| معاون فرهنگی، اجتماعی و گردشگری سازمان منطقه آزاد ارس از امکان پرواز گردشگران نوروزی در آسمان ارس خبر داد. به گزارش اهراب نیوز، عادل نجف‌زاده افزود: این پرواز و گشت هوایی توسط هواپیماهای فوق سبک و تک سرنشین از ۲۸ اسفندماه جاری تا ۱۳ فروردین‌ماه ۱۳۹۲ برای سومین سال متوالی اجرا می‌شود. وی افزود: این پرواز تفریحی همچون سالهای قبل در باند فرودگاه محلی جلفا اجرا می‌شود و علاقمندان می‌توانند با مراجعه حضوری نسبت به ثبت‌نام اقدام کنند. نجف‌زاده ادامه داد: مشاهده زیبایی‌های ارس از آسمان تجربه‌ای متفاوت را برای علاقمندان به طبیعت و ارس گردان نوروزی در پی خواهد داشت. وی افزود: مسیر کلیسای تاریخی سنت استپانوس ( جاده مرزی جلفا - سد ارس) شامل سواحل رودخانه ارس و دریاچه تفرجگاهی سد ارس، مسیر سیه‌رود (جنوب شرق جلفا) شامل آبشار آسیاب خرابه و آبشارهای مناطق ییلاقی مهاران، همچنین مسیر جلفا ـ تبریز با نواحی مناسب برای کوهنوردی نیز از ظرفیت‌های اکوتوریستی منطقه آزاد ارس محسوب می‌شود. نجف‌زاده گفت: در کنار کوهنوردی و صعود به قله‌های کیامکی (روستای داران)، صعود به کوه گئچی قالاسی (جلفا) و صعود به قله کمتال (سیه‌رود)، ورزش‌های آبی و ساحلی نظیر قایقرانی، باد سواری، جت اسکی و اسکی روی آب در دریاچه‌های پشت سد ارس، سد خداآفرین و سد گلفرج، قایقرانی در آب‌های خروشان رود ارس، رافتینگ در رود نوجه مهر و قایق‌های تفریحی پدالی در دریاچه پارک کوهستان از جمله امکانات فراهم شده برای گردشگران این منطقه به شمار می‌رود. معاون فرهنگی، اجتماعی و گردشگری سازمان منطقه آزاد ارس گفت: ساحل زیبای ارس به دلیل قرار گرفتن در نوار شمالی کشور در جذب گردشگران به ویژه از کشورهای همسایه مانند جمهوری ارمنستان و جمهوری آذربایجان موفق بوده و به مقصد جدید مسافران خارجی تبدیل شده است. وی بر رعایت پیوست فرهنگی در برنامه‌های نوروزی منطقه آزاد ارس تاکید کرد و گفت: از ۲۸ اسفندماه تا شش فروردین‌ماه برنامه‌های شاد و مفرح برای گردشگران برنامه‌ریزی شده است و با آغاز ایام فاطمیه برنامه‌هایی با رویکرد مذهبی اجرا خواهد شد. |  |
↧
امکان پرواز گردشگران نوروزی در آسمان ارس فراهم است
↧
در حکایت یکی نبودن "بود و نمود"ها
| عدم سازگاری میان " بود و نمود"ها - البته با نسبتهای مختلف - خصیصه تردید ناپذیر بخش عمده ای از جامعه ماست. در چرائی این عارضه دلایل چندی را میتوان برشمرد اما اساسی ترین آنها را شاید بتوان نگاه حداکثری (ایده آلیستی) مردم ما از انسان و جهان دانست. این که از هر چیز و هر کس انتظاری حداکثری و آرمانی داشته ایم و این نگاه ذائقه ما تا آنجا به تیزی و وسواس راه برده است که کمترین کمبود و نقصی را از هیچ چیز و هیچکس بر نتابیم و تمام بود و نبود او را به ضرب همین کمبود نادیده بگیریم و همین یک عارضه کافی است که افراد جامعه ای را برآن دارد تا برای حفظ حیثیت اجتماعی خویش به هر حیلتی خود را در قواره آن ایده آل ها نشان دهند. تلخ تر اینکه گاه این ظاهرپردازی های حتی اجباری شخص را تا آنجا پیش می برد که خود نیز به داشته های غیر واقعی و ادعایی خویش باور میاورد و آن شخصیت کذایی همه تار و پود وجودی او می شود و این البته همان بحران هویتی است که اغلب ما خود را ازآن مبرا می دانیم. و بی تردید تکثیر چنین انسانهایی به تولید جامعه ای خواهد انجامید با افرادی از درون تهی و از بیرون پر رنگ و پر مدعا. به گمان من ما این نگاه حداکثری را از برکت دین بی بدیل مان داریم. افق ها و ایده ها و ایده آل های رفیعی که دین به ما نشان داده است ذائقه مان ما را تا بدانجا بلندنظر و خوش سلیقه و مشکل پسند بار آورده است که به ذره ای کمتر از آن ایده آل ها رضایت نمی دهیم و البته این رسالت و اعجاز بی تردید دین است که بهترین ها را نشان دهد و بالاترین ها را بنماید اما این موهبت بی نظیر و منظر بلند اگر با تربیتی درست همراه نباشد که نگاه آدمی را به حقیقت ها و واقعیت ها هم زمان باز کند، او را به ورطه آرمانگرایی محض می راند که نتیجه اش ذکر شد. اما این واقعیت ظریف را نباید از نظر دور داشت که از زیبایی های همین دین یکی این که در اوج بلند نمایی و اوج نگاری، چشم بر واقعیات وجودی انسان نمی بندد که "لا یکلف الله نفسا الا وسعها" و ما را نیز به رعایت ظرفیت ها و ظرافت های هم نوعان تاکید میکند اما چنانکه گفته شد نگاه مطلق بین آدمی همواره او را به دیدن و خواستن بالاترین ها خوانده و خود و دیگران را به داشتن بالاترین ها واداشته است و چون احراز آنی چنین خصایصی از انسانی با این مختصات مقدور نیست، ناگزیر او را به نمایاندن ویژگیهای نداشته وادار کرده است .به گمان من اگر شرط اساسی هر تحول اخلاقی و اجتماعی حضور خود واقعی انسان هاست؛ لاجرم نظام تربیتی ما باید برای پروراندن انسانهایی برنامه ریزی و همت کند که پیش و بیش از داشتن ظاهر خوب، به داشتن واقعیت خوب بها دهد و بر این حقیقت عمیق باور داشته باشد که تجاهر به بدی اگر مذموم است، تظاهر به خوبی نیز به همان اندازه مذموم است. |  |
↧
↧
آغوش گرم بهار!
