت اوقاف، خصوصاً قضاوت هستند. پرفسور حامد الگار به درستی به نکتهای جالب اشاره کرده، مینویسد: «... علمای دوره قاجار از رهگذر تقلید صدای مطنطن اسلام ایرانی بودند؛ یعنی اینکه علمای اعلام نمایندگان مؤثر و قوی اسلام در ایران بودند».[۴] حفظ و حراست از کیان اسلامی، یکی از مهمترین ویژگیهای مراجع شیعه در ایران است: «... آنچه که بسیاری از علما را واداشت تا دربارهی مسأله قدرت دنیوی روش سازشکارانه در پیش گیرند، عشق به کشورشان بود، نه به سلطنت. آنان احساس میکردند که استقلال و بقای ایران در خطر است و برای حفظ آن سلطنت نامشروع و غیر مذهبی (سلطنت غیرمشروعه) باید ولو به طور موقت تحمل شود. برخی تصور میکردند که چنین رویدادی برای حفظ اسلام لازم است...»[۵] استقلال از حکومتها، وظایف و کارویژههای اجتماعی علمای شیعی، ایشان را در جایگاهی قرار داده است که پناهگاه مردم در مقابل ظلم و ستم حکام و نفوذ سیاسی، فرهنگی و اقتصادی بیگانگان باشند. همکاری یا عدم همکاری علما با دولتها، ارتباط مستقیم با حفظ استقلال و کیان اسلامی و مردم مسلمان ایران داشته است. همراهی آنها در مقاطعی و رویارویی آنها با حکومت در مقاطع دیگر از جایگاه ایشان در حراست از هویت ملی جامعه حکایت دارد. بر این اساس علمای شیعه با توجه به نقش و جایگاهی که در جامعه ایران داشته و دارند، همواره به عنوان نمادهای هویت ملی وظایف خطیر سیاسی اجتماعی را به انجام رسانیدهاند. از جمله مراجع عظام تقلید شیعه در تاریخ معاصر، میتوان از بزرگانی چون میرزای شیرازی، آخوند خراسانی، میرزای نائینی، آیت الله کاشف الغطا، شهید شیخ فضل الله نوری، آیت الله کاشانی، آیت الله العظمی بروجردی و حضرت امام نام برد که هر یک این وظیفة خطیر را در برههای بر دوش کشیدهاند. مرحوم آیتاللهالعظمی سیدشهابالدین مرعشی نجفی (ولادت ۱۳۱۵ه.ق، رحلت ۱۴۱۱ه.ق/ ۱۳۶۹ش) یکی از این مراجع عظام تقلید تاریخ ایران معاصر است که در زمان حیات خود به دفاع از حریم تشیع و استقلال ایران پرداخت.[۶] جنبههای مختلف حیات فردی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و علمی ایشان موضوع بررسیهای گوناگونی قرار گرفته و قرار خواهد گرفت.[۷] آنچه در این گفتار ارایه میشود، گوشههایی از مبارزات سیاسی آیتالله العظمی مرعشی نجفی در تاریخ انقلاب اسلامی است که مغفول مانده؛ البته اخیراً اسناد مبارزاتی معظمله توسط مرکز بررسی اسناد تاریخی منتشر گردیده است.[۸] پرواضح است این اسناد، نقش و جایگاه مبارزاتی این مرجع عظام و همچنین گوشههای ناگفته تاریخ انقلاب اسلامی را روشن خواهد کرد. روابط آیتاللهالعظمی مرعشی نجفی و شهید آیتالله سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی (ولادت ۱۲۹۳ه.ش/ شهادت ۱۳۵۸ه.ش) به سالهای قبل از شروع نهضت اسلامی بازمیگردد. آیتالله قاضی طباطبایی علاوه بر تحلیل نزد معظمله و همچنین داشتن علایق مشترک در حوزه تحقیق و تألیف، این دو را به هم نزدیک میگردانید.[۹] علاوه بر این روابط شروع نهضت اسلامی که به پیشگامی مراجع عظام تقلید و در رأس آنها حضرت امامخمینی(ره) بود، مراودات مبارزاتی این دو را بیشتر ساخت. آیتالله قاضی طباطبایی در جریان نهضت اسلامی رهبری حرکت را در آذربایجان برعهده داشت و در این راه از حمایتهای بیدریغ مراجع عظام تقلید، به ویژه حضرت امام و آیتاللهالعظمی میلانی و آیتاللهالعظمی مرعشی نجفی برخوردار بود. این گفتار مراودات و روابط مبارزاتی شهید آیتالله قاضی طباطبایی و معظمله در تاریخ انقلاب اسلامی را مورد بررسی قرار میدهد. اجازة روایت همجدهمین اجازه روایت شهید آیتالله قاضی طباطبایی را آیتالله سیدشهابالدین مرعشی نجفی صادر نمودهاند که هم اجازة روایت است و هم وکالت در اموری که نیاز به اجازه حاکم شرع دارد. تاریخ صدور آن ۱۳۹۰ه.ق/ ۱۳۴۸ش است. بین ایشان روابطی صمیمانه و استوار حاکم بود، چنانکه در سختیها و شداید مبارزات سیاسی، تلگرافها و نامههای این مرجع عظیمالشأن مشوق آقای قاضی در ادامه نهضت بود. چنانکه در پرونده متشکله آیتالله قاضی از سوی ساواک، نامهها و تلگرافهای متعددی از ایشان وجود دارد که در ادامه، ارائه خواهد شد. آیتالله قاضی طباطبایی در مورد ایشان مینویسد: «... مراحم و الطاف مشکورة ایشان در ایام سختی و محنت، فراموش ناشدنی است که تفصیل آن را در محلش نوشتهام...» (مقدمـﺔ اللوامع، ص ع.) آغاز اجازه روایت آیتالله مرعشی نجفی چنین است: «الحمدلله علی نواله و الصلوﺓ علی محمد و آله و بعد مخفی نماند آنکه حضرت مستطاب، سناد العلماء الراشدین ذخر الاعلام الشامخین، حجتالاسلام والمسلمین آقای سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی که از خاندان علم و جلالت و اصالت میباشند و سنین عدیده خدمتگزار به شرع انور میباشند، از جانب حقیر مجازند در امور حسبیه و اخذ سهم امام علیهالسلام...» و بعد در اجازة روایت میفرمایند: «... و اجزت له دام اعلاه روایـﺔ ما ارویه عن ساداتنا ائمه اهلالبیت ـ روحی لهم الفداه ـ المودعـﺔ فی الجوامع الحدیثیـﺔ با سانیدی الوفیرﺓ المتکاثرﺓ المنتهیـﺔ الهیم قدس الله ارواح مؤلفیها و حشرهم مع موالیهم...»[۱۰] تحریم انتخابات در سال ۱۳۴۲ پس از شروع نهضت اسلامی، علمای آذربایجان همگام و همراه با جریان نهضت در مواقع مقتضی به حمایت از حرکت اسلامی و مراجع میپرداختند. تحریم انتخابات در سال ۱۳۴۲ از جمله اقدامات علمای آذربایجان است. در ادامة نهضت علما، مردم آذربایجان طی اعلامیهای اعلام داشتند که از تاریخ ۲۴/۶/۴۲ الی ۲۷/۶/۴۲ به نشانة مخالفت با انتخابات و پشتیبانی از مراجع تقلید اعتصاب کرده، خواستههایی را مطرح خواهند نمود.[۱۱] در آخرین روز اعتصاب وی در سخنرانی شدیداللحنی، ضد انتخابات و کاندیداهای آن و کسانی که دست به اعتصاب نزده بودند، حمله کرد. روز بعد هم به تقلبی بودن انتخابات اشاره نموده، از مردم تبریز تشکر کرد.[۱۲] در قسمتی از سخنرانی وی آمده است: «... ای مأمورین که اینجا نشستهاید! بروید بنویسید که اگر جلوی این جور و ستم را نگیرید، خود اشخاص میتوانند جلو اینها را بگیرند. تا کنون ما [علما] جلوی این مسلمانان را گرفته بودیم. اگر دست برداریم، میدانید شهر تبریز چه خواهد شد؟! مگر شما رؤسا نبودید که به من میگفتید: تبریز منتظر یک کشیدن چوب کبریت است، پس چرا این قدر شکنجه و آزار میدهید؟! چرا در اینجا جمع شدهاید و نشستهاید. مسلمان باید مبارزه کند و در مقابل دین اصلاً از مردن باکی نداشته باشید... در هشترود که ۱۸۰ رأی داده بودند، موقعی که به تبریز رسیدند، ۱۲۰۰ رأی رسیده بود. در مقابل چهارصد هزار نفر از اهل تبریز تعداد جزئی رأی دادهاند، آن هم زنان کارمندان و خود کارمندان داده است. بعضی از کارمندان که کارت الکترالی گرفته بودند به صندوق نریختهاند. خیلی تشکر میکنم...»[۱۳] گذشته از اینگونه سخنرانیهای افشاگرانه، از سوی علمای آذربایجان حدود افتتاح مجلس شورا و سنا (۱۴ مهر ۱۳۴۲) چهار فقره تلگراف به عناوین حضرات آیات عظام مرعشی نجفی، سیدکاظم شریعتمداری، امامخمینی و میلانی، رونوشت به مجلس سنا و دفتر مجلس شورای ملی مخابره شد. این اقدام یعنی ارسال تلگراف اعتراضآمیز در پرونده تشکیلشده ساواک برای شهید قاضی طباطبایی بایگانی شده به شرح زیر است: «در روز افتتاح مجلسین، تلگرافی به این مضمون مخابره کرده است. حضرت مستطاب آیتاللهالعظمی آقای نجفی مرعشی ـ دامظله ـ رونوشت دفتر مجلس سنا، رونوشت دفتر مجلس شورای ملی. آیتالله سیدکاظم شریعتمداری رونوشت مجلس سنا و شورا. آیتالله خمینی، آیتالله سیدمحمد میلانی رونوشت مجلس سنا و شورا. چنانچه جامعه روحانیت و قاطبه اهالی آذربایجان کراراً به وسیله گویندگان دینی و اعلامیههای [یی] مخالفت خود را در تشکیل مجلس شورا و سنا[ی] غیرقانونی که امروز در شرف افتتاح است ابراز داشته و با تعطیل عمومی بازار و مغازهها عدم صلاحیت در [این] مجلس را در ادارة شئون اجتماعی این ملت اظهار نمودهاند، اینک مجدداً بازارها را عموماً تعطیل کرده و مراتب تنفر و انزجار خود را اظهار و عدم صلاحیت مجلسین و اشخاصی که به نام نماینده به مردم تحمیل شدهاند، اکیداً اعلام میدارند.»