به گزارش اهراب نیوز بیوک رئیسی امروز در گفتوگو با فارس، کاهش آب حوزههای آبریز استان آذربایجانشرقی، غربی و کردستان را عمدهترین عامل خشک شدن دریاچه ارومیه اعلام کرد. وی، احداث سدها، تغییر اقلیم، مصرف بیرویه آب، افزایش سطح زیرکشت و توسعه کشاورزی پایین بودن راندمان آبیاری، مصرف بیرویه آب در خصوص دریاچه ارومیه را از دیگر عوامل خشک شدن و بحرانی شدن دریاچه ارومیه ذکر کرد. *نیاز ۳.۱ میلیارد مترمکعبی آب برای احیای دریاچه ارومیه رئیسی اظهار داشت: نیاز اکولوژیکی دریاچه ارومیه سالانه ۳.۱ میلیارد مترمکعب آب است ولی سالانه یک میلیارد مترمکعب آب این دریاچه تبخیر میشود. وی تصریح کرد: ۲۷۰ میلیون مترمکعب از حوزه آبریز آذربایجانشرقی، ۱.۸ میلیارد مترمکعب از حوزه آبریز آذربایجانغربی و ۹۴۰ میلیون مترمکعب آب از حوزه آبریز استان کردستان باید با مدیریت مصرف به دریاچه ارومیه ریخته شود. مدیرکل حفاظت محیط زیست آذربایجانشرقی، ۶۶ درصد تغییر اقلیم، ۲۵ درصد توسعه بخش کشاورزی و بقیه سازههای هیدرولیکی از عوامل پسروی دریاچه ارومیه اعلام کرد. رئیسی، حجم آب دریاچه ارومیه را در حال حاضر ۱۳ میلیارد مترمعکب و تراز آبی آن را ۱۲۷۱ متر اعلام کرد و گفت: سالانه نزدیک یک میلیارد مترمکعب آب دریاچه ارومیه تبخیر میشود، با برنامههای انجام شده تنها توانستیم جلوی تبخیر آب را گرفته و نگذاریم دریاچه ارومیه بیش از این بحرانی شود. وی تصریح کرد: حجم موجود آب در این دریاچه ۱۳ میلیارد و ۲۹۰ میلیون مترمکعب است که برای رسیدن به حجم اکولوژیکی، به ۱۱ میلیارد مترمکعب آب نیاز دارد. رئیسی با اشاره به افزایش هفت سانتیمتری تراز آبی دریاچه ارومیه در سالجاری نسبت به سال گذشته، خاطرنشان کرد: تراز نرمال دریاچه ارومیه ۳۰. ۱۲۷۵ متر و تراز اکولوژیک ۱. ۱۲۷۴ متر و تراز فعلی آن بیش از ۱۲۷۱ متر است. وی تصریح کرد: در حال حاضر به دلیل کاهش بیش از حد آب دریاچه ارومیه میزان شوری آب این تالاب به ۴۰۰ گرم در لیتر رسیده است. رئیسی، میانگین نمک در آب دریاچه ارومیه را در شرایط عادی بین ۱۸۰ تا ۲۲۰ گرم در لیتر عنوان کرد و افزود: در حال حاضر وضعیت شوری آب دریاچه ارومیه به فوق اشباع که بیش از ۳۵۰ تا ۴۰۰ گرم در هر لیتر است،رسیده که این امر حیات تنها موجود زنده آرتمیا این زیست بوم را با تهدید جدی مواجه کرده است. مدیرکل حفاظت محیط زیست آذربایجانشرقی با بیان اینکه دریاچه ارومیه دغدغه ملی است نه استانی گفت: طرح مدیریت و یکپارچه ارومیه توسط محیط زیست تهیه شده است. وی اضافه کرد: با برنامههای انجام شده در این مدت مصرف منابع آب مدیریت شده و جلوی توسعه کشاورزی گرفته شده که تاثیر مثبتی در حفظ دریاچه ارومیه داشته است. رئیسی، از جایگزینی پسته به جای گیاههای دیگر و تغییر الگوی کشت را از جمله اقدامات دیگر اعلام کرده است. وی تصریح کرد: با هدف جلوگیری هرچه بیشتر از وقوع فاجعه زیست محیطی در شهرستانهای حاشیه این دریاچه و حمایت مستقیم از بهرهبرداران بخش کشاورزی در این منطقه، توسعه کشت پسته بهعنوان راهکاری مناسب برای اصلاح الگوی کشت با توسعه گونههای باغی با نیاز آبی کمتر در حاشیه دریاچه ارومیه، مورد توجه قرار گرفته است. رئیسی، انتقال آب از حوزههای آبی دیگر به دریاچه ارومیه را از برنامههای بلندمدت نجات دریاچه ارومیه اعلام کرد. دریاچه ارومیه به دلیل داشتن ارزشهای اکولوژیک و خاص، در سال ۱۳۴۶ براساس مصوبه شماره یک شورای عالی حفاظت محیط زیست کشور به عنوان منطقه حفاظت شده و طبق مصوبه شماره ۶۳ شورای عالی در سال ۱۳۵۴ به عنوان پارک ملی ارتقا یافت. این دریاچه همچنین در سال ۱۳۵۶ براساس مصوبات MAB (انسان و کره مسکون) به عنوان یکی از مناطق بینالمللی ذخیرهگاههای زیست کره در سطح جهان به ثبت رسیده است. دریاچه ارومیه با تمام جزایر آن در سال ۱۳۵۴ به عنوان یکی از تالابهای بینالمللی در کنوانسیون رامسر ثبت شده و از طرف موسسه بینالمللی تالابها به عنوان یکی از مهمترین مناطق مهم پرندگان انتخاب شد. در این دریاچه در حال حاضر ۲۷ گونه پستاندار، ۲۱۲ گونه پرنده، ۴۱ گونه خزنده، هفتگونه دوزیست و ۲۶ گونه ماهی زیست میکنند. دریاچه ارومیه دارای ۱۰۲ جزیره بوده که همه آنها از سوی سازمان یونسکو به عنوان ذخیرهگاه طبیعی جهان به ثبت رسیده است. این دریاچه از نظر سطح آبهای آزاد، بیستمین دریاچه جهان و از لحاظ وسعت و شورترین بعد از بحرالمیت محسوب میشود. طول دریاچه از ۱۳۰ تا ۱۴۶ کیلومتر و عرض آن از ۵۸ کیلومتر تا ۱۵کیلومتر (بین کوه زنبیل و جزیره اسلامی) متغیر است. حجم آب دریاچه ارومیه در مساحت ۵ هزار و ۸۲۲ کیلومتر مربع و با عمیق متوسط ۵.