| بهار؛ زیباترین و پرمعناترین فصل خداوند مهربان است، فصلی که آغازگر زندگی دوباره طبیعت است. بهار درسهای زیادی برای ما دارد؛ درس هایی که می تواند مسیر زندگیمان را به سوی باور هرچه بیشتر روز رستاخیز قرار دهد تا یادمان نرود که خدای زنده کننده دوباره طبیعت، روزی ما را هم بعد مرگ زنده خواهد کرد تا پاسخگوی اعمالمان در این دنیا باشیم. چند روزی بیشتر به پایان زمستان نمانده است، بهاری که می آید می تواند سرآغازی معنوی تر بر باورهای قلبی مان باشد؛ سرآغازی که شناخت و باور ما را به وجود خداوند بیشتر و بیشتر کند. این روزها همه ما در انتظار سال نو هستیم؛ سال نویی که بارها و بارها برایمان تکرار شده ولی شاید خیلی کم تلاش کرده ایم تا با آغاز هر سال جدید، باورهای قلبی خود را تازه تر و خدایی تر کنیم. بهار آغوش گرم خود را برای ما باز کرده و این ما هستیم که باید به این آغوش گرم، رنگ معنویت ببخشیم تا از گرمایی چند برابر بهره مند شویم. با آغاز بهار، زندگی تازه روح و روان ما هم بار دیگر همچون سالهای قبل آغاز خواهد شد؛ آغازی که خوب و بد بودنش بیشتر دست خود ما است، شاید در این دنیای مادی با وجود این همه مشکلات اقتصادی و غیره، شروعی معنوی با یاد و نفوذ هر چه بیشتر خدا در قلبهایمان به نظر سخت بیاید ولی این سختی ما را به راحتی ابدی خواهد رساند.... وقتی از همه چیز خسته و دلگیر می شویم، یک آغوش گرم، آن هم آغوش گرم مادر، می تواند بهترین مرهم برای دردهایمان باشد؛ آغوش گرم بهار هم فرصتی است تا از دعوت و آغوش گرم خداوند هم که مهربانترین مهربانان است، بهره مند شویم؛ البته اگر آغازی خوب با آغاز بهار داشته باشیم. |  |
↧
آپاردي سئل‌لر ساراني
| جمعه هفتم آبان بود كه راه افتاديم به سمت بيله سوار براي عبور از مرز و ورود به جمهوري آذربايجان. همسفرانم در اين سفرحاج رضا دليري و اكبر خازن هستند. اين روزها خاطرات اكبرخازن در دست من است براي بازنويسي كه عمده خاطراتش مربوط ميشود به روزهاي حضورش در قرارگاه رمضان. از ۲۰۰۱ تا حالا چند سفر خارجي داشته‌ام. تركيه در۲۰۰۴، نخجوان در ۲۰۰۵ و حج تمتع در ۱۳۸۸. و این ...آخری به شمسی. سفر تركيه عمده ترين رها وردش حضور در" تورك اوجاغي" بود و آشنايي با" نزيه اؤزل" و" بولنت تارهان" كه حکایتش بماند برای جایی اگر پیش آید. واما سفري كه الان در آغازش هستم سفر ۲۰۱۰ من است به جمهوري آذربايجان و آنچه قصد نوشتنش را دارم سوغات همين سفر است. از تبريز كه راه افتاديم با ماشين حاج رضا، جز توقفي در اهر براي صبحانه و مشكين شهر براي بنزين و گاز، نايستاديم و تخت گاز را نديم تا بيله سوار. و اما مغان برايم عجيب دلپذير بود در ديدار نخستي كه داشتم از اين سرزمين. مغان برايم قشلاق ايلياتي هاي آذربايجان بوده با زنگ اشتران و هي‌هي چونان دوره گرد. با آلاچيق هايي که هيچگاه يك جا ساكن نمي شوند و روزگاري بر پشت اشتران و استران و حالا بر كفي وانت ها جا عوض مي كنند براي اتراق. با گله هاي گوسفندان و پارس سگ هايي كه غريبه را راه نمي دهند به اوبا مگر با اذن صاحب اوبا. و با بوي گرم نان تازه كه پخته مي شود بر ساج ، و بوي گندم و نان و هيزم سوخته را با هم دارد. و پخته مي شود در آتشي كه جان كندنش را مي شود از گرمي و تردي نان پخته شده حس كرد. مغان برايم هميشه ياد آور كوچ بوده و هست . كوچ و اتراقي و باز هم كوچ. از هر جايي كه آبي هست و سبزه اي به جايي كه آبي دارد و سبزه اي . اتراق در آلاچيق هايی نمدپوش كه خورشيد از شكاف تاج آلاچيق سرک مي كشد به خانۀ متحرك عشاير در نيمروز. كه گليم و جاجيم و متكاهاي اتاق، نفسي تازه كنند و تني بشويند در نوازش گيسوان گرم خورشيد. با مرداني كه چوبدستشان جزيي از زندگي شان است و كلاه ها گو اينكه دوخته شده است بر سرشان. و بالا پوش هاي بلند پشمي و نمدين، محافظ تن راهوارشان است از سوز سرماي دشت. و با شاماخي هاي رنگ در رنگ و سكّه هاي آويخته از جليقه ها و شلیته هاي هزار ورقي كه خرامان مي رقصند بر تن زنان و دختران اين دشت. مغان براي من همۀ اين تصويرها و تصورات بوده از روزهاي كودكي‌ام تا حالا. مغان براي من جايي است كه كولي هايش می بافند گيسوي شب را. و حالا من به مغان آمده ام تا همۀ اين تصويرها و تصوراتم را ببينم با چشم سر. و نمي بينم. چرا كه بساط ايلياتي ها ديري است در جنگ مغلوبه سكونت و شهر به يغما رفته است. و هر ايلياتي آن همه شهري شده است كه هر شهري پسوندي در شناسنامه اش دارد. اما مگر خيال را از من گرفته اند؟! هنوز هم مي شنوم صداي خوش مادربزرگم را كه از مغان مي گويد و اينكه مغان گرم است. به گرمي نان‌ترد و ساج پز ايلياتي ها. و به گرمي گونه هاي مادربزرگ كه كودكي ام را در آغوشش به خواب مي رفتم و قد مي كشيدم با قصه هايي كه ديوهايش هميشه مغلوب پري ها بودند. آمده ام مغان. آمده ام اينجا نفسي تازه كنم و بگردم در پهندشت خاطرات يك ملّت. آمده ام قصه بشنوم. قصۀ دختر خورشيد را. قصۀ ساراي را . آمده ام بلكه ساراي را باز ستانم از سيل و دست در دست خان چوبانش بگذارم و قصه شان راختم به اين جمله كنم كه: آن دو سال هاي سال در كنار هم به خوبي و خوشي زندگي كردند. آمده ام اي دشت هجران. آمده ام بخوانم از ساراي كه قصه اش را سال ها پيش از صداي رامشگر زينب خانلاروا شنيده ام. آمده ام بخوانم: گئدين دئيين خان چوبانا گلمه سين بو ايل موغانا گلسه باتار ناحق قانا آپاردي سئل لر ساراني... ۱ ساراي آن همه غيرت داشت كه خان چوباني را كه همۀ داراييش ني چوباني اش بود به خدم و حشم خان اردوباد نفروخت . آراز را حًكًم كرد . ارس خروشان را . آب را كه قضاوت كند و تفألی بگشايد در این سفري جبري اش. و آب ساراي را برد كه گنجينۀ حیا بود و وفا. و آب ساراي را برد تا گيسوان سياهش را غير نبويد و خورشيد رخش را جز يار نبوسد. آمده ام اي دشت مغان. لشكر قزلباش هايت را ندايي درده تا ساراي از خان اردوباد باز ستانند و عروس اسماعیل از عثمانی ها. بستانند و ندا دردهند: اگر خسته جاني بگو ياعلي! ۲ مغان برايم همۀ آن تصويرها و تصورهاست كه بسيار شنيده ام. مغان براي من سرزمين ساراي است و اوباهاي ايلياتي ها. سرزمين قزلباش هاي شاه اسماعيل. سرزمين گندم و بركت. سرزمين دلتنگي هاي خان چوبان در فراق ساراي. □ مغان زيباست. نسيم روح نوازي روحم را مي نوازد. لحظه اي تصويرعباس ميرزا مي آيد جلوي چشمم. و مي گذرد. شنيده ام جوان بود كه دق كرد و مرد. خسته از بيست و پنج سال جنگ. شمشير بر كمر و تفنگ بر دوش. و آن جمله اش به قونسول بریتانیا در گوشم ؛ تعجب می کنم که خورشید پیش از شما بر ما تابیده و شما پیش از ما بیدار شده اید! خدارحمتش كند. مي رسيم بيله سوار. بالاخره بيله سوار را ديدم. اما بيشتر از بيله سوار اسم پارس آباد را شنيده ام از مغان. پارس آباد مغان . و هنوز نديده امش.و كاش ببينمش. مي‌رسيم آخر ايران . يعني جايي كه دري آهني دارد و از آنجا به بعد را بايد با گذرنامه بروي. داريم و مي رويم آن سوي در. با دو مهر بر گذرنامه ها . يكي را گمرك ايران مي زند كه خروج . و ديگري را گمرك آذربايجان كه گيريش. يا همان ورود. البته همين يك مهر دو مانات براي هر كداممان آب مي خورد. مهر را مي گيرد دستش و از پشت شيشه نگاهت مي كند و با دو انگشت اشاره مي كند به گيشه اي كه از آنجا پاسپورت را ليزانده اي داخل. كه يعني دو مانات بده. تومن ها را قبل از ورود چنج كرديم. با مانات و دلار. هنوز پايمان را نگذاشته ايم داخل كه دومانات پیاده شديم. بعد هم كه آن يكي مأمور مي آيد و مي رويم اتاق تفتيش و پنج مانات هم آنجا پياده مي شويم. پولدا سؤز يوخ ها...!!! ۳ اما گران مي آيد براي آدم. جلوۀ خيلي بدي دارد اين گونه رشوه گرفتن. هفت مانات كه مي شود چيزي حدود نه هزارتومان خودمان و بالأخره واردشديم به جمهوري همسايه مان. جمهوری بادکوبه. ياد شهريار بخير و آغاز حيدربابايش. خواستم بگويم سلام اولسون شوكتيزه ائليزه۴ كه ديدم بهتر است بگويم: سلام اولسون رشوتيزه مرزيزه.۵ پی نوشت ها: ۱- بخشی از افسانۀ منظوم سارای: بروید به خان چوبان بگویید/ امسال نیاید به مغان/ اگر بیاید خونی پاگیر حونی ناحق می شود/ سیل سارای را برد. ۲- شعار لشکر قزلباش شاه اسماعیل صفوی، بنیانگذار سلسله پادشاهی صفوی در ایران ۳- صحبت پول که نیست، اما... ۴- سلام بر ایل و بر شوکتتان ۵-سلام بر مرز و بر رشوه تان از کتاب " همسایه خانه زاد" |  |