[۱۴] دستگیری علمای آذربایجان با ادامه مبارزات علمای آذربایجان، رژیم پهلوی تصمیم گرفت علمای مجاهد و در رأس آنها شهید قاضی طباطبایی را دستگیر نماید. این اقدام در ۱۳/۹/۱۳۴۲ عملی گردید. دستگیری ایشان در میان مراجع تقلید قم، نجف و مشهد بازتاب وسیعی یافت. به دنبال این دستگیری آیات عظام حکیم، خویی، مرعشی نجفی، میلانی، علامه طباطبایی، شریعتمداری و دیگر علمای آذربایجان طی تلگرافها و اعلامیههایی به اقدام رژیم اعتراض کردند. آیتاللهالعظمی مرعشی نجفی در نامهای خطاب به علمای آذربایجان نوشت: «بسم الله الرحمن الرحیم حضرت [حضور] محترم حضرات آیات و حججالاسلام تبریز ـ دامت برکاتهم ـ : به عرض آقایان میرساند مرقوم شریف که حاکی از تعدی و تجاوز مأمورین دولت نسبت به یکی از فرزندان رشید مجاهد اسلام و تجدید مصیبت به عالم روحانیت، یعنی تبعید مجدد حضرت مستطاب حجتالاسلام والمسلمین آقای حاج میرزامحمدعلی قاضی طباطبائی ـ دامت برکاته ـ واصل و موجب تأثرات شدید گردید. عواقب وخیم اینگونه اعمال جائرانه و ظالمانه قهراً متوجه خودشان خواهد بود. (ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم) امیدوارم انشاءالله تحت توجهات ولیعصر روحی و ارواح العالمین له الفداء خداوند سبحان فرجی مرحمت فرموده و از ساحت قدسش مسئلت مینمائیم به زودی وسائل استخلاص معظمله و سایر آقایان را فراهم سازد. در خاتمه از اظهار همدردی حضرات علمای اعلام بسیار خوشوقت و متشکرم فشکرالله تعالی مساعیکم الجمیلـﺔ محمداله ثم حمداله. مستدعی است در این موقع حساس از دعا فراموش نفرمائید. والسلام علیکم و رحمـﺔالله برکاته- ۱۵ ذیالحجه الحرام ۱۳۸۳ شهابالدین الحسینی المرعشی النجفی»[۱۵] دیدار با امامخمینی و آیتالله العظمی مرعشی نجفی آیتالله قاضی طباطبایی پس از ماهها در بند بودن، در فروردین سال ۱۳۴۳ به قید عدم خروج از حوزه قضایی تهران آزاد شد. در ساعت بیست و دوی روز پانزده فروردین سال ۱۳۴۳ مأموران ساواک به سرپرستی سرهنگ مولوی، امام(ره) را به قم آورده، آزاد کردند. پس از آزادی ایشان شور و شوق غیرقابل توصیفی میان مبارزان دمیده شده و چهرههای غمگرفتهشان شاد گشت. آیتالله قاضی پس از مراجعت از سفر مشهد مقدس و عرض ارادت به ساحت امام رضا(ع) و دیدار با آیتاللهالعظمی میلانی، از این فرصت به دست آمده حداکثر استفاده را نموده، به سرعت به دیدار امامخمینی که تازه از بند رسته بود، شتافت.[۱۶] آیتاللهالعظمی مرعشی نجفی و تعدادی از فضلای آذربایجان چون آیتالله مرتضی بنیفضل، از آقای قاضی در منزل علامه طباطبایی دیدن کردند. دستگیری مجدد آیتالله قاضی طباطبایی آیتاللهالعظمی مرعشی نجفی با مخابره تلگراف و هم با ارسال نامه به مردم و علمای آذربایجان، این اقدام رژیم را محکوم کرد.[۱۷] از سوی آیتالله قمی هم در این مورد تلگرافی به آقای قاضی[۱۸] در زندان مخابره شد. مدتی از زندانی شدن مجدد آیت الله قاضی نگذشته بود که در تاریخ ۲۸/۳/۴۳، دچار حمله قلبی گردید. پزشکی که بالای سر ایشان رفته بود، گزارش داد: «... به عیادت وی شتافته، ملاحظه شد که هنوز بیهوش و در حال اغما است؛ بنابراین بعد از تزریق چند آمپول و چند قطره داروی مسکن و تقویتی، از حال بیهوشی خارج و شروع به داد و فریاد نموده، جملات زیر را ادا نمود: این دستگاه چرا مرا بازداشت کرده؟ علت بازداشتم چیست؟ برای چه به من مریض اولاد پیغمبر ظلم میکنید؟ چرا کسی نمیآید بگوید من چه کار کردهام و گناهم چیست؟ میخواهم با شخص تیمسار پاکروان ملاقات نمایم. من اگر بمیرم، گناهم به گردن شما است. اگر به وضعم رسیدگی ننمایید، بدون اطلاع از درب ساختمان خارج میشوم تا مأمورین شما مرا با تیر بزنند.»[۱۹] با این پیشامد و اعلام مراتب بعدی، وضع مزاجی و نیز ابتلا به مرض فتق، ساواک در تاریخ ۴/۴/۴۳ دستور آزادی وی از زندان را با التزام عدم خروج از حوزة قضایی تهران صادر کرد.[۲۰] آیتالله قاضی که هنوز در تهران تحت نظر بود، نامهای به وسیلة پیکی مخصوص نزد امام(ره) ارسال میدارد. خبر آزادی و بازگشت آیتالله قاضی طباطبایی از دستگیری دوم، وقتی به مراجع عظام تقلید و امامخمینی رسید، تلگراف تبریکی به اهالی آذربایجان مخابره کردند: گیرنده: اداره کل سوم تاریخ: ۲۶/۵/۴۳ فرستنده: ساواک آذربایجان شماره: ۵۵۴۸/۳ه تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور بدین وسیله رونوشت متن تلگراف آقای میلانی و [امام] خمینی و شهابالدین نجفی که ورود آقای قاضی طباطبایی را به تبریز تبریک گفتهاند، به صورت اعلامیهای چاپ و در بازار انتشار یافته است. جهت استحضار، به پیوست تقدیم؛ ضمناً مسلّم است که تلگرافهای واصله وسیله آقای قاضی در اختیار عوامل مربوطهاش گذاشته شده است. رئیس سازمان اطلاعات و امنیت آذربایجان شرقی- مهرداد متن تلگراف تبریک حضرات آیات الله العظام مراجع تقلید به اهالی آذربایجان مشهد ـ تبریز، شماره: ۱۰۷۷، تاریخ: ۱۲/۵/۴۳ حضرت حجتالاسلام والمسلمین آقای حاج سیدمحمدعلی قاضی ـ دامت برکاته ـ : به اهالی آذربایجان مقدم مبارک را تبریک و تهنیتگویان و استمرار نعمت وجود عالی را خواستارم. المیلانی قم ـ تبریز، شماره: ۶۷۳، تاریخ: ۱۹/۵/۴۳ حضرت حجتالاسلام والمسلمین آقای حاج سیدمحمدعلی قاضی ـ دامت برکاته ـ : پس از تبریک ورود جنابعالی، دوام برکات و موفقیت سرار [سرکار] را در اعلاء کلمه حق و ازهاق باطل از خداوند تعالی خواستار است. خمینی قم ـ تبریز، شماره: ۱۳۶۴، تاریخ: ۱۴/۵/۴۳ حضرت مستطاب آیتالله آقای حاج سیدمحمدعلی قاضی دامت برکاته از مراجعت آنجناب و استفاضه مؤمنین کمال مسرت حاصل دوام توفیقات را در ترویج اسلام مسئلت مینمایم. شهابالدین الحسینی المرعشی النجفی[۲۱] سومین دستگیری آیتالله قاضی و تبعید وی از ایران آیتالله قاضی طباطبایی پس از بازگشت به تبریز، دست از مبارزه برنداشت و به فعالیتهای خود ادامه داد. قصد رژیم برای دستگیری و تبعید وی از ایران جزم شد و با تلاش فراوان مأموران، بالاخره در ساعت یک بامداد بیست و نهم مرداد ۱۳۴۳ دستگیر شد. با توجه به احتیاجی که وی به عمل جراحی داشت، پس از بازداشت بلافاصله در بیمارستان مهر تهران بستری شد. امامخمینی(ره) پس از اطلاع، تلگرافی با این مضمون به ایشان مخابره کرد: «حضرت حجتالاسلام و المسلمین آقای قاضی تبریزی ـ دامت برکاته ـ تهران بیمارستان مهر از تجدید بیعدالتی متأثر، اصلاح امور مسلمین را از خداوند تعالی خواستار و رفع نقاهت جنابعالی را خواهانم. خمینی آیتاللهالعظمی مرعشی نجفی هم با ارسال دو تلگراف از مبارزات وی حمایت کرده، پشتیبانی خود را اعلام داشت. گزارش ساواک از متن تلگراف آیتالله العظمی مرعشی نجفی به شرح زیر بود: اطلاعیه تاریخ: ۲/۶/۴۳ شماره: ۱۷۹۷ طبق اطلاع واصله از قم روز ۱/۶/۴۳ از طرف آقای نجفی، تلگرافی به عنوان آقای سیدمحمدعلی قاضی به شرح زیر مخابره شده است: تهران ـ باشگاه نخستوزیری. حضرت مستطاب حجتالاسلام والمسلمین آقای حاج سیدمحمد قاضی ـ دامت برکاته ـ از محبوس شدن آنجناب فوقالعاده متأثر، ولی مصائب وارده در راه اسلام و حمایت قرآن موجب اجر جزیل و علو درجات میباشد. الصابر الجمع ـ شهابالدین مرعشی نجفی متن تلگراف دوم ایشان هم چنین بود: تهران خیابان زرتشت، بیمارستان مهر، اتاق ۴۱[۲۲] حضرت مستطاب آیتالله آقای قاضی ـ دامت برکاته ـ : از تجدید گرفتاری و حبس آنجناب، قلوب جامعه روحانیت و مؤمنین جریحهدار. از درگاه ربوبی دوام تأییدات سرکار را در ترویج اسلام و حمایت قرآن مسئلت مینماید. شهابالدین الحسینی المرعشی النجفی[۲۳] آیتالله قاضی پس از بهبودی نسبی، روز چهارشنبه یازدهم آذرماه، به وسیله هواپیما به عراق تبعید گشت. اولین مبارزی که بعد از امامخمینی از ایران تبعید شد، آیتالله قاضی طباطبایی بود. امامخمینی(ره) و آیتاللهالعظمی مرعشی نجفی در سخنرانیهایی که در مخالفت با احیای کاپیتولاسیون ایراد کردند به زندانی شدن آیتالله قاضی طباطبایی صریح اشاره کردهاند.