در یک سوی تبریز، تیم تراختور در حال نبرد برای ماندن در قهرمانی و لیاقت آسیاییاش مبارزه میکند و صدای هواداران در تشویق تیم محبوبشان شهر را به لرزه درمیآورد. چهار سال است که تراختور قدرتمندانه در لیگ برتر حاضر شده و در این سالهای کم به لیگ قهرمانی نیز دست یافته است. این مبارزه نماد حضور مردم در حمایت و پشتیبانی از خواستههای شهروندیست که با توجه و تمرکز هواداران آذربایجانی در همه جای ایران همراه شده است. پیروزیهایی که به کام مردم شد ارادهی آنان را برای ماندن در صدر مبارزه و خواستههای خود راسختر میکند. در سوی دیگرش، تئاتر رو باز با خیل زیادی از هنرمندانِ شهر حادثهای فرهنگی در حال متولد شدن است. مردم علاقهمند از گوشه و کنار شهر برای دیدن و لذت بردن از چند نمایش طنز و هنری گرد هم میآیند. شهردار شهر برای تشویق نمایشهای فضای باز و عمومیکردن هنر تئاتر نیز بین مردم حاضر میشود. شهردار نوین شاید تنها کسیست در بین ما که در مقام اجرایی هم به کارهای اجرایی و عمرانی شهر میاندیشد و هم به نهادینه شدن فرهنگ و هنرش. این گونه ایجاد موقعیت برای هنرمندان سبب بسته شدن فعالیتهای زیرزمینی شده و در عوض باعث به رو آمدن آنان و هم سطح شدن با مردم میشود. ادامهی این فعالیتهای هنری در تبریز قطعا جنب و جوش شورمندانهای را بین مردم موجب خواهد شد. اینها همه در حالیست که، معتبرترین تور دوچرخه سواری ایران برای بیست و هفتامین بار توجه رسانههای ورزشی ایران و کشورهای همسایه را به خود جلب میکند. این تور قرار است دور سر دریاچهی اورمیه بگردد تا هم چنان توجه جهانیان را به خود جلب کند که یک دریاچه در حال خفه شدن است وآخرین نفسهایاش را میکشد. این تور شاید نخستین برنامهی ورزشیست که ذز این چند سال، هم چنان به زندگی خود با همهی مشکلاتاش ادامه میدهد. هزینههای ورزشی در واقع، سرمایهگذاریهاییست برای نوجوانان و جوانان و در اصل برای آیندهی ایران و آذربایجان. تصور کنیم شهری را که هر روزش با برنامههای متنوع پر میشود و مردم به فراخور حال و علاقهشان در آنها شرکت میکنند و این گونه شهری آرام، پر امید و انرژی در انتظار آیندهگان خواهد بود. هنر، ورزش و دانش از جمله مهمترین و با ارزشترین فعالیتهای انسانهاست که پرداختن بدان آرزوی هر کس و هر مدیری باید باشد. شهر من تبریز کمتر سخن میگوید و بیشتر به کار میپردازد و این گونه است که مردماناش کمتر افسردهاند.