↧
مسئولان به گوش: خیل پروازهای خارجی از تبریز در ایام نوروز
| با نزدیک شدن به سال جدید، فرودگاه بین المللی شهید مدنی تبریز از افزایش تعداد پرواز در چهار مسیر خارجی خبر داد. میراث فرهنگی: با فرا رسیدن ایام نوروز و رشد تقاضای مسافرین، پروازهای خارجی این فرودگاه در چهار مسیر مشخص افزایش خواهد یافت. این پروازها که جزو پروازهای غیربرنامه‌یی هستند در مسیرهای قاضیانتب، آدانا، قیصریه و اسپارتا انجام خواهند شد. "علی رستمی"مدیرکل فرودگاههای استان آذربایجان شرقی ضمن اعلام این خبر گفت:«اداره کل فرودگاههای استان و تمامی ارگانها، نهادها و شرکتهای هواپیمایی مستقر در فرودگاه بین‌المللی شهید مدنی تبریز آمادگی کامل برای استقبال از میهمانان نوروزی را دارند.» وی با بیان اینکه در فرودگاه با تقدیم شاخه‌های گل و شیرینی از مسافرین استقبال خواهد شد ادامه داد:« نصب بنرهای اطلاع رسانی مناسب و آراستن سفرههای هفتسین، استقرار اکیپ هلال احمر و سازمان میراث فرهنگی، نماینده هتلداران و آژانسها و نیز توزیع نقشه راهنمای شهر تبریز از دیگر اقداماتی است که در این فرودگاه انجام می‌شود.» مدیرکل فرودگاههای استان آذربایجان شرقی همچنین از افزایش پرواز در مسیرهای داخلی خبر داد و گفت:« پروازهای داخلی فرودگاه تبریز در مسیرهای شیراز، بندرعباس، مشهد و اصفهان در ایام نوروز افزایش خواهد یافت.» وی افزود:«پروازهای داخلی و خارجی، توسط شرکتهای هواپیمایی اطلس جت، انورجت، کروندون و ماهان انجام خواهد شد که شامل ۸۰ پرواز (ورودی و خروجی) خواهد بود.» گفتنی است؛ پروازهای غیربرنامه یی این فرودگاه از ۲۷ اسفند آغاز و تا ۱۵ فروردین به طول می‌انجامد. به گفته وی، هم‌اکنون از فرودگاه بین‌المللی شهید مدنی تبریز، پروازهای خارجی در مسیرهای ترکیه، گرجستان، آذربایجان، عراق و عربستان و پروازهای داخلی در مسیرهای تهران، مشهد، اصفهان، اهواز، شیراز، بندرعباس، عسلویه و کیش برقرار است |  |
↧
↧
«آرپادره سی» بستر جدید سیاحتی جوانان تبریزی
| در این مراسم مهندس تقی‌پور، مدیرعامل سازمان پارک‌ها و فضای سبز شهرداری از تحقق کامل طرح کاشت ۵ میلیون اصله درخت و نهال در فضاهای خالی شهر تبریز طی سال جاری خبر داد و افزود: با اجرای این طرح، زمینه برای افزایش چشمگیر سرانه فضای سبز شهری فراهم شده است. مدیرعامل سازمان پارک‌ها و فضای سبز شهرداری تبریز در ادامه از از شناسایی ۱۲۵۰ هکتار از اراضی خالی شهر تبریز برای کاشت گونه‌های مختلف فضای سبز خبر داد و خاطرنشان کرد: از این میزان، کاشت ۵۰۰ هکتار از زمین‌های مستعد کاشت فضای سبز در تبریز از سوی این سازمان هدف‌گذاری شده که پیش‌بینی می‌شود با کاشت این فضاها، سرانه فضای سبز شهر تبریز در سال آینده به ۱۹ متر مربع افزایش یابد. مهندس تقی‌پور در عین حال با اشاره به جزئیات اجرای طرح جنگل کاری آرپادره سی گفت: تاکنون محدوده‌ای به وسعت ۳۳۰ هکتار از اراضی آرپادره سی تحویل شهرداری تبریز شده و ۶۰ هکتار دیگر نیز در حال طی مراحل تحویل و واگذاری نهایی است که شهرداری تبریز برنامه ریزی‌های جامع و کلانی برای کاشت این محدوده و ایجاد بستری جدید برای رفاه، تفریح و نشاط شهروندان تبریزی انجام داده است. شهردار تبریز نیز در این مراسم گفت: با اجرای سریع و کامل طرح جنگل‌کاری در محدوده ۴۰۰ هکتاری آرپادره سی توسط شهرداری، این محدوده به بستر جدیدی برای تفرج و سیاحت شهروندان و خانواده‌های تبریزی در آینده‌ای نزدیک تبدیل خواهد شد. مهندس علیرضا نوین با اعلام این مطلب افزود: تلاش و برنامه ریزی برای توسعه و افزایش سرانه فضای سبز شهر تبریز از جمله محوری ترین سیاست‌ها و برنامه‌های راهبردی شهرداری طی سالهای اخیر بوده و این مجموعه موفق شده است طی این سال‌ها و در سایه اجرای طرح‌های متعدد، سرانه فضای سبز موجود شهر تبریز را از ۸ متر به ۱۵ مترمربع افزایش دهد. وی افزود: با وجود اقدامات و برنامه‌ریزی‌های اساسی صورت گرفته از سوی شهرداری طی سالهای اخیر، شهر تبریز همچنان نیازمند ایجاد فضاهای سبز جدید است و باید با اجرای طرح‌هاي بزرگی همچون طرح‌های جنگل‌کاری، نسبت به افزایش هرچه بیشتر این سرانه تلاش کنیم. شهردار تبریز در ادامه حفظ و صیانت از فضای سبز و تلاش برای توسعه و افزایش آن را وظیفه تمامی آحاد جامعه دانست و بر لزوم مشارکت عمومی شهروندان برای افزایش سرانه فضای سبز شهری تاکید کرد. وی در ادامه با اشاره به اقدامات شاخص شهرداری در حوزه فضای سبز شهری طی سالهای اخیر افزود: اجرای طرح‌های جنگل‌کاری در ارتفاعات عون بن علی، پارک عباس میرزا، پارک الغدیر، کاشت درخت و درختچه در فضاهای خالی شهر، کاشت محوطه خالی ادارات و سازمان‌ها و نهادهای دولتی و کارخانه‌ها، احداث ۱۲۰ پارک و بوستان محلی جدید، اجرای طرح شبکه آبیاری قطره‌ای، توسعه پارک ائل گلی، الحاق ائل باغی به ائل گلی و طرح‌های متعدد دیگر از اقدامات شاخص مدیریت شهری تبریز طی سالهای گذشته در حوزه فضای سبز به شمار می‌رود. شهردار تبریز در پایان با تاکید بر لزوم اجرای طرح ایجاد فضای سبز عمودی در شهر خواستار برنامه‌ریزی علمی به منظور اجرای طرح یاد‌شده روی پشت‌بام ساختمان‌های بلند مرتبه شد. مهندس نوین در عین حال از عموم شهروندان تبریزی خواست برای ایجاد، توسعه و نیز صیانت و حفظ فضای سبز شهری مشارکت مستقیم و هدفمند کنند. (دنیای اقتصاد) |
↧
تصاویر/ روستای هریس ۷ ماه پس از زلزله به استقبال بهار می رود
 |
↧
هشدارهای نوروزی پلیس آگاهی
| رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: بیشتر سرقت های منازل، در روز و یا اوایل شب اتفاق می افتد. به گزارش واحد مرکزی خبر؛ سرهنگ محمدیان با اشاره به افزایش سفرهای درون و برون شهری و افزایش میزان دید و بازدیدها در تعطیلات نوروز گفت: برخلاف تصور عمومی، بیشتر سرقت ها به جای شب ها، در روزها اتفاق می افتد و سارقان از شلوغی تردد مردم، سوء استفاده می کنند. وی از مردم خواست پیش از ترک منزل، درها و پنجره را حتماً قفل و همسایگان مورد اعتماد خود را از نبودن در منزل آگاه کنند. سرهنگ محمدیان گفت: چراغ های همیشه روشن در شب نه تنها مناسب نیست، بلکه نشانه ای است که ساکنان در منزل حضور ندارند و بهتر است در این موارد از چراغ های تایمر دار برای تغییر میزان روشنایی منازل استفاده شود. رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ با بیان اینکه در این روزها سارقان با حربه نصب نوشته هایی بر در منازل مبنی بر این که آمدیم و تشریف نداشتید در مراجعه مجدد، متوجه خالی بودن منزل می شوند، از همسایگان خواست در صورتی مشاهده چنین پیام هایی آنها را بردارند و بعداً در اختیار صاحب منزل قرار دهند. رئیس پلیس آگاهی تهران درخصوص سرقت با اسپری های بی هوشی نیز گفت: تاکنون این گونه موارد مشاهده نشده است و سارقان از خستگی و زمان های عمق خواب مردم استفاده و اقدام به سرقت می کنند. |