[۲۴] که این امر نشانة حمایت و پشتیبانی ایشان از آیت الله قاضی و حرکت اسلامی مردم آذربایجان است. پس از دستگیری و تبعید امام خمینی از ایران در پی مبارزه ضد کاپیتولاسیون، آیت الله العظمی مرعشی طی نامهای به آیت الله سید محمد حسن الهی، شوهر خواهر شهید قاضی طباطبایی و برادر علامه طباطبایی، خبر دستگیری و بازداشت امام را به اطلاع وی رسانید. در این نامه میتوان به نقش و جایگاه این مرجع سترگ در نهضت امام پی برد: «چند روز قبل، حضرت آیت الله آقای خمینی ـ دامت برکاته ـ را اوایل فجر صادق دستگیر کردند و فرزند ایشان آمده بود منزل حقیر که تبادل فکری بشود به جهت استخلاص ایشان. دفعتاً خانه محاصره شد و از پشت بام ریختند منزل در اندرونی با دو مسلسل دستی و مأمورین فوق العاده غلاظ و شداّد و خشن ایشان را ببرند. حقیر هرچه التماس که ایشان مهمان حقیر هست، مثمد نشد و مقاومت حقیر مواجه با مواجه نمودن مسلسل شد رو به بنده. رفقایی که در منزل بودند، بنده را بغل گرفته که مبادا مسلسل به کار بیفتد، ایشان را از دست بنده گرفتند. حقیر پای برهنه عقب او دویدم که مرا هم ببرید، نبردند و گفتند مأموریت نداریم. حقیر به قدری ناراحت شدم که بیحال افتادم و فعلاً از امروز مرض قلبی شدت نموده و نمازها و درسها تا حال تعطیل است تا چه بشود...[۲۵] حمایت از مردم فلسطین آیتالله قاضی طباطبایی در سال ۱۳۴۴ از تبعید به عراق بازگشت و مراقبت و کنترل ساواک به شدت افزایش یافته بود، با این حال در سال ۱۳۴۶ در حمایت از مردم فلسطین، کمکهای مالی قابلتوجهی را از مردم تبریز جمعآوری و توسط آیتالله مرعشی نجفی برای آنها ارسال کرد: از استقبال مردم و پولهای جمعآوریشده در تبریز و نیز اقدامات بعدی ساواک، اطلاعاتی در دست نیست. فقط میدانیم که سفیر اردن در ایران با فرستادن تلگرافی به آیتالله نجفی مرعشی، رسیدن کمکهای مردمی ایران را به آوارگان و جنگزدگان اردنی تأیید کرده است. نسخهای از این تلگراف نیز از طرف آیتالله نجفی مرعشی به آقای قاضی ارسال شد و ایشان متن تلگراف را تکثیر کرد تا مردم از رسیدن کمکها به دست آوارگان و جنگزدگان، مطمئن شوند.[۲۶] دستگیری و تبعید آیتالله قاضی طباطبایی از تبریز آیتالله قاضی طباطبایی در خطبههای نماز عید فطر سال ۱۳۴۷ ضمن شرح خطبه حضرت علی(ع)، به لعن و نفرین رژیم اشغالگر قدس پرداخت و گفت: «خدایا کفار اهل کتاب را معذّب بگردان (آمین حضار). اولین آن یهود است. خدایا یهود [دولت اسرائیل] را محو و نابود کن. (آمین حضار) این بیدینها، این لامذهبها که آلت دست بیگانگان شدهاند علیه مسلمانان، با اینها همیشه دشمنی کنید از مراجع تقلید آنهایی که در نظرم است خرید و فروش با اینها را حرام کردهاند؛ عبارتند از: حضرت آیتالله حکیم، آیتالله خمینی، آیتالله میلانی، آیتالله نجفی، همهشان حرام کردهاند... مادامی که اینها از مسلمانان دست نکشیدهاند، با اینها خرید و فروش حرام است. ... اینها در خیال این هستند، بگویم چه اسراری در سینه دارند؟ اینها در این خیال هستند که تمام ممالک اسلامی را تصاحب کنند. اینها در این خیال هستند که شمال حجاز را تصاحب کنند، مدینة منوره به زیر سلطة آنها بیفتد. اینها در این خیال هستند تمام مشاهد متبرکه را تصاحب کنند. شما فکر میکنید [اگر] در آنجا [فلسطین] مسلمانان را اذیت کردند، شما در اینجا راحت خواهید ماند؟! بالله العلیالعظیم، جلوی چشم من است. هرگاه بعضی پیشامدها در آینده پیش بیاید، خدای ناکرده چگونه مسلمانان آنجا را یهودیان [صهیونیستها] از خانهشان بیرون میکنند. در مملکت ما بدتر از آنها [بهائیان] شما را از خانههایتان بیرون خواهند ریخت. هیچگاه غفلت نکنید! همیشه با یهود ضد باشید! قرآن به ما دستور داده است...»[۲۷] به دنبال این سخنرانی، آیتالله قاضی طباطبایی مجدداً دستگیر و به شش ماه تبعید در بافت محکوم شد. آقای قاضی و مأموران همراه، به بافت رسیدند. آیتالله قاضی به وسیلة رانندة ماشین (که از حسنتصادف مرید وی بود) نامهای برای آیتالله مرعشی نجفی و علامه طباطبایی و خانوادة خود ارسال داشته، محل اقامت خویش را اعلام کرد. بدین وسیله خانوادة ایشان و مردم تبریز از نگرانی خارج شدند. از همان آغاز، ساواک مرکز به ساواک کرمان و ساواک کرمان به ژاندارمری بافت دستور جلوگیری از ملاقات وی با افراد و کنترل اعمال و رفتار وی را داده بود.[۲۸] ضمن آنکه اقدامات لازم جهت کنترل مکاتبات و تلگرافهای وی فراهم گردیده بود.[۲۹] آیتالله قاضی در اولین اقدام پس از تبعید، به حضور آیتالله العظمی میلانی، آیتاللهالعظمی مرعشی نجفی و آیتالله سیداحمد اردبیلی نامههایی نوشت که متن آن چنین است: بسمهتعالی ۱۵ شوال/ ۸۸ به شرف عرض مبارک عالی میرساند دوام سایه مبارک و سلامتی وجود مقدس را از درگاه خداوندی مسئلت نموده و صحت و عافیت و استقامت مزاج مبارک را خواستارم و این نامه را از شهرستان بافت به عرض محضر انور میرسانم. شب نهم شوال که از مسجد شعبان بیرون آمدم، حرکت دادند و فعلاً در بافت دعاگو هستم و از این شادم که به جرم اینکه به یهود نفرین کردهام میباشد و البته در محضر مبارک واضح است که یهود دشمن قرآن و اسلام و عدوّ اعداء خاتمالانبیاء(ص) و همة خاندان رسالت هستند و در هر جا باشیم، با آنها دشمن هستیم و هیچ باکی نداریم و به این جرم باید در بافت شش ماه باشم، ولی آزاد هستم و دل شادم که در راه دین با این پیشآمدها مواجه میشوم و خواستم عرض ارادت نموده و خاطر انور را از جریان امر که جز غرضرانی مأمورین خائن چیز دیگر نمیباشد، مطلع و مستحضر نمایم و خدمت عموم آقایان جناب آقای سیدحسین موسوی و سایر آقایان محترم با عرض سلام مصدع هستم ـ ادام الله ظلکم العالی علی رؤس المسلمین ـ . [امضا] سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی نشانی، استان کرمان، شهرستان بافت، توسط فرمانداری»[۳۰] آیتالله قاضی در جایی با دلتنگی میگوید: «... خدا میداند بنده هیچگونه نظر و غرض شخصی با کسی ندارم. هر کس که نسبت به کارهای عمومی و خدمت به مسجد و ملت و دیانت قدم برداشت، با او کمال موافقت داشته و امتنان دارم. حالا چه شده که بنده از راحتی خود دستبردار شده و این مدت را در غربت در زحمت به سر میبرم؟ مگر دیوانه شدهام که از استراحت دست برداشته باشم؟ مانند سایرین و بهتر از آنها میتوانم به استراحت مشغول شده، دچار این زحمات نباشم. فقط خدا میداند با چند کلمه حقگویی، شاید خدمتی به دین و مملکت و ملت کرده باشم و خداوند از ضمایر دلها آگاه است.»