۴ متر بالغ بر ۳۱ میلیارد مترمکعب برآورد شده است. حوزه آبریز دریاچه ارومیه دارای ۵۲ هزار و ۴۷ کیلومتر مربع بوده که در استانهای آذربایجانغربی، شرقی، کردستان و قسمت بسیار کمی نیز در کشور ترکیه است. منابع تأمینکننده آب این دریاچه شامل جریانهای سطحی رودخانهها، جریان آبهای زیرزمینی و بارش مستقیم به سطح دریاچه بوده، آبهای سطحی نیز شامل ۱۴ رودخانه دائمی، هفت رودخانه فصلی و ۳۹ جریان سیلابی است. دبی این رودخانهها نوسانات بسیاری دارد به طوری که زرینهرود با متوسط آورد ۲ هزار میلیون مترمکعب و سطح حوزهای برابر با ۱۲ هزار کیلومتر مربع، بزرگترین و آذرشهرچای با متوسط آورد ۳۴ میلیون مترمکعب و سطح حوزهای برابر با ۳۰۰ کیلومتر مربع کوچکترین رودخانه دائمی این حوزه محسوب میشود. اما این زیستبوم با تمام دار و ندارش رو به نابودی است چرا که به گفته مسئولان سازمان محیط زیست کاهش میزان نزولات جوی، پایین بودن راندمان آبیاری کشاورزی در حوزه آبریز دریاچه ارومیه و عدم اختصاص آب کافی برای تامین نیاز بیولوژیکی رودخانههای منتهی به دریاچه از عوامل تشدیدکننده بحران و کویری شدن منطقه به شمار میرود. چند سالی است که عوامل مختلف دست به دست هم دادهاند تا خاصترین تالاب جهان به دلیل میزان پسرفت آب به تهدیدی جدی برای ساکنان منطقه تبدیل شود، در نتیجه با پسروی آب دریاچه وسعت آن به میزان قابل توجهی کاهش یافته، برخی قسمتهای جنوبی دریاچه غیرقابل دسترسی بوده و تبدیل به نمکزار شده است که این پدیده میتواند فجایع زیست محیطی بسیار زیادی را همراه داشته باشد که یکی از آنها به جای ماندن روستاهای خالی از سکنه در شرق این دریاچه است. شورهزارهای حاشیه دریا روز به روز وسیعتر و آبهای زیرسطحی نیز شورتر میشوند. بادهای نمکی در آینده به یکی از تهدیدهای جدی منطقه تبدیل میشود و به گفته مسئولان امر، مزارع درجه یک حاشیه دریاچه ارومیه با تهدید نابودی مواجه هستند. مرگ و نابودی اطراف این دریاچه پرسه میزند، غربت تلخی بر سکوتش جامانده و ترکهای نقشبسته، جراحتش را عمیقتر کرده است. آواز پرندگان، رقص فلامینگوها و جستوخیز حیوانات حکم سراب را برایش دارد، اکنون سیراب شدن از آب به رؤیای شبانه شیرینی مبدل شده که به رنگ امید درآمده است. بسیاری از کارشناسان دولتی و غیردولتی این نکته را متذکر شدهاند که با کاهش مساحت دریاچه ارومیه و خشکی تدریجی، دریاچه ارومیه به شورهزاری ۸ میلیارد تنی تبدیل میشود که زیستبوم انسانی منطقه را از بین خواهد برد و در نهایت منجر به مهاجرتهای ناخواسته و از بین رفتن بخش مهمی از کشتزارهای اطراف میشود. هماکنون این ما هستیم که باید تصمیم بگیریم، نگاه به آینده، نجات دریاچه ارومیه، رهایی بخشیدن دریاچه، بستن فاضلابها، قانونمند کردن ورودیهای آب شیرین به دریاچه و اقدامات دیگری که باید مورد توجه قرار بگیرد یا اینکه بپذیریم همین شرایط را ادامه دهیم، سلام طبیعت را پاسخ نگوییم، از تازیانههایی که بر شانهاش نواختهایم درس نگیریم و آنگاه بگذریم رافت و مهربانی طبیعت به قهری بدل شود که دیگر به سادگی نتوان آن را مدیریت کرد. این انتخاب ماست، باید انتخاب کنیم که امانت در دست خویش را چگونه نگهداریم و چگونه آن را به نسل بعد از خویش تحویل دهیم و آنچه که تاکنون در دفترچه عمل خودمان نگاشتهایم به هیچکدام از ما در هر جایگاهی که هستیم نمره قبولی نمیدهد، حتی به عنوان یک شهروند بپذیریم که باید برای دریاچه ارومیه فکر جدیتری کنیم.