↧
نخستین سکه‌های ضرب شده ایران در موزه آذربایجان
| مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری آذربایجان شرقی از اهدای نخستین سکه های ضرب شده در ایران به موزه آذربایجان خبر داد. صنایع دستی و گردشگری استان، تراب محمدی افزود: تعداد پنج سکه دوره هخامنشی به عنوان اولین سکه های ضرب شده کشورمان به این موزه اهدا شده است. محمدی تشریح کرد: با اهدای این اموال از سوی «فرشید خجسته فر»، قدمی موثر برای پر کردن جای خالی سکه‌های دوره های مختلف تاریخی در موزه آذربایجان برداشته شد. وی با بیان اینکه از یازده پادشاه هخامنشی دو تن از آنها سکه ضرب نکرده اند، افزود: با این اهدا از ۹ پادشاه هخامنشی به عنوان نخستین ضرب کنندگان سکه در ایران، هم اکنون پنج جای خالی سکه های این دوره پر شده است. مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان ادامه داد: این پنج سکه متعلق به داریوش اول به عنوان اولین ضرب کننده سکه در ایران، خشایارشاه، اردشیر اول، داریوش دوم و خشایارشاه دوم هستند. محمدی با بیان اینکه این سکه ها دارای جلد نقره هستند، اهدای اموال به موزه از سوی آقای خجسته فر را اقدامی قابل تقدیر و اثرگذار توصیف کرد. وی موزه آذربایجان را دومین موزه تاریخی کشور پس از موزه ملی تهران عنوان کرد و گفت: این موزه دارای آثار منحصر به فردی از تاریخ وتمدن دوره های مختلف تاریخی از نقاط مختلف ایران زمین است. این مقام مسئول یادآور شد: امکان بازدید از این سکه های هخامنشی در کنار سایر اشیای منحصر به فرد موزه و بنای زیبا و تاریخی آن در ایام تعطیلات نوروزی برای گردشگران و بازدیدکنندگان علاقه‌مند فراهم شده است. محمدی همچنین با اشاره به ثبت ملی ساختمان موزه آذربایجان در فهرست آثار ملی گفت: این موزه که در خیابان امام خمینی(ره) و جنب مسجد کبود تبریز واقع شده همواره بیشترین آمار بازدید کننده را در طول سال نسبت به دیگر موزه ها داشته است. وی اضافه کرد: چیدمان تاریخی طبقه همکف موزه با معرفی طبقه بندی شده دوره‌های پیش از تاریخ تا ساسانی، سالن سکه‌ها و سالن آثار دوره اسلامی و زیر زمین موزه شامل مجسمه‌های منحصر به فرد استاد احد حسینی، همه ساله بازدیدکنندگان فراوانی را به خود جذب می کند. یادآور می شود، وی خاطرنشان کرد: موزه آذربایجان، مانند سایر موزه‌های آذربایجان شرقی در ایام تعطیلات نوروز، همه روزه از ساعت ۹ صبح الی ۹ شب آماده بازدید گردشگران و علاقه‌مندان به آثار تاریخی و فرهنگی خواهد بود.منبع:ایسنا |  |
↧
↧
ساعت زندگی‌اش ایستاد؛ وقتی شیشه ساعت دیواری شکست...
| حسرتی برایش ماند؛ تاوان یک لحظه شادی را به بهای زندگی خود معامله کرد، در یک لحظه رویاهایش سوخت، چشم‌هایش خونی شد، زندگی اش از حرکت ایستاد؛ وقتی ساعت دیواری هم از این حادثه خراش برداشت، ترک خورد و تکه تکه شد. دنیا در برابر چشمانش تیره شده، اما این تمام ماجرا نیست، یک سالی از این ماجرا می‌گذرد، و فقط در این یک سال؛ توانسته به نبود انگشتان دستانش عادت کند، چرا که دیگر چشمی برای دیدن ندارد. خاطرات تلخ روزهای گذشته را مرور میکند؛ دلخوری‌های مادرش را و چشم قره‌های پدرش را، شاید اگر کمی بهاء می‌داد، اگر اندکی باور می‌کرد این چشم قره ها برای خودش است، شاید امروز می دید و لمس می‌کرد. هر چند در آستانه ی نوروز و به بهانه‌ی چهارشنبه سوری، عده‌ای بی‌خیال از دغدغه‌ی دیگران و صرفا برای لحظه‌ای شادی، دلهره ای عجیب در دل همنوعان خویش ایجاد می‌کنند، ولی هستند کسانی نیز که آرزویشان، چهارشنبه‌ای امن و عاری از هرگونه خاطره‌ای تلخ برای شهروندان است. حادثه برای هرکسی اتفاق می‌افتد سرپرست مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی آذربایجانشرقی در گفتگو با خبرنگار ایسنا، از روزهای آخر سال بعنوان هفته ی وحشت برای خانواده ها یاد کرده و تاکید دارد، خانواده‌ها باید سعی کنند از برپایی آتش در معابر باریک و در نزدیکی پست‌های برق یا ایستگاه‌های تقلیل فشار گاز و پارکینگ‌های عمومی توسط فرزندان خود جلوگیری کنند. دکتر رسول صادق با تاکید بر اینکه هر گونه بی توجهی به نکات ایمنی و سهل انگاری در برپایی مراسم چهارشنبه سوری می تواند زیان های جانی و مالی سنگین و غیر قابل جبرانی را در پی داشته باشد، گفت: در بسیاری از مواقع در زمان پرتاب ترقه علاوه بر تولید صداهای بسیار گوشخراش و آزارنده، آسیب‌های جدی به چشم و سایر ارگان‌های بدن وارد می‌کنند. وی با بیان اینکه اکثر گروه سنی جوانان و نوجوانان در ترقه بازی، فشفشه بازی و آتشبازی عواقب این امر را در نظر نمی گیرند گفت: باید به کودکان و نوجوانان آموزش داد که آنها در مقابل مواد محترقه و منفجره و آتشبازی آسیب‌پذیر هستند و حادثه برای هرکسی اتفاق می‌افتد. دکتر صادق با بیان اینکه حتی در صورتی که در استفاده از مواد آتش بازی مراقبت کامل صورت گیرد؛ باز احتمال وقوع حادثه برای استفاده کنندگان وجود دارد، گفت: متاسفانه در اکثر موارد کسانی که برای تماشای این مناظر حضور دارند، آسیب می‌بینند. وی چشم‌ها و دست‌ها را از نکات آسیب پذیر در انفجار ترقه عنوان کرد و می‌گوید: باید در حین بروز حادثه، ناحیه سوخته را برای خنک نگهداشتن با آب سرد شست و شو داد و لباس مصدوم را که مربوط به عضو سوخته بدن اوست در آورد. سرپرست مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی آذربایجانشرقی از شهروندان خواست قبل از اعزام تکنسین های فوریتهای پزشکی به محل، لباس مصدوم را که به پوست ناحیه سوخته چسبیده است، از پوست جدا نکنند؛ بلکه لباس را از دور تا دور محل چسبیده قیچی کنید. دکتر صادق با بیان اینکه احتمال تورم در ناحیه سوخته شده وجود دارد، یادآور شد: شهروندان باید ساعت، گردنبند، دستبند، انگشتر، کمربند و کفش های مصدوم را در آورند. وی در خصوص توصیه های ایمنی در صورت آسیب دیدن چشم و یا پلک‌ها نیز تاکید کرد: مصدوم باید از مالیدن چشم‌ها و پلک‌ها خود داری کند و حتما در اولین فرصت به اورژانس چشم پزشکی مراجعه کند. دکتر صادق یادآور شد: چشمهای فرد آسیب دیده را باید با یک وسیله مانند لیوان‌های یک بار مصرف بپوشانند و نیازی به گذاشتن دستمال، پنبه یا گاز روی چشم یا استفاده از پماد یا قطره چشمی وجود ندارد، چرا که آسیب وارده به چشم را شدیدتر کند. نیروی انتظامی با جشن‌های پارک محور و میدان محور برخورد میکند هر چند فرمانده انتظامی آذربایجان شرقی نیز در گفت‌وگویی بر این مهم تاکید کرده است که نیروی انتظامی با برگزاری جشن‌های پارک محور و میدان محور مخالف است یادآور شد، بمنظور تامین امنیت، تعداد افراد حاضر در پست‌های انتظامی در روزهای آخر سال افزایش یافته و کنترل‌ها تشدید می‌شود. خرم نیار کنترل آلودگی‌های صوتی را از برنامه‌های نیروی انتظامی در روزهای آخر سال عنوان کرده و یادآور شد: رانندگانی که آلودگی صوتی ایجاد کنند تا ۱۳ فروردین خودرو‌هایشان توقیف شده و پس از آن به پرونده‌هایشان رسیدگی خواهد شد. |  |