[۳۱] ساواک از توزیع نامهها جلوگیری کرد و آنها را در پروندة وی بایگانی نمود. در نظریة گزارش وی آمده بود: «توزیع نامههای فوق و مشابه آن که نامبرده در آینده خواهد فرستاد، به مصلحت نمیباشد، زیرا ارسال آنها اظهارات وی را دایر بر تبعید او به علت انتقاد از یهود تأیید خواهد کرد و جز تحریک افکار، نتیجة دیگری ندارد...»[۳۲] آیتالله قاضی در ایام تبعید گرچه مکاتبات توسط ساواک به شدت مراقبت میشد، اما پیوسته با مراجع تقلید و علمایی همچون آیتالله مرعشی نجفی،[۳۳] آیتالله میلانی،[۳۴] آیتالله حکیم،[۳۵] آیتالله محمد وحیدی،[۳۶] حجتالاسلام مسعودی مرعشی،[۳۷] آیتالله صدوقی،[۳۸] آیتالله دستغیب شیرازی،[۳۹] آیتالله علم،[۴۰] آیتالله سیدکاظم شبستری،[۴۱] آیتالله سیدعلی انگجی، آیتالله بادکوبهای،[۴۲] آیتالله بهبهانی،[۴۳] آیتالله جواد اصفهانی[۴۴] و آیتالله مستنبط غروی[۴۵] چه به صورت نامه و چه به صورت تلگراف در تماس مداوم بود. پس از اطلاع آیتالله میلانی از تبعید قاضی به بافت، ضمن آنکه خود مداوم با تلفن و تلگراف در تماس بود، به آیتالله صالحی کرمانی در کرمان و آیتالله شهید محمد صدوقی در یزد، سفارشهای لازم جهت کمک و مساعدت به ایشان را، طی نامههایی گوشزد کرد؛ از این رو نماینده آیتالله صالحی کرمانی، شیخ جواد نیشابوری به نمایندگی و سفارش از آیتالله میلانی چندین بار از ایشان دیدن کرد.[۴۶] آیتالله میلانی در نامهای به آیتالله صالحی کرمانی نوشت: «... اینک مزاحم میشوم که اگر میسور است از حالات وضعیه جناب مستطاب آقای حاج سیدمحمدعلی قاضی ـ دامت افاضاته ـ مطلع شوید و مسبوقم بدارید، بسی متشکرم. در اول خبر دادند که ایشان را از تبریز به کرمان تبعید نمودهاند، دیروز خبر رسید که ایشان را به بافت بردهاند بالجمله بسی متأثر و نگرانم... سیدمحمدهادی الحسینی میلانی»[۴۷] آیتالله قاضی در جواب ایشان، ضمن اظهار تشکر نوشت: «حضرت آقای صالحی به مکه مشرف شدهاند و آقای حاج سیدجواد نیشابوری را به بافت فرستاده بودند و مراحم آیتاللهی را با الطاف معظمله ابلاغ نمودند. والسلام»[۴۸] ساواک مرکز طی دستوری خواستار ارسال بیوگرافی جواد نیشابور[۴۹] شد. همچنین آیتالله مرعشی نجفی هم طی نامهای به شیخ علی نجفی در بافت، در مورد آیتالله قاضی سفارشهای لازم را نموده: «به عرض محترم میرساند از ساحت قدس ربوبی دوام تأییدات سرکار را مسئلت مینمایم. غرض از تصریح اینکه چنانکه خاطر شریف مستحضر است، چندی میباشد حضرت مستطاب حجتالاسلام آقای سیدمحمدعلی قاضی را به بافت تبعید کردهاند و معظمله از خاندان علم و جلالت و خودشان از محترمین علمای آذربایجان میباشند و در آن حدود غریب هستند. امید است سرکار غالباً سرکشی به ایشان بفرمایید و چنانچه حاجتی و گرفتاریای داشته باشند، عطف توجه بنمایید. خداوند توفیقات سرکار را استدام بفرماید... شهابالدین مرعشی نجفی». ساواک به ژاندارمری کرمان دستور میدهد که اگر شیخ علی نجفی خواست با وی ملاقات نماید، به طرق لازم از این عمل جلوگیری شود. ضمناً مشخصات کامل و سوابق وی تهیه و به اداره کل سوم ارسال شود. ارتباط بین ایشان هر هفته صورت میگرفت. در گزارشی آمده است: «به نظر میرسد که اخیراً وجهی از طرف آیتالله نجفی به مشارالیه به وسیله بانک ارسال گردیده که نامبرده وصول آن را اعلام داشته است. ضمناً همه هفته تلگرافاتی بین نامبردگان بالا (آیتالله مرعشی نجفی و قاضی) مبنی بر احوالپرسی مبادله میشود.»[۵۰] در ایام تبعید بین آیتالله قاضی طباطبایی و آیتاللهالعظمی مرعشی نجفی، نامهها و تلگرافهای متعددی مخابره شده است که حکایت از ارتباط نزدیک و صمیمیت خاصی دارد. بخشی از این مکاتبات در پرونده ساواک شهید قاضی طباطبایی موجود است: «موضوع: سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی مورخه ۳۰/۱۰/۴۷ تلگرافی از قم به بافت مخابره که متن آن به شرح زیر به استحضار میرسد. بافت فرمانداری حضرت مستطاب حجتالاسلام والمسلمین آقای قاضی ـ دامت برکاته ـ از کسالت آنجناب نگرانم. منتظر بشارت سلامت هستم. قم، شهابالدین الحسینی المرعشی النجفی. صوفی» «موضوع: سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی مورخه ۱/۱۱/۴۷ تلگرافی از بافت جهت آیتالله آقای نجفی به قم مخابره که متن آن به شرح زیر به استحضار میرسد. قم. حضرت آیتاللهالعظمی آقای نجفی ـ دام ظله ـ تلگراف مبارک زیارت از مراحم متشکر کسالت را به صحت است. سیدمحمدعلی قاضی. نظریه رهبر عملیات. تلگراف مزبور در جواب تلگرافی است که آیتالله نجفی در تاریخ ۳۰/۱۰/۴۷ به بافت مخابره نموده بود. صوفی» «موضوع سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی مورخه ۱۱/۱۲/۴۷ تلگرافی از قم جهت نامبردة بالا به بافت مخابره که متن آن به شرح زیر به استحضار میرسد: بافت. حضرت مستطاب حجتالاسلام و المسلمین آقای حاج سیدمحمدعلی قاضی ـ دامت برکاته ـ . از کسالت آنجناب نگران، امید است شفا عاجل مرحمت شود. شهابالدین الحسینی المرعشی. صوفی» مدت تبعید ششماهه در بافت کرمان به اتمام میرسید، لیکن مسئولین عالیرتبه ساواک اجازه بازگشت وی به تبریز را صادر نکردند: «تیمسار، ریاست ساواک مقرر فرمودند به نامبردة بالا ابلاغ نمایند [که] پس از خاتمه مدت محکومیت نیز نمیتواند به تبریز مراجعت نماید. خواهشمند است دستور فرمایید در اجرای اوامر صادره اقدام و نتیجه را اعلام نمایند. از طرف مدیرکل ادارة سوم، مقدم».[۵۱] سرانجام مدت تبعید به سر آمد. گرچه قرار بود بعد از مدت تبعید به یکی از شهرستانهای شمال کشور منتقل شود، اما بعداً رهسپار زنجان شد.[۵۲] ژاندارمری کرمان جهت خداحافظی وی با مردم بافت، از ساواک اجازه خواست. ساواک انجام مراسم تودیع را بلامانع اعلام کرد. پس از خداحافظی و اظهار قدردانی از مردم خونگرم بافت، همراه محمدرضا که قبلاً برای همراهی پدر آمده بود، راهی زنجان شد: «... ۵/۴/۴۸- برابر گزارش گروهان بافت، شخص مورد نظر ساعت ۰۰/۱۷ مورخه جاری با اتومبیل سواری بنز مشکی ۱۹۰ کرایه شمارة ۳۹۶۴ تبریز، به رانندگی رضا حسینی صادق (صادقی) در معیت فرزندش، سیدرضا از طریق بافت به طرف سیرجان حرکت نمود. فرمانده هنگ ژاندارمری کرمان، سرهنگ امینزاده»[۵۳] آیتالله قاضی و همراهان از جمله حاج قلی گلشن[۵۴] به سمت کرمان حرکت کردند و پس از مدتی به سمت یزد رهسپار شدند. آیتالله قاضی در یزد به دیدار آیتالله محمد صدوقی رفت. شب اتومبیل ایشان به شهر قم رسید. منزل آیتاللهالعظمی مرعشی نجفی، اولین خانهای بود که به روی ایشان گشوده شد. تا اذان صبح آیتالله مرعشی تمام همراهان آیتالله قاضی را به حرم حضرت معصومه(ع) فرستاده و تا وقت اذان صبح به صحبت و گفتگو پرداختند. بعد از آیتالله قاضی به دیدن علامه طباطبایی(ره) رفت و از آنجا راهی آذربایجان شد. محل تبعید ششماهه دوم آیتالله قاضی طباطبایی در زنجان بود: «پس از مراجعت از آن سفر، باز در زنجان به اقامت اجباری قریب به ششماه بودم و از مهربانیهای اهالی محترم زنجان عموماً و از مهماننوازی و محبتهای بیپایان صدیقنا الاخ الامجد، علامهی جلیل آیتالله آقای حاجآقا عزالدین حسینی (دامت برکاته) خصوصاً کاملاً برخوردار بوده و به ویژه از مذاکرات علمی و مباحثات فقهی و ادبی و تاریخیای که در حضور آن برادر مکرم معظم واقع میشد، صفای عجیب و حظوظ روحی غریب داشت که به وصف نمیآید...»