اول : جرج اورول نویسنده درد آشنای انگلیسی که رمانهای پر آوازه ای همچون قلعه حیوانات و ۴۱۹۸ را در کارنامه ادبی خود دارد، بعد از آنکه مدتی را در اداره پلیس در مستعمره های بریتانیا خدمت کرد، با مشاهده فقر و نکبت حاکم بر زندگی مردم از خدمت نهادهای دولتی کناره کشید و برای جبران نقشی که بعنوان یک انگلیسی در سیه روزی مردم داشت به خدمت در نوانخانه های لندن و پاریس مشغول شد و در کسوت بیچارگان و بی خانمانان در آمد و باقی عمرش را به زندگی در میان درماندگان و نوشتن در باره زندگی آنان گذراند. دوم : در تلاطم ایام مشرف به انتخابات و به رسم معمول بازار نقد و ردها و تائید و توجیه ها در باب اوضاع اقتصاد و فرهنگ و اجتماع وعملکردها و دست آوردهای دولت حاضر داغ است. ربط وبی ربط و دانسته یا نادانسته در باب عیوب بی شمار متولیان امور سخن ها گفته میشود و فریادها برمی آید . ریز و درشت رفتار و گفتار دولتیان و رئیس پر انرژی و پر ادعایش در بوته نقد و وسواس قرار گرفته و همگان، از گروه ها و شخصیت ها و احزاب بر برچیده شدن بساط این انحراف بزرگ اتفاق کرده اند. و البته هیچ کس نه میتواند و نه میخواهد که چشم بر عیوب بی شمار این دولت مهرورز فرو بندد و بر کرده های گاها دور از منطق آن در حوزه های اقتصاد و سیاست و فرهنگ که روح هر صاحب دلی را به درد میاورد و هر امیدی را زخم میزند صحه گذارد اما نمی توان و نباید بر این حقیقت روشن تر از آفتاب نیز چشم پوشید که احمدی نژادی که امروز آماج تیرهای تند انتقاد است، یک اتفاق نیست یک فرایند است. فرایندی که از یک خدوم بی تکلف بی ادعای بی پیرایه، یک سیاسی کار چند لایه ی شناخت ناپذیر و مدعی جهانی ساخته و او را به آوردن ادعاهائی در قواره پیامبران راه برده است. این پدیده ی شگفتی ساز، محصول تغییر ساده یک طرز فکر نیست بلکه جمع جبری همه قصورها و تقصیرها و دیدن ها و دم فرو بستن های اجزای یک سیستم در قواره ی قوای فخیمه سه گانه و نهادها ولایه های گونه گون اجتماعی از حوزه های فکری تا رسانه ها و شخص ها و شخصیت های علمی سیاسی و اجتماعی است. و البته در این میان سهم آنانی از همه بیشتر است که به افراط راه تا آنجا در تائید و تعمیق این روند به خطا رفتند که به تیغ مصلحت و بصیرت راه برهر نقدی حتی منصفانه بستند و دهان هر پرسشگری کوفتند که امروز چنین شد که هست. کیست که بتواند چشم بر مسئولیت اخلاقی و تاریخی اینان فرو بندد و معذورشان کند؟ و امروز شگفت تر اینکه برخی از همینان بجای تحلیل رفتارها و درک عمق خسارت ها و تنبه به درگاه خدا و مردم، خود قامت راست کرده اند و طلبکارانه برای سعود به جایگاه ریاست قوه مجریه خیز برداشته اند. سوم : خوب بیاندیشیم ! جبران خطای دیروز در نگفتن گقتنی ها، امروز گفتن نگفتنی ها نیست، علاج کار جبران کاستی هاست . اگر نمی توانیم به رسم مردانگی چون آن انگلیسی دو رگه چشم بر چرب و شیرین دنیا ببندیم و به تقاص اشتباهات محرزمان به خدمت محرومین همت گماریم و باقی عمر را در اندیشه رنج این ملت بگذرانیم، میتوانیم به راه رفته بیاندیشیم و نقص ها را بجوئیم و جبران کنیم. آنان که عزم جزم کرده اند و برنامه چیده اند و احساس تکلیف کرده اند و قدم به میدان نهاده اند، اگر نگاهی به این فرایند نادرست نیاندازند و به قاعده و قانون نظارت و شفافیت و صداقت باور نیاورند، این همه هزینه و فرصت و زندگی و سرمایه ملت به مسلخ اشتباهاتی خواهد رفت که از احمدی نژاد ساده ی دیروز احمدی نژاد امروز ساخت .