↧
برخورد مرگبار کامیون با ۴ عابر
| سرهنگ رضا سلبی، رئیس مرکز کنترل و ترافیک راهور ناجا گفت: در ساعت ۳: ۰۰ بامداد روز گذشته در کیلومتر ۸۰ آزادراه زنجان-تبریز بر اثر برخورد یک دستگاه کامیون با ۴ نفر عابر که راننده و ۳ نفر از مسافرین یک‌دستگاه اتوبوس بنز که به علت نقص فنی مابین باند ۱ و شانه خاکی آزادراه متوقف بوده است هر ۴ نفر کشته شدند. وی در ادامه افزود: علت این حادثه توسط کار‌شناسان پلیس راه نقض ماده ۴ قانون ایمنی راه و راه آهن توقف غیر مجاز در سطح آزادراه از جانب راننده اتوبوس بنز اعلام شد.a |  |
↧
دو روزه نمي‌شود تبريز را ديد
| من محمدرضا اميرناجي هستم با نام هنري رضا ناجي، متولد پنجم دي ۱۳۲۱ در تبريز. در خانواده‌اي مذهبي به دنيا آمدم. پدرم قاليباف بود و به‌خاطر علاقه به هنر از زمان نوجواني در تئاترهاي خياباني بازي مي‌كردم. از همين طريق هم با حرفه بازيگري آشنا شدم. در كنار استادها عباس جوانمرد و ابراهيم‌آبادي تعليم بازيگري ديدم. من در پادگان اروميه، نمايشنامه «غلام يحيي» را اجرا كردم. بعد از اجراي آن تيمسار شفقت، فرمانده پادگان از نمايشنامه‌ام خوشش آمد و از من قدرداني كرد. اين اولين بار بود كه در زمينه هنر از من قدرداني مي‌شد. يكي از خاطرات زيباي من آن است كه با همراهي خدابيامرز حسين منجم‌زاده به ملاقات استاد شهريار رفتيم و استاد چند بيت از شعرهايي را كه تازه سروده بود، براي ما خواند. من از ديار شهريار و ستارخان و باقرخان هستم و شهر من تبريز، شهر اولين هاست. اگر بخواهم از ديدني‌هاي شهرم برايتان بگويم بايد قبل از هر چيز به استخر و عمارت ايل گلي اشاره كنم كه يكي از زيباترين پارك‌هاي آبي ايران است. در گذشته‌ها ايل گلي يكي از تفريحگاه‌هاي من و دوستانم بود. زيرا بالاي كوهي قرار داشت كه هم بسيار زيبا بود و هم بسيار خنك. در تابستان‌ها نيز هوايش خنك‌تر از تبريز است. اين محل با آن درياچه و پارك و عمارت بسيار زيبايش هنوز هم مورد استقبال مردم قرار مي‌گيرد. تا جايي كه در تابستان عده زيادي در آن منطقه چادر مي‌زنند و خيلي‌ها هم چادرهاي شهرداري را اجاره مي‌كنند و شب را آنجا مي‌گذرانند. عمارت شهرداري و برج يانقين كه اولين برج آتش‌نشاني است هم بسيار ديدني است. سومين جايي كه بايد از آن بگويم مقبره الشعراست. جايي كه بيش از ۴۰۰ نفر شاعر از جمله استاد شهريار در آن مدفون هستند. شايد شما هم مثل بسياري ديگر از افراد فقط تصاوير زيادي از مقبره الشعرا ديده باشيد. ولي مقبره الشعرا را بايد از نزديك ديد. عكس‌هايش بيانگر جذابيت آن نيست. وقتي داخل اين ساختمان مي‌شويد، تصويرها و مجسمه‌هايي از تمام شاعران مدفون در آن قرار دارد. اگرچه بارها و بارها به مقبره الشعرا رفته‌ام، ولي خودم تاكنون نديده‌ام كسي در اين محل شعر بخواند يا ساز بزند، هرچند گاهي اوقات از ديگران اين را شنيده‌ام، درست بر خلاف مقبره باباطاهر در همدان يا مقبره حافظ در شيراز. من چندبار شاهد بوده ام در مقبره باباطاهر شاعران زيادي مي‌آيند و شعر مي‌خوانند. خودم از شعر خواني آنها لذت برده‌ام. به نظرم اشعار باباطاهر بسيار زيباست. البته بايد در بين اين همه مناطق ديدني به مسجد كبود تبريز و بازار بزرگ تبريز هم اشاره كنم، زيرا تبريز بزرگ‌ترين بازار سر پوشيده خاورميانه را دارد. عمارت و موزه شهرداري را هم بايد از نزديك ببينيد و از زيبايي آن لذت ببريد. در كل بايد بگويم تبريز را بايد از نزديك ديد نه با عكس‌هايي كه از آن منتشر مي‌كنند. مطمئن باشيد تبريز را در دو روز سفر هم نمي‌توان به‌طور كامل ديد. اگر كسي با قصد گردشگري به اين شهر مي‌آيد بايد يك هفته وقت بگذارد تا بتواند تمام نقاط ديدني آن را ببيند. زيرا تبريز از آن دسته مناطق زيباي ايران است كه آثار باستاني و معماري‌هاي بسيار جالبي دارد. مگر ميشود به تبريز آمد و خانه حيدرزاده را نديد؟ شما مي‌دانستيد وقتي از فرودگاه تبريز از خروجي مرند خارج مي‌شويد، مجسمه‌اي كه قرار داده‌اند، تصوير محمدعلي پسياني است؟ پسياني اولين خلبان ايراني در آلمان بوده است كه در همان كشور هم زندگي مي‌كرده. به‌خاطر همين ديدني‌هاست كه مي‌گويم تبريز را نمي‌توان دو روزه ديد. من به مردم پيشنهاد مي‌كنم در تابستان و بهار به تبريز بيايند. زمستان تبريز سرد است و شايد بعضي مردم اذيت شوند. ولي آب و هواي تبريز در دو فصل ابتداي سال بسيار خوب است. اگر هم كسي هواي خنك‌تر بخواهد مي‌تواند به ايل گلي برود. من تا به اين سن، سفرهاي داخلي و خارجي بسيار زيادي رفته ام. از شهرهاي بزرگ ايران مثل شيراز و اصفهان و مشهد مقدس و همدان گرفته تا كشورهاي خارجي مثل فرانسه، آلمان، دبي، استراليا، هندوستان و... تمام سفرهاي خارجي ام به دوران پس از بازيگري‌ام مربوط ميشود. بين تمام سفرهايم زيباترين خاطره‌ام براي زيارت خانه خدا بود و جالب‌ترين سفرم ديدن كشور آلمان كه در جشنواره برلين مورد تقدير قرار گرفتم. گرفتن خرس نقره‌اي در برلين خاطره شيرين اين سفر را براي هميشه در ذهن من ثبت كرد. |  |
↧
تله کابین تبریز میزبان گردشگران نوروزی با برنامه های شاد و مفرح
| تله کابین تبریز ازنخستین روزهای آغاز سال جدید وهمزمان با تعطیلات نوروزی با اجرای برنامه های شاد و مفرح فرهنگی هنری نظیر موسیقی اصیل آذربایجانی و دیگر برنامه ها ، پذیرای میهمانان، گردشگران و شهروندان تبریزی است.به گزارش اهراب نیوز، تله کابین تبریز که توسط شهرداری تبریز در عون بن علی احداث شده است، بر جاذبه های این منطقه به عنوان یکی از نقاط توریستی، تفریحی افزوده و هر روز پذیرای هزاران نفر از شهروندان و میهمانان و گردشگران داخلی و خارجی است. علاوه بر این وجود طبیعت بکر دامنه های عون بن علی و طرح های جنگل کاری این ارتفاعات با امکانات تفریحی و رفاهی چون رستوران ، پارک های تفریحی و دیگر امکانات ، بر جاذبه های این منطقه افزوده است. گفتنی است در ایام نوروز موسیقی زنده توسط هنرمندان معروف شهر تبریز در سالن جدیدالاحداث ایستگاه دوم تله کابین همه روزه جهت رفاه میهمانان و گردشگران و شهروندان تبریزی اجرا می شود. |  |
↧
↧
اسامی 71شهردار تبریز در صد سال گذشته/ تربیت مشهورترین والی