[۵۵] به علت نزدیکی راه، مریدان پس از اطلاع از حضور ایشان در زنجان، به شکل گستردهتری به دیدار وی میآمدند. نظر به رفت و آمد زیاد، کنترل ساواک بر مکاتبات وی کاسته شد، لیکن حضور افراد برای دیدن وی مرتب گزارش میشد. ضمن آنکه تلگرافهای وی هم با کسب اجازه از مرکز به وی داده میشد: «تلگراف زیر غروب ۲۸/۴/۴۸ از قم به عنوان امام جمعه زنجان و قاضی طباطبایی به زنجان مخابره شد که هنوز به دست اشخاص ذینفع داده نشده است. مقرر فرمایند نظیر تلگرافی ابلاغ فرمایند. از قم به زنجان- منزل حضرت مستطاب حجتالاسلام آقای امام جمعه ـ دامت برکاته ـ حضرت مستطاب حجتالاسلام والمسلمین آقای قاضی ـ دامت برکاته ـ : از تجدید گرفتاری آنجناب شدید متأثر [شده] رفع آن را از ساحت ربوبی خواهانم. شهابالدین الحسینی مرعشی نجفی ۲۹/۴/۴۸- سجدهای»[۵۶] مراودات و مکاتبات آیتالله شهید قاضی طباطبایی با آیتالله العظمی مرعشی نجفی از سال ۱۳۴۸ تا لحظه شهادت آیتالله قاضی در سال ۱۳۵۸ ادامه داشت که مکاتبات ایشان نزد حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمدتقی قاضی طباطبایی در کتابخانه شهید بزرگوار نگهداری میشود. آیتاللهالعظمی مرعشی پس از قیام حماسهانگیز مردم تبریز در ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ که در چهلم شهدای قیام مردم قم در ۱۹ دیماه به وقوع پیوست، اعلامیه در حمایت از قیام صادر کرد که به صورت اعلامیه چاپ و منتشر گردیده است.[۵۷] در سال ۱۳۵۷ مکاتبات آیتالله قاضی به شدت کنترل میشد که ساواک در گزارشی به تاریخ ۹/۱/۱۳۵۷ اعلام میکند: «موضوع: محمدعلی قاضی طباطبایی دو فقره نامه که به آدرس نامبرده بالا ارسال گردیده است، برابر موارد وجیهی عیناً تقدیم میگردد. نظریه یکشنبه: مفاد خبر مورد تأیید است. نامههای مذکور مورد بررسی قرار گرفت، یکی از جانب آیتالله سیدشهابالدین نجفی مرعشی جهت قاضی ارسال گردیده که چون مطالب هر دو ضدامنیتی و تا اندازهای برخلاف حقیقت بود و از طرفی به احتمال زیاد بعد از رسیدن به دست قاضی تکثیر میگردید، از توزیع آنها جلوگیری به عمل آمده و هر دو نامه به پیوست ایفاد میگردد. (علیم) نظریه جمعه: نظریه یکشنبه مورد تأیید است. (مشاهیر)»[۵۸] در آبان ماه سال ۱۳۵۷ عوامل ساواک نامههای جعلی به نام امامخمینی و آیتالله مرعشی نجفی در آذربایجان منتشر نمودند که در آنها به اهانت و تخطئه آیتالله قاضی پرداخته شده بود هم حضرت امام و هم آیتاللهالعظمی مرعشی نجفی بلافاصله پس از اطلاع از این اقدام موهن، با نگارش و ارسال نامه خطاب به آیتالله قاضی طباطبایی از وی اعلام حمایت میکنند: «موضوع محمدعلی قاضی طباطبایی بدین وسیله یک فقره نامه که بیان شده، ارسال گردیده است؛ عیناً تقدیم میگردد. نظریه یکشنبه= ضمن تأیید مفاد خبر نامه ذکر شده به وسیله آیتالله مرعشی جهت قاضی ارسال گردیده است که دو برگ فتوکپی نامه و پاکت ذکر شده به پیوست میباشد؛ ضمناً نامه مذکور پس از بهرهبرداری توزیع گردید. علیم نظریه جمعه= نظریه یکشنبه مورد تأیید است. مشاهیر» «بسمهتعالی به عرض عالی میرساند از ساحت قدس الهی به وسیلة حضرات اهلبیت عصمت و طهارت مسئلت میشود که پیوسته موفق و مؤید به ترویج شرع انور بوده باشید. غرض از تصدیع امروز شخصی از فضلاء آذربایجان نقل نموده که نوشته به امضای حقیر و بعضی از آقایان گرام ـ دامت برکاته ـ مبنی بر اهانت نسبت به آنجناب نشر شده. حقیقتاً متأثر شدم که چقدر فساد بر این زمانه غالب شده؛ علم الله و شهد کذب محض است و محض کذب و جداً تکذیب میشود. رویة حقیر بر سرکار معلوم است که این روحیه را ندارم. از خداوند خواهانم علی اسرع وجه و امکن وقت، این جاعل را خودش مفتضح بفرماید و به جزای عمل خود برسانند. بحمدلله الطاهرین زیاده تصدیع نمیشود، جز التماس دعا. والسلام ... شهابالدین المرعشی النجفی ۲۳ ذیالحجه ۱۳۹۸» و پس از شهادت آیتالله قاضی طباطبایی هم معظمله مراسم ترحیمی در قم برپا کرد که در این مراسم حضرت امام هم شرکت نمود.[۵۹]تصویر اسناد در منبع آمده است. پیام بهارستان شماره ۱۷ -------------------------------------------------------------------------------- [۱]. رحیم نیکبخت، پژوهشگر تاریخ انقلاب اسلامی [۲] .صمد اسمعیل زاده، پزشک، محقق و پژوهشگر علما و رجال [۳]. الگار، حامد، دین و دولت در ایران، نقش عُلما در دورة قاجار، ترجمه ابوالقاسم سرّی، تهران، انتشارات توس، ۱۳۶۹، ص۳۴. [۴]. همان، ص۴۷. [۵] . عنایت، حمید، تفکر نوین سیاسی اسلام، ترجمه ابوطالب صارمی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۲، ص۲۴. [۶]. استاد بزرگوار حجت الاسلام رسول جعفریان در مقاله مبسوطی با عنوان نقش روحانیت در دفاع از استقلال ایران، آیت الله العظمی مرعشی نجفی در سایت کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران به گوشه هایی از نقش و جایگاه این مرجع فقید، پرداختهاند. [۷]. رک. به: رفیعی مرودشتی، علی، شهاب شریعت، درنگی در زندگی حضرت آیتالله العظمی مرعشی نجفی، قم، کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی، ۱۳۷۳. [۸]. رک. به: آیتاللهالعظمی سیدشهابالدین مرعشی نجفی به روایت اسناد ساواک، ۳ جلد، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۸۸. [۹]. رفیعی، همان، ص ۲۰۱. [۱۰] . رک. به: نیکبخت، رحیم، صمد اسمعیلزاده، زندگی و مبارزات شهید آیتالله قاضی طباطبایی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۰، صص ۱۲۱-۱۲۰. [۱۱] . این خواستهها عبارت بود از: ۱- آزادی کامل مراجع محترم تقلید و رهبران دینی و معذرتخواهی از آنها. ۲- اجرای کامل قانون اساسی. ۳- تهیه مقدمات یک انتخابات آزاد و قانونی. [۱۲]. پرونده آیتالله قاضی طباطبایی در آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص ۶۶ و ۶۷. [۱۳]. همان پرونده، ص ۶۹. [۱۴]. یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید آیتالله سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی (جلوه محراب)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۷۹، ص ۸۱-۸۰. [۱۵]. جلوه محراب، ص ۱۵۵. [۱۶]. چهرههای شاد حضرت امام و آقای قاضی حاکی از این شوق دیدار بود. آیتالله قاضی پشت یکی از عکسهای این دیدار به آیتالله سیدحسن الهی نوشته است: «حضرت آقای الهی این عکس بعد از اینکه از روی آن برداشته شد، همین قطعه را خود حضرتعالی نگاه دارید، لازم است. سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی» (جلوه محراب، ۱۲۳) (س ش ۲۵). [۱۷]. همان پرونده، ص ۱۵۵-۱۵۰؛ و اسناد انقلاب اسلامی، ج اول، صص ۲۴۱ و ۲۳۹. [۱۸]. همان، ص ۱۴۴. [۱۹] . جلوه محراب، ص ۱۵۶. [۲۰] . همان، ص ۱۵۹-۱۵۸. [۲۱] . جلوه محراب، سس ۱۶۷-۱۶۶. [۲۲] . نخستوزیری- سازمان اطلاعات و امنیت کشور- گیرنده: تیمسار ریاست ساواک، اداره کل سوم بخش ۳۲۱- فرستنده: ساواک تهران، تاریخ: ۱۲/۷/۴۳، شماره: ۱۴۷۲۳، موضوع: حاج سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی ساواک قم گزارش مینماید: بدین وسیله یک برگ رونوشت تلگراف ارسالی آقای نجفی به آدرس نامبرده بالا جهت استحضار به پیوست ایفاد میگردد. رئیس ساواک استان مرکزی- مولوی [۲۳] . جلوه محراب، صص ۱۸۰-۱۷۷. [۲۴] . نیکبخت، اسمعیلزاده، همان، ص ۲۱۰-۲۰۹. [۲۵]. آیت الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی به روایت اسناد ساواک، ج ۱، همان، ص۳۷۵-۳۷۶ [۲۶]. هدایتالله بهبودی، تبریز در انقلاب، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۱، ص ۱۴۵. [۲۷]. نوار سخنرانی موجود است. [۲۸]. همان پرونده، ج چهارم، ص ۶۴ و ۶۱ و ۶۶-۷۸-۱۰۸؛ و جلد پنجم، ص ۷۹. [۲۹] . همان پرونده، ص ۶۷-۶۵؛ و همان پرونده، ص ۱۰۸ استعلام ساواک کرمان از ژاندارمری کرمان به تاریخ ۱۴/۱۱/۱۳۴۷. [۳۰] . جلوه محراب، ص ۲۴۷. [۳۱] . جلوه محراب، ص ۳۱۵. [۳۲] . جلوه محراب، ص ۲۴۹. [۳۳] . همان پرونده، ج۵، ص ۳، ۳۱؛ ج۷، ص ۲۸؛ و ج۸، ص ۲ و ۸۹ و ۸۸. [۳۴] . همان، ص ۱۷-۱۴؛ و ج۶، ص ۱۲-۱۰، ۹۹؛ و ج۷، ص ۷۳، ۹۳-۹۱. [۳۵] . همان، ص ۱۰۶؛ و ج۶، ص ۴۲، ۸۵. [۳۶] . همان پرونده، ج۵، ص ۳۰، ۳۱؛ ج۷، ص ۲۸؛ ج۸، ص ۲ و ۸۹، ۸۸. [۳۷] . همان، ص ۱۷-۱۴؛ و ج۶، ص ۱۲-۱۰، ۹۹؛ و ج۷، ص ۷۳، ۹۳-۹۱. [۳۸] . همان، ص ۱۰۶؛ و ج۶، ص ۴۲، ۸۵. [۳۹] . همان پرونده، ج۵، ص ۳۰، ۳۱؛ ج۷، ص ۲۸؛ و ج۸، ص ۲ و ۸۹ و ۸۸. [۴۰] . همان، ص ۱۷-۱۴؛ و ج۶، ص ۱۲-۱۰، ۹۹؛ و ج۷، ص ۷۳، ۹۳-۹۱. [۴۱] . همان، ص ۱۰۶؛ و ج۶، ص ۴۲، ۸۵. [۴۲] . همان، ص ۲۸. [۴۳] . همان، ص ۱۰۵. [۴۴] . همان، ج۶، ص ۳۰-۲۶. [۴۵] . همان، ج۵، ص ۸-۲. [۴۶] همان، ج چهارم، ص ۱۰۹. [۴۷] . همان پرونده، ص ۱۱۵. گزارش جریان ملاقات آیتالله صالحی با آقای قاضی (همان پرونده، ص ۷۹-۷۸؛ و ج چهارم، ص ۱۰۹). [۴۸] . همان پرنده، ج ششم، ص ۵۷- ۵۵. [۴۹]. حجت الاسلام جواد نیشابوری در اوایل اسفند ۱۳۸۹ رحلت نمود. [۵۰]. همان پرونده، جلد هفتم، ص ۲۸-۲۰. [۵۱] . همان پرونده، ج هفتم، ص ۴۷. [۵۲] . همان، ج هشتم، ص ۶۷، گزارش شمارة ۲. ۶۵/۳۱۶-۱۸/۳/۴۸. [۵۳] . همان، ص ۶۶. [۵۴] . از بازاریان متدین تبریز و متولد ۱۲۹۹، از نزدیکان آیتالله قاضی. [۵۵] . تحقیق دربارهی اول اربعین حضرت سیدالشهدا، ص ۷۷۴. [۵۶] . همان پرونده، ج نهم، ص ۳۱. [۵۷] . بهبودی، همان، ص ۳۰۴-۳۰۳. [۵۸]. جلوه محراب، همان، ص ۴۱۸. [۵۹]. نیکبخت، اسمعیلزاده، همان، ص ۳۷۶. |
|
↧
February 17, 2013, 10:19 pm
براساس آرای صادره از سوی شعبه سیزدهم دیوانعالی كشور احكام اعدام و جزای نقدی متهمان ردیف اول تا چهارم این پرونده تائید شده است. به گزارش ایسنا، «مهآفرید امیرخسروی» مدیر عامل شركت توسعه سرمایهگذاری امیرمنصور آریا و رئیس هیات مدیره شركت گروه ملی صنعتی فولاد ایران، «بهداد بهزادی» معاون حقوقی شركت آریا و عضو هیات مدیره شركت گروه ملی فولاد ایران، «ایرج شجاعی» معاون منابع مالی و توسعه سرمایهگذاری گروه امیرمنصور آریا و «سعید كیانی رضازاده» رئیس بانك صادرات شعبه گروه ملی اهواز ۴ متهمی هستند كه بر اساس ابرام دیوانعالی كشور، حكم اعدام آنها تائید شده است. اتهام اصلی این محكومان «افساد فی الارض از طریق اخلال در نظام اقتصادی كشور» بود كه در كنار این عنوان اتهامی، نامبردگان به اتهامهای دیگری از جمله ارتشا، اختلاس، كلاهبرداری، تحصیل مال نامشروع، پولشویی، جعل و استفاده از اسناد مجعول و صوری متهم شده بودند. دیوان عالی كشور همچنین حكم حبس ابد و جزای نقدی رئیس بانك ملی شعبه كیش را تائید كرده، اما حكم حبس ابد معاون بانك صادرات گروه ملی صنعتی شعبه اهواز، نقض و برای رسیدگی به شعبه همعرض، ارجاع شده است. اطلاعیه دیوان عالی كشور میافزاید: حكم حبس ده سال و انفصال و شلاق و جزای نقدی و استرداد وجوه مأخوذه ۲ نفر از معاونان سابق وزیر (كه یكی از آنان رئیس سابق سازمان ایمیدرو است) و همچنین ۲ نفر از مدیران كل وزارت راه تأئید شده است. بر اساس این اطلاعیه، احكام مربوط به مسائل مالی و حبس چند نفر از متهمان، نقض و برای رسیدگی به شعبه هم عرض دادگاه انقلاب ارجاع شده است. در این اطلاعیه اعلام شده است كه روند رسیدگی و جزئیات بیشتر سایر احكام پرونده فساد بزرگ مالی و بانكی در نشست خبری امروز سخنگوی قوه قضاییه به اطلاع میرسد. در همین حال، قاضی پرونده فساد ۳ هزار میلیاردی گفت: احكام اعدام ۴ متهم پرونده فساد ۳ هزار میلیاردی قطعی است. ناصر سراج در گفتوگو با فارس درباره این مطلب كه آیا وكلا یا خود متهمان میتوانند به احكام تائید شده از سوی دیوان عالی اعتراضی داشته باشند، گفت: این احكام قطعی بوده و آماده اجراست. قاضی شعبه اول دادگاه انقلاب تهران درباره زمان اجرای احكام تائید شده از سوی دیوان عالی كشور گفت: من قاضی هستم و نمیتوانم درباره زمان اجرا حدسی بزنم. |
|
↧
↧
February 17, 2013, 10:43 pm
درمقابل ورودي سوم ساختمان تراکتورسازی دوتابلو نصب شدهاست. «بسيج خاتمالانبياء» و «انجمن اسلامي كارگري» ورودي سوم را از ديگر بخشها متمايز كردهاست. انجمن اسلامي از سال ۱۳۵۷ فعاليتهاي خود را آغاز كردهاست. از همين روي يكي از قديميترين نهادهاي كارگري استان به حساب ميآيد. تابلويي مشابه در يكي ديگر از كارخانههاي شهر هم نصب شده ولي ميان سرنوشت اين دو تفاوتي بسيار وجود دارد. ساختماني نيمه متروكه درخيابان ۱۷ شهريور، كوچه لاله براي بسياري ازاهالي تبريز نمادي از غرور ملي شهر به حساب ميآيد. محل قديمي كارخانه در شمال شهر واقع شدهاست. ساختمان ۴ طبقه ولي بسيار عريض ساخته شدهاست. نماي ساختمان با آجرهاي قرمز رنگ سفالي قديمي پوشيده شدهاست. آسمان هفت ناودان كه از بالاترين بخش ساختمان به خيابان ميآيند، نماي ساختمان را شبيه به پيراهن راه راه كردهاند. هشت پنجره در سه رديف كنار هم قرار گرفتهاند. شيشه پنجرهها شكستهاست. بعضي از پنجرهها هم با روزنامه پوشانده شدهاند. بين پنجرههاي سوم و چهارم بخشي از ديوار ساختمان ريزش كرده و حفرهاي در دل نماي ساختمان ايجاد شدهاست. ساختمان به صورت «دوبر» در كنار كوچه فرعي واقع شدهاست. براي طي مسافت ميان يك سرساختمان تا ورودي اصلي بايد ۷۰۰ قدم طي كرد. برسردر ورودي ساختمان تنها دو تابلو نصب شده كه هر دو هم شباهت بسياري به تابلوهاي ساختمان كارخانه تراكتورسازي دارند. «بسيج پايگاه مقاومت سلمان فارسي» و «خانه بهداشت كارگري». در كنار تابلوي دوم تاريخ تاسيس را ۱۳۶۷ قيد كردهاند. تاريخ تاسيس كارخانه كمي پايينتراز اين تابلو قرار گرفته ولي با كمك رنگ قهوهاي سعي شده تا تاريخ محو شود. ساختمان كارخانه «برق لامع» توليدكننده «حوله» يكي از معروفترين ساختمانهاي شهر به شمار ميآيد. كارخانه در روزهاي ابتداي انقلاب مصادره شد. از همان ايام تا سال ۱۳۹۰ ميان بازماندگان موسس كارخانه و دولت برسرمالكيت زمين كارخانه منازعاتي صورت گرفتهاست. فرزندان موسس كارخانه همچنان در تهران سعي كردهاند تا نام كارخانه پدر را زنده نگاه دارند. دو فروشگاه در تهران محصولات «حوله» با همين برند را عرضه ميكنند. فروشگاه اول درميدان فردوسي به فرزند بزرگ موسس تعلق دارد و فروشگاه ديگر در «ساختمان پلاسكو» هم از طريق يكي ديگر از اعضاء خانواده اداره ميشود. هيچ كدام از فروشگاهها محصولات كارخانه را نميفروشند چراكه كارخانه تعطيل است. آنها موفق شدهاند با كارخانهاي درتركيه براي توليد همين محصول به توافق برسند. توليدات هم كماكان با همان نام «برقلامع» عرضه ميشود. صاحب كارخانه هم مانند موسس كارخانه كبريت توكل و مهندس عرب باقي مدير سابق كارخانه تراكتورسازي از چهرههاي سرشناس تبريز به شمار ميآيد. موسس كارخانه اول همچنان در آمريكا زندگي ميكند، موسس كارخانه دوم چهره درنقاب خاك كشيده و مهندس عرب باقي مدير كارخانه سوم هم پس از تراكتورسازي سعي كرد كسب وكار ديگري در زادگاه خود راهاندازي كند. او كارخانه رادياتور و شوفاژ «آراز» را در تبريز تاسيس كرد. عرب باقي چندي پيش مشاور استاندار تبريز هم بود. او حتي سعي كرد چهرههاي مهاجر تبريز را هم به شهر بازگرداند. معروفترين آنها «موسس كارخانه كبريت توكلی بود» كارخانه كبريت توكلی در حاشيه شهر واقع شدهاست. كبريتسازي در سالهاي پس از انقلاب مصادره شد. توكلی موسس كارخانه هم راهي آمريكا ميشود. كارخانه او طي سي سال گذشته با مديريت دولتي به كار ادامه ميداد. صداي سوت كارخانه هنوز هر روز در شهرميپيچد. بسياري از اهالي تبريز «توكلی» را به عنوان نمادي از اقتصادملي ميشناسند. خيليهاي ديگر هم كارمند او بودهاند. توكل سرانجام پس از اصرارهاي فراوان براي مدتي به تبريز بازميگردد ولي بازهم حضورش چندان طولاني نميشود. |