| مجله نوروزی اهراب نیوز، به سراغ لیست شهرداران تبریز رفته است: ۱.سردار همایون قاسم‌خان والی (۱۲۸۶) ۲.علی مسیو (۱۲۸۸) ۳.میرزا ابراهیم‌خان کلانتری باغمیشه‌ای (شرف الدوله)(۱۲۸۹) ۴.رفیع الدوله (۱۲۹۲ - ۱۲۹۰) ۵.حاج عبدالغفار ناظم العداله (عدل ضرابی) (۱۲۹۵ - ۱۲۹۳) ۶.یحیی ناظم الدوله دیبا (۱۲۹۶) ۷.دکتر رفیع خان امین (۱۲۹۶) ۸.حاجی سیف (۱۲۹۷ - ۱۲۹۶) ۹.حاج حسینقلی خان جلیلی (ارفع الملک) (۱۲۹۹ - ۱۲۹۷) ۱۰.حاج میرزا آقا بلوری (۱۲۹۹) ۱۱.حاج عبدالغفار ناظم العداله (عدل ضرابی) (۱۳۰۰) ۱۲.میرزا ابراهیم‌خان کلانتری باغمیشه‌ای (شرف الدوله) (۱۳۰۱) ۱۳.احمد مشایخی (مستشار السلطنه) (از آذر ۱۳۰۲ تا شهریور ۱۳۰۳) ۱۴.حاج میرزا آقا بلوری (از شهریور ۱۳۰۳ تا شهریور ۱۳۰۴) ۱۵.عبدالحسین طباطبایی شهامیر (سردار مفخم) (از شهریور ۱۳۰۴ تا خرداد ۱۳۰۵) ۱۶.احمد مشایخی (از خرداد ۱۳۰۵ تا مرداد ۱۳۰۵) ۱۷.حاج عبدالغفار ناظم العداله (عدل ضرابی) (از مرداد ۱۳۰۵ تا شهریور ۱۳۰۶) ۱۸.محمدعلی تربیت (از مهر ۱۳۰۶ تا فروردین ۱۳۰۹) ۱۹.حاج حسینقلی خان جلیلی (ارفع الملک) (از فروردین ۱۳۰۹ تا مرداد ۱۳۱۰) ۲۰.میر مصطفی علامیر (از مرداد مرداد ۱۳۱۰ تا فروردین ۱۳۱۱) ۲۱.سرهنگ محمود غفاری (از فروردین ۱۳۱۱ تا تیر ۱۳۱۲) ۲۲.میرزا جلال‌الدین خان کیهان (از تیر ۱۳۱۲ تا مرداد ۱۳۱۳) ۲۳.حاج حسینقلی خان جلیلی (ارفع الملک) (از مرداد ۱۳۱۳ تا بهمن ۱۳۱۶) ۲۴.مرتضی امین (از بهمن ۱۳۱۶ تا مهر ۱۳۱۷) ۲۵.ابوالقاسم جهانگیری (از مهر ۱۳۱۷ تا اردیبهشت ۱۳۱۹) ۲۶.عبدالحمید حکیمی (از اردیبهشت ۱۳۱۹ تا تیر ۱۳۱۹) ۲۷.مهدی هادی (از تیر ۱۳۱۹ تا آذر ۱۳۱۹) ۲۸.عبدالله سررشته‌دار (داریوش سررشته) (از آذر ۱۳۱۹ تا مهر ۱۳۲۰) ۲۹.حاج میرزا آقا بلوری (از مهر ۱۳۲۰ تا تیر ۱۳۲۲) ۳۰.علی اصغر اعتصام (از تیر ۱۳۲۲ تا مهر ۱۳۲۲) ۳۱.اسماعیل بهادر (از مهر ۱۳۲۲ تا فروردین ۱۳۲۳) ۳۲.غلامرضا الهامی (از فروردین ۱۳۲۳ تا مهر ۱۳۲۴) ۳۳.ابوالحسن خان اقبال آذر (کفیل) (از مهر ۱۳۲۴ تا دی ۱۳۲۴) ۳۴.آتش بیات ماکو (از دی ۱۳۲۴ تا مهر ۱۳۲۵) ۳۵.عبدالله رحیمی (از مهر ۱۳۲۵ تا آذر ۱۳۲۵) ۳۶.مهندس هدایت‌الله کلانتری (از دی ۱۳۲۵ تا مهر ۱۳۲۷) ۳۷.سعید سراج میر (از مهر ۱۳۲۷ تا شهریور ۱۳۲۸) ۳۸.مهندس فتح‌الله موثق (از شهریور ۱۳۲۸ تا شهریور ۱۳۲۹) ۳۹.سعید مجتهدی (از شهریور ۱۳۲۹ تا بهمن ۱۳۳۰) ۴۰.محمود روحانی (از بهمن ۱۳۳۰ تا اسفند ۱۳۳۰) ۴۱.عبدالحسین وجدانی (از فروردین ۱۳۳۱ تا آبان ۱۳۳۲) ۴۲.علی نقی مولوی (از آبان ۱۳۳۲ تا فروردین ۱۳۳۵) ۴۳.سید مهدی نبوی (از اردیبهشت ۱۳۳۵ تا آذر ۱۳۳۶) ۴۴.سرتیپ محسن فرزان (از فروردین ۱۳۳۷ تا مهر ۱۳۳۷) ۴۵.سعید مجتهدی (از مهر ۱۳۳۷ تا شهریور ۱۳۳۸) ۴۶.لطفعلی قوامی (از شهریور ۱۳۳۸ تا مرداد ۱۳۳۹) ۴۷.مجید نسرین پور (از مهر ۱۳۳۹ تا تیر ۱۳۴۰) ۴۸.سرهنگ حسین وخشوری (از تیر ۱۳۴۰ تا اردیبهشت ۱۳۴۳) ۴۹.سرتیپ حسینقلی وکیلی (از اردیبهشت ۱۳۴۳ تا مهر ۱۳۴۴) ۵۰.ابوالفضل ادیب (از مهر ۱۳۴۴ تا تیر ۱۳۴۵) ۵۱.سید علی پیشداد (از تیر ۱۳۴۵ تا مرداد ۱۳۴۶) ۵۲.دکتر مصطفی امیر پناهی (از آذر ۱۳۴۶ تا مهر ۱۳۴۷) ۵۳.دکتر محمد علی ظهیری (از آبان ۱۳۴۷ تا اسفند ۱۳۴۷) ۵۴.دکتر حمید وارسته (از اسفند ۱۳۴۷ تا آذر ۱۳۵۰) ۵۵.دکتر عبدالعلی شاهید (از آذر ۱۳۵۰ تا آذر ۱۳۵۲) ۵۶.سرتیپ جواد مصری (از آذر ۱۳۵۲ تا خرداد ۱۳۵۳) ۵۷.مهندس حسن اسکندری (از خرداد ۱۳۵۳ تا تیر ۱۳۵۴) ۵۸.دکتر حمید وارسته (از مرداد ۱۳۵۴ تا دی ۱۳۵۶) ۵۹.دکتر محمد باقر صدری (از دی ۱۳۵۶ تا ۱۳۵۸) ۶۰.مجید اقتصادخواه (۱۳۵۹ - ۱۳۵۸) ۶۱.محمد صادق پشمینه آذر (۱۳۶۱ - ۱۳۵۹) ۶۲.اسماعیل قدری (۱۳۶۲ - ۱۳۶۱) ۶۳.میر ولی موسوی [ایشان بعنوان سرپرست موقت در شهرداری حضور داشتند و حکمی بعنوان شهردار برای ایشان صادر نگردیده است](۱۳۶۳ - ۱۳۶۲) ۶۴.محسن عزتی (۱۳۶۵ - ۱۳۶۳) ۶۵.میر طاهر موسوی (۱۳۷۲ - ۱۳۶۵) ۶۶.فریدون درویش‌زاده (۱۳۷۶ - ۱۳۷۲) ۶۷.محمد اشرفی نیا (۱۳۷۸ - ۱۳۷۶) ۶۸.عباداله فتح‌الهی (۱۳۸۲ - ۱۳۷۸) ۶۹.سید حسین فرهنگ پور (۱۳۸۲) ۷۰.احتشام حاجی پور (۱۳۸۴ - ۱۳۸۲) ۷۱.مهندس علیرضا نوین (تا الآن - ۱۳۸۴) |  |
↧
روشهای خانگی برای از بین بردن خال
| مقدار کمی جوش شیرین را با همان مقدار روغن کرچک مخلوط کنید تا یک خمیر چسبناک به دست بیاید. افکارنیوز، خالها معمولا" روی پوست ثابت و دائمی هستند اما با استفاده از روشهای خانگی و یا پزشکی قابل رفع هستند. روش های خانگی: ۱ - آب دو یا سه عدد سیب ترش را بگیرید آنها را باهم مخلوط کنید و هر روز سه بار این مخلوط را مستقیما" روی خالهای خود بمالید و حدود سه هفته یا بیشتر این کار را انجام دهید.این کار را بصورت مدام و پشت سر هم انجام دهید تا نتیجه بدهد. این روش خالهای شما را کم رنگ می کند. ۲ - آب دو عدد پیاز را بگیرید ، آنها را با هم مخلوط کنید و هر روز یکبار این مخلوط را مستقیما" روی خالها بمالید . چند هفته این کار را تکرار کنید . اگر این کار را بصورت مداوم انجام دهید از شر خالهای صورتتان خلاص می شوید. ۳ - مقدار کمی جوش شیرین را با همان مقدار روغن کرچک مخلوط کنید تا یک خمیر چسبناک به دست بیاید . قبل از خواب ، مقداری پنبه و یا تکه ای پارچه را به این مخلوط آغشته کنید و آن را مستقیما" روی خالهای صورتتان قرار بدهید و اجازه بدهید تا خشک شود . چند هفته این کار را تکرار کنید تا زمانیکه خالهایتان از بین برود یا کمرنگ شود. |  |
↧
آتش سوزی در کارخانه پتو در آذربایجان شرقی
| مسئول روابط عمومی مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی استان آذربایجانشرقی، برخورد موتورسیکلت و پژو و نیز آتش سوزی در کارخانه پتو را از جمله حوادثی برشمرد که اورژانس ۱۱۵استان، در آخرین روز سال، با آنها درگیر بودند. به گزارش اهراب نیوز، مسئول روابط عمومی مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی استان آذربایجانشرقی، برخورد موتورسیکلت و پژو و نیز آتش سوزی در کارخانه پتو را از جمله حوادثی برشمرد که اورژانس ۱۱۵استان، در آخرین روز سال، با آنها درگیر بودند. حبیب حسینقلی زاده در تشریح چگونگی وقوع این حوادث گفت: در حادثه برخورد پژو و موتورسیکلت، راکب موتور سیکلت حامل مواد محترقه دست ساز بود که در اثر برخورد منجر به بروز آتش سوزی شد. وی با بیان اینکه این حادثه در ساعت ۲۰:۲۵ شب گذشته _ ۲۹ اسفند_ به مرکز اپراتوری مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی استان گزارش شد، گفت: یک مصدوم بصورت سرپایی و یک مصدوم دیگر این سانحه، توسط تکنسین‌های پایگاه مراغه، جهت ارائه خدمات درمانی، به بیمارستان مراغه منتقل شد. وی یادآور شد: متاسفانه در این حادثه یکی از راکبان موتورسیکلت، به علت وقوع آتش سوزی، در دم جان باخت. مسئول روابط عمومی مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی استان همچنین در تشریح تلفات آتش سوزی در کارخانه پتو در آذرشهر گفت: این حادثه در ساعت ۱۱:۳۰ دیروزبه وقوع پیوست و طی آن ۳ کارگر این کارخانه، دچار سوختگی درجه شدند. حسینقلی زاده گفت: با اعزام آمبولانس‌های پایگاه ۱ و ۲ آذرشهر، مصدومان به بیمارستان آذرشهر و بعد بمنظور انجام اقدامات تخصصی به بیمارستان سینای تبریز منتقل شدند. |
↧
توقیف سمند با ۷ میلیون تومان خلافی
| ماموران پلیس راه استان البرز در آزاد راه تهران کرج خودرو سمندی رامتوقف و پس از استعلام شماره خودرو مشخص شد که دارای ۷میلیون تخلف پرداخت نشده است.پایگاه خبری پلیس: ماموران پلیس راه فرماندهی انتظامی استان البرز روز گذشته در آزاد راه تهران کرج در حین گشت زنی متوجه شدند که راننده یک دستگاه خودرو سمند با حرکات نمایشی و مارپیچی با سرعت زیاد در حرکت است. ماموران بلافاصله خودرو را متوقف کردند و پس از استعلام از سیستم اجرائیات از طریق مرفوک پلیس راه مشخص شد که این خودرو دارای شکایت و تعداد۳۸۴ فقره تخلفات پرداخت نشده به مبلغ۷میلیون تومان است. خودرو توقیف شده به پارکینگ منتقل و راننده متخلف آن جهت سیر مراحل قانونی به ستاد ترخیص معرفی شد. |
↧
↧
"قلعه ضحاک"و "چشمه پیر سقا"فراموش نشود!