|
↧
February 17, 2013, 11:28 pm
راننده زحمتکش شرکت واحد اتوبوسرانی تبریز و حومه که کیفی حاوی وجه نقد، یک فقره ضمانت نامه بانکی بمبلغ یکصد میلیون ریال و چندین چک سفید امضاء در اتوبوس خود پیدا کرده بود، به صاحبش بازگرداند. به گزارش اهراب نیوز، این راننده با وجدان که رضا رحیم زاده نام دارد و در مسیر تندرو به امر خدمت رسانی به مردم مشغول است، کیفی حاوی وجه نقد، یک فقره ضمانت نامه بانکی بمبلغ یکصد میلیون ریال و چندین چک سفید امضاء پیدا کرد که پس از جستجو و پیدا کردن شماره تلفن از داخل کیف و تماس با آن، کیف را به صاحب اصلی آن تحویل داد شایان ذکر است پول نقد و اوراق بهادار مذکور متعلق به یکی از کارمندان بانک ملت شعبه استانداری بوده است که وی ضمن ارسال نامه ای به اتوبوسرانی از امانتداری رانندگان شرکت واحد تقدیر و تشکر نمود. |
|
↧
February 18, 2013, 12:19 am
رئیس سازمان جهادکشاورزی آذربایجان شرقی از پرورش تمساح با هدف تجاری سازی این صنعت سود آور در استان خبر داد. به گزارش اهراب نیوز، مسعود محمدیان با اشاره به اینکه در حال حاضر سالانه ۲ میلیون طاقه پوست کروکودیل در دنیا تجارت میشود که هر طاقه دباغی شده آن، ارزشی بالغ بر۱۰ هزار دلار دارد، اظهار کرد: آنچه باعث شده تا این سازمان موافقت خود مبنی بر ایجاد مزرعه پرورش تمساح را در استان را اعلام کند. وی افزود: استفاده پزشکی از خون، استخوان و حتی گوشت این حیوان دوزیست بوده و در کنار آن، سود اقتصادی ناشی از امکان صادرات پوست و گوشت کروکودیل، با بستر سازی مناسب برای ارزآوری نیز، از دیگر دلایل این امر محسوب میشود. محمدیان با اشاره به اینکه در سال گذشته، بحث سرمایهگذاری برای پرورش تمساح مطرح و به دنبال فتوایی که شهریورماه پارسال بهکوشش نماینده ولی فقیه در سازمان دامپزشکی برای مجاز بودن این فعالیت صنعتی در ایران صادر شد، افزود: شرایط برای فراخوان متقاضیان پرورش تمساح در کشور مهیا شده و با توجه به ظرفیتهای موجود در استان، این سازمان از سرمایهگذاران این صنعت سودآور حمایت خواهد کرد. رئیس سازمان جهادکشاورزی استان، تحصیلات آکادمیک در رشتههای دامپروری، دامپزشکی، زیستشناسی جانوری، شیلات و محیطزیست را پیششرط اعطای مجوز به متقاضیان این صنعت اعلام کرد و گفت: افراد متقاضی باید مدرکی معتبر مبنی بر گذراندن دورههای لازم برای پرورش تمساح را ارائه دهند و طرح اجرایی ایجاد مزرعه باید توسط متخصصان شیلات و دامپزشکی استان مورد تایید قرار گیرد. رئیس سازمان جهادکشاورزی آذربایجانشرقی با تاکید به اینکه براساس نظریات کارشناسان، این حیوان دارای کاربردهای اقتصادی فراوان با ارزش افزوده بالاست گفت: هم اکنون، پرورش آن در بسیاری از کشورهای پیشرفته و در حال توسعه به شکل یک صنعت با درآمد زایی بالا درآمده است پرورش این حیوان آبزی، نه تنها موجبات اشتغالزایی مولد را می تواند فراهم کند، بلکه پوست آن نیز در بخشهای صنعتی و دارویی سودآوری زیادی برای پرورش دهندگان به همراه خواهد داشت. این صنعت در بیش از ۵۰ کشور جهان برای بهرهبری از پوست تمساح درحال گسترش است. وی ادامه داد: حداقل فضا برای پرورش هر قطعه تمساح، یک مترمربع بوده و هر کروکودیل، اغلب سالی یک یا دو بار و هر نوبت بیست تا شصت تخم میگذارد که دارای سرعت رشد بالایی است، به طوری که به ازای مصرف هر یک کیلوگرم مواد غذایی، ۱.۱ کیلوگرم افزایش وزن دارد از این رو پرورش آن امری کاملاً مقرون به صرفه برآورد شده است. محمدیان با اظهار اینکه تمساح ها، جزوگونه هایی هستند که پراکنش آنها عمدتاٌ در مناطق حارهای، گرمسیری و مرطوب متمرکز است، افزود: مهمترین شرط برای دستیابی به حداکثر میزان رشد، فراهم ساختن محیطی مناسب از نظر دمایی و رطوبت است. وی اضافه کرد: مهمترین ویژگیهای یک محیط مناسب برای پرورش و نگهداری تمساح درسطح اقتصادی، تامین دمای ثابت۳۰ درجه سانتیگراد، رطوبت مناسب و محیطی عاری از هرگونه استرس و فشار خواهد بود تا وقفهای در رشد بوجود نیاید. رئیس سازمان جهادکشاورزی استان با تاکید به شرایط آب و هوایی استان گفت: تمساحهای پرورشی حداقل در بخش عمدهای از سال باید در فضای سرپوشیده به صورت سوله یا گلخانه قرارگیرند تا امکانات تنظیم دما و رطوبت درآن مهیا باشد. وی افزود: تعبیه و ساخت استخرهای پرورش در داخل سالنها نیز بسته به نوع و روش مورد استفاده جهت انجام فعالیت متفاوت خواهد بود. محمدیان تصریح کرد: احداث و اداره یک مزرعه پرورش تمساح با داشتن آگاهی کافی از زیست شناسی این گونهها و حمایتهای سازمان یا مکان بالقوهای از اشتغال و درآمدزایی در بخش کشاورزی را فراهم خواهد کرد. |
|
↧
February 18, 2013, 12:22 am
شهردار تبریز گفت:رسیدگی به مناطق کم برخوردار اولویت اصلی مدیریت شهری در سال های اخیر بود. به گزارش اهراب نیوز، مهندس نوین در مراسم بهره برداری از پروژه های شهرداری منطقه ۱۰ با اعلام این مطلب افزود: توجه و رسیدگی بهتر و بیشتر به مناطق و محلات محروم و كم برخوردار شهر به عنوان منشور و مرام نامه خدمتی مسوولان و محور اصلی فرامین امام راحل و رهبری لازم و ضروری است. وی افزود: شهرداری تبریز با تأسی از فرامین بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و رهبر معظم انقلاب، اجرای طرح ها و پروژه های عمرانی، خدماتی و رفاهی در مناطق محروم و كم برخوردار را در اولویت كارها و فعالیت های خود قرار داده و تلاش می كند با توزیع عادلانه خدمات و امكانات در تمام مناطق، گام بلندی در راستای رفع مشكلات شهروندان بردارد. شهردار تبریز همچنین با اشاره به برنامهها و طرحهای عمرانی، خدماتی شهرداری تبریز در پاسخگویی به نیازها و خواستههای حداقلی مردم افزود: شهروندان و مردم خدمت صادقانه و خالصانه را تشخیص میدهند و در مقابل تحقق خواستهها و مطالباتشان قانع و قدرشناس هستند، ما مسئولان باید قدر چنین ملتی را که در تمام صحنهها و عرصههای سیاسی و اجتماعی در کنار مسئولان بوده و پشتیبان نظام بودهاند، بدانیم. مهندس نوین تاکید کرد: ما مدال نوکری مردم را به سینه زدهایم و برای تحقق آرمانهای امام راحل و عمل به توصیههای شهدای گرانقدر انقلاب از هیچ کوششی برای پیشبرد اهداف نظام و گرهگشایی از مشکلات مردم فروگذار نخواهیم کرد. وی در ادامه سخنان خود با اشاره به بهره برداری از ۱۱۰ میلیارد تومان پروژه عمرانی، خدماتی و فرهنگی همزمان با دهه مبارک فجر انقلاب اسلامی، تاکید کرد: امروز شهردار تبریز در کنار اعضای شورای اسلامی شهر تبریزمانند سربازان این شهر بدون توجه به مسایل حاشیه ای برای عمران و آبادانی شهر تلاش می کنیم. مهندس نوین در عين حال تلاش براي تأمين حداكثري رفاه ، آسايش و رضايتمندي عمومي شهروندان از خدمات شهرداري را مهمترين دغدغه مديريتي اين مجموعه برشمرد و افزود: مجموعه مديريت شهري تبريز مركب از اعضاي شوراي اسلامي شهر و مديران و پرسنل تلاشگر شهرداري تبريز وجهه همت خود را تأمين رفاه و آسايش عموم شهروندان و پاسخگويي به مطالبات معقول و به حق مردم قرار دادهاند و طي اين سالها نيز توانستهاست در سايه خدماترساني مطلوب ، به بخش قابل توجهي از اهداف توسعه تبريز دست يافته و رضايتمندي عمومي را كسب كند. شهردار تبریز در خاتمه ابراز اميدواري كرد در سايه همكاري و مشاركت عموم مردم با شهرداري ، شهر تبريز بيش از گذشته در مسير توسعه و پيشرفت قرار گيرد. گفتنی است در این مراسم،سالن توليد و پرورش گل و گياه، پل عابر پياده خروجي ارم در اتوبان پاسداران، ۴ باب سرويس بهداشتي در سطح منطقه و هدايت آبهاي سطحي از جمله پروژه هایی بودند با اعتباری بالغ بر ۸ میلیارد ریال مورد بهره برداری قرار گرفت. |
|
↧
↧
February 18, 2013, 1:31 am
همزمان با سالروز قیام تاریخی ۲۹ بهمن مردم تبریز، در آیینی عصر یكشنبه مجتمع پزشكی جهاد دانشگاهی آذربایجان شرقی در منطقه آزاد ارس به بهره برداری رسید. به گزارش اهراب نیوز، مدیرعامل منطقه آزاد ارس در این آیین با بیان اینكه سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب در جمع مردم آذربایجان بموقع و اثر گذار بود، گفت: جهاد در دین ما تلاش تا پای جان ذكر شده و از جهاد دانشگاهی انتظار می رود به شكل ایثارگرانه در جهت تحقق منویات رهبری تلاش كنند. وی نبود ارتباط منطقی دانشگاه با تولید و صنعت را مشكل اصلی كشور دانست و اظهار كرد: جهاد دانشگاهی آذربایجان شرقی این خلاء را با ابداع ها و كارهای خوب، به نحو شایسته ای پر كرده است. نجفی افزود: تنها راه توسعه كشور افزایش تولید كالا و خدمات بوده و كارهایی كه جهاد دانشگاهی انجام می دهد، دانش بنیان است. وی به وسعت یافتن منطقه آزاد ارس در جلفا، نوردوز، خداآفرین اشاره كرد و گفت: تلاش می كنیم تمام مسیر ارس را از مرز تركیه تا استان گیلان، به عنوان مسیر یكپارچه ارس آزاد قرار دهیم. مدیرعامل منطقه آزاد ارس با تاكید بر یكپارچه سازی امور در تمام مناطق مربوط به منطقه آزاد ارس در جلفا، نوردوز، خداآفرین، افزود: باید با برنامه ریزی جامع، این امكان را فراهم سازیم تا مردم در تمام نقاط منطقه از خدمات مختلف آن بهره مند شوند. وی با بیان اینكه در حوزه سلامت، در تمام كشور دو شهر به عنوان پایلوت انتخاب شده كه یكی از آنها منطقه آزاد ارس است اظهار كرد: درصدد تعریف شاخص های شهر سالم در بخش های مختلف درمانی هستیم تا با دارا بودن محیطی سالم، دیگر امكانات موجود در منطقه را در جهت توریسم درمانی و غیره مورد استفاده قرار دهیم. نجفی اضافه كرد: با كمك و همیاری جهاد دانشگاهی استان و دانشگاه علوم پزشكی، می توان زیرساخت های لازم در حوزه سلامت و درمان مردم كشورهای همسایه در منطقه آزاد ارس ایجاد و خدمات متنوعی را با شرایط مطلوب ارایه كرد. وی با تاكید براینكه به غیر از رژیم اشغالگر صهیونیستی تمام افراد از تمام نقاط جهان می توانند ارس وند شوند، یادآوری كرد: بیش از ۱۰هزار میلیارد ریال در بخش خصوصی سرمایه گذاری شده كه ادامه این روند در توسعه هرچه بیشتر منطقه و به تبع آن كشور اثرگذار خواهد بود. وی از ایجاد دانشگاه علم و فرهنگ توسط جهاد دانشگاهی آذربایجان شرقی در منطقه آزاد ارس تشكر كرد و از حمایت همه جانبه خود درجهت شروع به كار این دانشگاه در سریعترین زمان ممكن خبر داد. نجفی مناطق آزاد ارس را یك مزیت بزرگ برای كشور عنوان و تاكید كرد: باید به سوی تولید در داخل كشور گام برداشته و از نخبگان و مخترعانی كه دارای اختراع هستند، در خصوص رساندن اختراع خود به تولید انبوه حمایت كنیم. |
|
↧
February 18, 2013, 7:07 am
نایب رئیس هیئت اجرایی انتخابات نظام پزشکی آذربایجانشرقی از رقابت ۱۸۹ کاندیدا برای کسب ۹۴ کرسی در هشت حوزه انتخابیه در ششمین دوره انتخابات نظام پزشکی استان خبر داد. به گزارش اهراب نیوز، بابالله قاسمی ظهر امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس تبریز اظهار کرد: ششمین انتخابات نظام پزشکی همزمان با سراسر کشور در استان آذربایجانشرقی نیز چهارم اسفند در ۱۰ حوزه انتخابات برگزار میشود. وی افزود: انتخابات نظام پزشکی در هشت حوزه تبریز، مرند، شبستر، سراب، میانه، اهر، مراغه و بناب برگزار میشود و در دو حوزه آذرشهر و اسکو میاندورهای خواهد بود. قاسمی، گروههای ششگانه کاندیداها و رایدهندگان را پزشکان، داروسازان، دندانپزشکان، علوم آزمایشگاهیها و ماماها و لیسانسیههای پروانهدار و بالاتر (بینایی سنجی، شنواییسنجی، کاردرمانی، فیزیوتراپی، اغذیه، لیسانس داروسازی و گفتار درمانی) اعلام کرد. وی اضافه کرد: در نخستین شعب فرعی برای شهرستانهای که تعداد اعضای هیئت مدیره آن به حدنصاب نرسیدهاند، صندوق فرعی ارسال میشود. قاسمی گفت: برای شهرستان ملکان از حوزه مراغه، عجبشیر از حوزه بناب، جلفا از حوزه مرند، کلیبر و ورزقان از حوزه اهر و بستانآباد، هریس، هشترود و چاراویماق از حوزه تبریز صندوق رای ارسال و این حوزهها در انتخابات حوزههای یاد شده شرکت میکنند. وی، تعداد ثبتنامکنندگان برای ششمین دوره انتخابات نظام پزشکی استان آذربایجانشرقی را ۲۰۵ نفر اعلام کرد و اظهار کرد: ۱۶ نفر از ثبتنامکنندگان به دلیل مدارک ناقص، انصراف و یا براساس بندهای ذکر شده در قانون انتخابات نظام پزشکی ردصلاحیت شدهاند. قاسمی تصریح کرد: در تبریز نیز ۴۴ نفر برای انتخابات نظام پزشکی ثبتنام کرده بودند که صلاحیت سه نفر رد شده و ۴۱ کاندیدا برای ۱۷ کرسی هیئت مدیره در این حوزه با هم به رقابت خواهند پرداخت. وی، تعداد واجدان شرایط رای دادن در ششمین دوره انتخابات نظام پزشکی استان آذربایجانشرقی را ۳ هزار و ۵۰۰ نفر اعلام کرد و گفت: ۶ هزار نفر از این تعداد در حوزه انتخابیه تبریز است. قاسمی خاطرنشان کرد: در مجموع ۹۴ نفر از تبریز و هشت شهر دیگر به عنوان اعضای هیئت مدیره نظام پزشکی انتخاب خواهند شد که تعداد اعضای هیئت مدیره تبریز ۱۷ نفر و در هشت شهرستان دیگر هر کدام هفت نفر خواهد بود. وی با بیان اینکه تمام تمهیدات لازم برای برگزاری پرشور و سالم انتخابات پیشبینی شده است، اظهار کرد: هیئت نظارت بر انتخابات اسامی افراد تائید صلاحیت شده را در مهلت تعیین شده اعلام کرد که این افراد تا پایان روز سوم اسفند مهلت دارند تبلیغات انتخاباتی را خود در چارچوب ضوابط انتخابات نظام پزشکی انجام دهند. |
|
↧
February 18, 2013, 8:27 pm
ديروز، امروز، ... فردا؟! از تو ديروز، بهرِ منِ پخمه كمي قند خريدم هر كيلويِ آن، سيصد و اندي سُلُفيدم پول را دادم و، لرزيد سراپايِ وجودم شدم آن مفلسِ بيچاره كه بودم *** يادم آمد كه همين قند، زماني سه تومن بود مزهاش دلكش و، نرخش، همه بابِ دلِ من بود تو ز من راضي و من همه ز تو خُشنود تو، بدونِ كلك و حُقه، ترازوت، پر از قند من ـ بدونِ چك و چانه ـ به تو دادم تومني چند روغنت، فتّ و فراوان، جنسهايت، همه ارزان ميخريدم همه را از تو، بدونِ صف و نوبت نه كوپن بود... و نه سوختنش باعثِ وحشت *** يادم آمد، تو به من گفتي: «از اين نعمتِ ارزان ميدهم نسيه فراوان، كارمندي تو، سرِ بُرج دهي جُمله حسابم ببر اين روغن و فابم.» *** با تو گفتم: «نه، برادر، نه، پدرجان! جنسها هست فراوان، همه ارزان، نگراني تو، كه مردم نخرند و بكند باد. ميدهي نسيه كه شايد شوي از غصّهاش آزاد؟ بس كن، اي خانهات آباد! كارمندم من و دلشاد...» *** باز گفتم كه: «مرا با تو و با نسيه چه كار است؟ من كه دريافتيام چارصد و شصت دلار است (به حساب تومنِ ما، دو هزار و بغلش چارصد و بيست) آخر، اين پولِ كمي نيست.» يادم آيد، تو به من گفتي: «نادان! چند سالي شده گر جنس فراوان يا كه نرخش بُوَد ارزان تا تواني، تو بخر، پر بكن انباري و دالان ورنه، يك روز شوي سخت پشيمان!» *** نشنيدم سخنانت زود رفتم ز دكانت نشيندم سخنت را منِ پخمه، منِ ساده بعد از آن، جنس، سواره شد و اين بنده، پياده *** حال، ايستادهام اندر تهِ صف، گردنِ من، كج تو دگر با منِ بدبخت نكن لج بده ـ اي حضرتِ بقّال! ـ به اين چاكرِ خود، قند قبل از آن كه بشود قيمتِ آن هشتصد و اند! حمید آرش آزاد |
|
↧