| اگر گذر گردشگران، به استان آذربایجانشرقی افتاد، دعوت میکنم تا از شهر آثار تاریخی و فرهنگی دیدنی شهرستان هشترود هم دیدن کنند. ایسنا: شهرستان هشترود با وسعت ۱۹۹۰ كيلومتر مربع در جنوب استان آذربايجان شرقي که از شمال به شهرستان بستان آباد، از شرق به شهرستان میانه، از جنوب به شهرستان چاراویماق و از غرب به شهرستان مراغه محدود است. اقليم نيمه خشك سرد و اقليم ارتفاعات فوقاني در تقسيم بندي آمبرژه اقاليم حاكم بر منطقه به شمار مي رود كه مقدار بارندگي سالانه ۳۵۰ الي ۵۵۰ ميليمتر و متوسط دماي سالانه ۶ الي ۱۱ درجه سانتي گراد و تعداد روزهاي يخبندان ۹۶ الي ۱۸۰ روز در سال است. قلعه ضحاك (فاناسپا): قلعه ضحاك و آثار باستاني و تاريخي موجود در آن يكي از مهمترين و مشهورترين مراكز تاريخي و تمدني كشور ماست كه دير گاهي است روزگاران آباداني خود را پشت سر گذاشته و در اين ايام پيري و ديرينه سالي سكوت و خلوت كوهستاني سرسبز منطقه را پشت سر گذاشته و به حيات آرام و خسته خود ادامه ميدهد تا آيينه عبرتي باشد در مقابل ديد كنجكاو و پرسشگر بازديدكنندگان كه رنج و مرارت راههاي دور و پر پيچ و خم منتهي به آن را بجان مي خرند تا آثار گرد و غبار زمان بر چهره نشسته با مجموعه طبيعت سرشا رپيرامون آن ديداري داشته باشند و ساعتي را در كنار چشم انداز طبيعي و هميشه خروشان قرانقو چاي آرام گيرند و با ديدن آنچه از عظمت فرو ريخته و ويرانه هاي پر مرز و راز قلعه ضحاك بر جاي مانده در ۱۴ كيلو متري جنوب شرقي هشترود آشنا گردند. چشمه پیرسقا: در دامنه كوهي موسوم به پير سقا واقع در ۴۰ كيلومتري بخش قره آغاج در دهستان چا راويماق جنوب غربي شهرستان هشترود در موقعيت طول و عرض جغرافياي ۴۶ درجه و ۵۷ دقيقه, ۳۶ درجه و ۵۲ دقيقه و در ارتفاع ۲۲۰۰ متري از سطح دريا هاي آزاد چشمه اي شگفت انگيز وجود دارد كه هر شبانه روز به طور متوسط چهارمرتبه با قدرت شش ليتر در ثانيه جاري و پس از يك ساعت به كلي قطع ميشود و از اين چشمه هنگام جاري شدن آب صدايي شبيه به صداي هواپيما به گوش مي رسد. تاكنون نظريه قابل قبول و قاطعي در باره اين چشمه اسرار آميز ابراز نگرديده است؛ مهندسين جهاد كشاورزي قره آغاج بر اين عقيده اند كه شايد گازهايي در داخل كوه موجود باشد و موقعي كه آب به حد كافي در گودال داخل كوه جمع شده به وسيله گازهاي مزبور به بيرون رانده ميشود كه اين عقيده بر مبناي علمي محكمي استوار نيست و نمي تواند حس كنجكاوي بينندگان را ارضا كند. آب اين چشمه گوارا و قابل شرب است و مناظر اطراف چشمه دلچسب و بسيار ديدني است. اهالي دهكده و ساكنين روستاهاي مجاور اين چشمه را مقدس مي شمارند و اذعان دارند كه آب اين چشمه به روي مردم ناپاك و ستمگر باز نمي شود و داستانهايي را در جهت توجيه عقيده خودشان بيان مي كنند . بقعه شیخ بایزید بسطامی: در ۱۰ كيلو متري غرب شهرستان هشترود در روستائي بنام عزيز كندي بقعه اي هشت ضلعي در پايين جاده اتوبان زنجان تبريز، ساختمان قديمي نمايان است كه اهالي محل به آن مقبره شيخ با يزيد بسطامي مي گويند. (معماري اين بقعه شبيه به گنبد سرخ مراغه و گنبد علويان در همدان است). اين روستا داراي ۸۵ خانوار و حدود ۴۵۰ نفر جمعيت است و از حيث اقتصاد معيشتي ساختار روستا كشاورزي توام با دامداري سنتي و از نظر آب و هوا همانند بقيه نقاط شهرستان معتدل كوهستاني بوده و تنها رودخانه دائمي جنوب آن كلقان چاي جريان دارد. اين ساختمان در ضلع غربي روستا و متصل به آن روستا واقع گرديده, داراي پلان ۸ ضلعي با قطر داخلي ۴.۵ متر و قطر خارجي ۶.۵ متري بوده و طول هر ضلع آن را خارج ۲۴۷ سانتيمتر و داراي گنبد و تزئينات داخلي از گچ كاري و در خارج بنا با نماي آجري كه بنظر مي رسد در دوره هاي بعدي بازسازي شده است و به لحاظ عدم اتصال آجر هاي نما به بدنه اصلي در اثر مرور زمان از بدنه جدا گرديده و قسمتهاي عمده آن فروريخته است. بنيان برج بر روي شش رديف سنگ تراش منظم به ابعاد ۲۶×۳۲ سانتيمتر استوار گشته كه برروي هم دو متر از اره سنگي را تشكيل مي دهد. مسجد جامع هشترود: اين مسجد در كنار خيابان شهيد بهشتي شمالي نزديك فلكه شهر قرار دارد و در حال حاضر محل برگزاري نماز جمعه و مراسمات مذهبي و سياسي است. نماي قديمي و اوليه جنوبي آن از بين رفته و در قسمت جنوبي و پايين ايوان چشمه اي جوشان است. اين مسجد داراي ۱۱ شبستان, شش ستون سنگي حجا ري شده به ارتفاع ۲.۵ متر با سر ستونهاي حجا ري شده به صورت مقرنس است و با آجر قرمز رنگ ب صورت طاق گنبد ي شكل احداث گرديده است. مدخل اصلي آن از ضلع جنوبي براي ورود مردان است و اين مسجد با حدود ۶۰۰ متر مربع مساحت به شكل مستطيل ساخته شده و گتيبه اي در بالاي منبر وجود دارد كه نشان از تاريخ و سازنده مسجد دارد . |  |
↧
درگیری مردم بومی و ماموران انتظامی/ تخریب یک پروژه سرمایه گذاری با هجوم مردم کلیبر
| برای دومین بار در هفته های اخیر مردم بومی آبش احمد با حمله به طرح سرمایه گذاری آب گرم "متعلق"، با تخریب امکانات ایجاد شده توسط سرمایه گذار مجموعه، به زد و خورد با ماموران نیروی انتظامی پرداختند.به گزارش اهراب نیوز، در این درگیری که حدود ۳۰۰ نفر از مردم بومی منطقه حضور داشتند، نگهبانی مجموعه و اتومبیل های متعلق به شرکت سرمایه گذار به آتش کشیده شد. مردم منطقه اعتراض خود را از آن ناشی می دانند که در وضعیت فعلی با ارائه مبلغی ناچیز، از آب گرم منطقه استفاده می کنند و شایعاتی در خصوص افزایش پنجاه برابری این هزینه بعد از اتمام طرح سرمایه گذاری و ایجاد استخر در میان مردم به گوش می رسد.چندی پیش استاندار آذربایجان شرقی در سفر به کلیبر با اشاره به برخوردهای صورت گرفته با سرمایه‌گذار طرح آبگرم متعلق، اظهار داشت: متاسفانه فضای مثبتی از نظر سرمایه‌گذاری در منطقه کلیبر به چشم نمی‌خورد و با وجود امکانات خدادادی و زیرساخت‌هایی که در این منطقه ایجاد شده نتیجه آن را در زندگی مردم نمی‌بینیم؛ به نظر می‌رسد که از نظر فرهنگی در این منطقه دچار مشکل هستیم و باور به حیاتی بودن اهمیت سرمایه‌گذاری در مردم و مسئولان به وجود نیامده است. هنگامی که جوانان بیکار این منطقه را می‌بینیم به این فکر می‌کنیم که چرا نتوانسته‌ایم از این همه ظرفیت استفاده کنیم. آذرماه سال گذشته نیز عده ای از اهالی قلعه کندی کلیبر در مقابل درب شمال مجلس شورای اسلامی تجمع کردند. یکی از تجمع کنندگان درباره علت این تجمع گفته بود: چشمه آب گرم معدنی که از سال های دور در این منطقه موجود بوده است و توسط جهاد سازندگی به گونه ای ساخته شده که مورد استفاده مردم قرار می گرفت، در سال های اخیر توسط فردی مورد محاصره قرار گرفته و به صورت شخصی از آن بهره برداری می شود. وی با بیان اینکه قیمت ورودی برای استفاده از این چشمه آب گرم تنها ۱۰۰ تومان بوده است، افزود: پس از تصرف و بهره برداری شخصی از این چشمه اکنون هزینه استفاده از آن به ۵ هزار تومان افزایش پیدا کرده است. وی با بیان اینکه مردم این منطقه از داشتن حمام عمومی بی بهره هستند، ادامه داد: مردم ۵۰ روستا از آب گرم این چشمه به عنوان آب مورد نیاز برای استحمام استفاده می کردند، اما پس از تصرف چشمه توسط شخص، آب گرم به روی مردم بسته شده است و اجازه استفاده از آن داده نمی شود. فرد دیگری از افراد تجمع کننده نیز تصریح کرد: خواسته مردم این منطقه این است که با تشکیل تعاونی روستایی و مشارکت مردمی از پول مردم امکان استفاده و بهره برداری از آب این چشمه فراهم شود که بر این اساس ۵۰ روستای منطقه بتوانند از این نعمت الهی برخوردار باشند. |  |
↧
یادکرد ثمینه باغچه‌بان از جبار باغچه‌بان
| چهارم فروردین‌ماه زادروز ثمینه باغچه‌بان (دختر جبار باغچه‌بان)، کارشناس زبان‌آموزی پایه و آموزش کودکان استثنایی، است. ایسنا: ثمینه باغچه‌بان در کودکستان باغچه اطفال تبریز،که پدرش جبار باغچه‌بان در سال ۱۳۰۳ بنیان گذاشته بود،به دنیا آمد. کودکی خود را در کودکستان‌های پدرش، در شیراز و تهران و در دبستان ناشنوایان باغچه‌بان گذراند. همراه با پدر و پس از درگذشت او به آموزش کودکان ناشنوا و تربیت معلمان آنها پرداخت. او عضو گروهی بود که برای تجدید نظر در چاپ کتاب‌های درسی فعالیت می‌کرد. برخی آثار ثمینه باغچه‌بان «پل چوبی»، «حقوق کودک به زبان اشاره»، «بهره ناشنوایان»، «کتاب اول«، «روش تدریس کتاب اول دبستان» و «جمجمک برگ خزون» هستند. ثمینه باغچه‌بان که هم‌اکنون ساکن آمریکاست، در یادداشتی ضمن تبریک سال نو به هموطنانش، از یادهای کودکی در کودکستان شیراز که به سالهای ۱۳۰۵ _ ۱۳۱۰ برمی‌گردد، نوشته است: پدرم ما بچه‌های کودکستانی را به گردش‌هایی می‌برد که البته اهمیت پرورشی آن برای ما کودکان روشن نبود. او ما را کنار رودخانه‌ای که کودکستان‌مان نزدیک آن بود، می‌برد، بدون اینکه چیزی بگوید. طبیعتا ما شروع به جمع‌آوری سنگ‌ریزه‌ها می‌کردیم. من از این کار خوشم می‌آمد (و هنوز هم می‌آید!) مانند دیگر دختران دامنم را پر از سنگ‌ریزه می‌کردم. پسرها سنگ‌ریزه‌ها را در جیب‌شان می‌گذاشتند. با دامنی سنگین نفس‌زنان به کودکستان بازمی‌گشتیم و می‌رفتیم زیر شیر آب و آنها را می‌شستیم ... رنگ سنگ‌ها درخشان و بسیار زیبا می‌شد. این‌جا بودم که پدرم از بچه‌ها می‌پرسید از این سنگ‌ها کدام را بیشتر دوست دارید؟ چه فرقی با سنگ‌های دیگر دارد ... این‌گونه هم قضاوت ما به کار می‌افتاد و هم می‌بایستی بتوانیم که مقصود خودمان را بیان کنیم... *یادی از کودکی با شاگردان ناشنوای پدرم در امامزاده قاسم پدرم تصمیم گرفت که یک تابستان مدرسه‌اش را در امامزاده قاسم داشته باشد. ثمین و پروانه و من در آن سه ماه روزگار خوشی را با ناشنوایانی که همسال‌مان بودند، طی کردیم. (یادم است زمانی که جنازه‌ای را می‌بردند، ما و همبازی‌های ناشنوای‌مان به تقلید مردم دیگر دنبال جنازه تا صحن امامزاده قاسم لا اله الا الله گویان می‌رفتیم!) درس پدرم درباره گردش زمین به دور خورشید و تغییر شکل ماه در شب‌ها بود... در ضمن فرزندان آقای معلم هم با وجود اینکه تعطیلات تابستان بود، می‌بایستی در کلاس‌های درسی بچه‌های ناشنوا شرکت می‌کردند. به این جهت یک شب مهتاب با وجود مخالفت شدید مادرم، آقای معلم همه‌ی ما را به بالای تپه‌ای برد... پاهای‌مان در تاریکی سر می‌خورد ... ما مواظب یکدیگر بودیم و پدرم مواظب همه‌ی ما بود. در آن بالا بالاها همه در روی صخره‌ها نشستیم و به آسمان، ماه و ستاره‌ها نگاه کردیم و لذت بردیم... پدرم در آن شب شعری سرود و من به یاد آن روز شعری از کتاب « من هم در دنیا آرزو دارم!» را که گزیده‌ای از شعرهای کودکانه اوست، برای‌تان می‌فرستم. متأسفانه این کتاب تاریخ چاپ ندارد. همین‌قدر می‌دانم که پس از درگذشت پدرم، من آن را چاپ و تقدیم به توران میرهادی کرده‌ام. این کتاب با مقدمه‌ی میمنت میرصادقی (آزاده) در چاپخانه‌ی رنگین در ۳۰۰۰ نسخه چاپ شده است. «ماه من» نمی‌دانم ماه من، امشب چرا دیر آمد روشن نشد راه من، امشب چرا دیر آمد؟ با هزاران ستاره، چراغان شد آسمان شهاب‌های زیبا از کمان چون تیر آمد! نمی‌دانم ماه من، امشب چرا دیر آمد؟ نشستم آن‌قدر من، نگاه کردم به کوه عاقبت از پشت کوه سر زد و دلگیر آمد! نمی‌دانم ماه من، امشب چرا دیر آمد! در شب‌های گذشته، روشن‌تر از امشب بود چرا حالش یافته این‌گونه تغییر آمد؟ نمی‌دانم ماه من امشب چرا دیر آمد روشن نشد راه من ، امشب چرا دیر آمد... |  |
↧