زمان زیادی نیست که تبریز ما لقب توسعه یافته ترین و مدرن ترین شهر ایران را از سوی مجله اینترنتی سازمان ملل به خود اختصاص داده است، عنوانی که با گشت و گذار و یا تحقیق مختصر درباره دیگر شهرهای ایران و از باب مقایسه می شود به این نتیجه رسید که به حق برازنده و لایق این شهر است. این روزها و با داشتن چنین عنوانی و با جلب توجه بیش از پیش همگان به این شهر دو نکته مهم و غیر قابل انکار در ظاهر این شهر خودنمایی می کند.اولین نکته روند رو به رشد ساخت و سازهای کلان در نقاط مختلف شهر با کاربری های مسکونی تجاری،تفریحی و... که نوید شهری مدرن تر و زیباتر را در سالهای آتی می دهد. اما نکته دوم در حاشیه قرار گرفتن برخی مباحث مهم و بدیهی شهری در کنار این ساخت و ساز ها است. مباحثی که ممکن است برخی مشکلات فعلی شهر تبریز را دو چندان کرده و آن را به گرهی کور در توسعه شهری بدل کند. مهمترین این موارد که تا حدی مورد بی توجهی قرار گرفته است بحث راه ها و محورهای مواصلاتی دورن شهری است. تجربه توسعه فضاهای شهری و افزایش خواه یا نا خواه تقاضای سفر در شرائط نبود راه مناسب و کافی برای رسیدن به مقصد در سالهای اخیر درباره استادیوم تختی و بیمارستان امام رضا(ع) وجود داشت که اولی با جایگزینی استادیوم جدید در فضای بیرونی شهر تا حدی مرتفع شد و دومی کماکان تحت تاثیر کم عرض بودن خیاباهای منتهی به آن شاهد ترافیک سنگین روزانه است. در ماههای اخیر نیز دو نقطه مهم و تاثیر گذار شهر دستخوش تغییراتی با ساخت و سازهای عظیم شده اند که مورد مذکور در آن موضوعیت می یابد. نقطه اول میدان جهاد یا همان نصف راه است. احداث بیمارستان ۳۰۰ تخت خوابی ناجا که در مراحل پایانی خود قرار دارد، مجتمع تجاری تفریحی با ۲۰۰ واحد تجاری و مجتمعی بزرگتر با بیش از ۳۰۰ واحد تجاری و اماکن متنوع، این منطقه از شهر در سال های آتی شاهد تغییرات گسترده ای خواهد بود. حال باید توجه داشت که نصف راه یکی از پر رفت و آمد ترین میدانهای تبریز است که احداث یکی از اولین زیر گذرها و در سالهای بعد یکی از اولین روگذرهای شهر در این میدان مویدی بر این مدعاست و با توجه به ساختار فعلی شهر تبریز به نظر می رسد تا سالها نمی توان از بار ترافیکی این منطقه کاست. اما نکته مهمتر و اساسی تر اینکه در شرائط کنونی و با در نظر گرفتن راههای منتهی به این منطقه، هم اکنون و بدون تغییر حالت فعلی نیز این منطقه از شرائط ترافیکی مطلوبی برخوردار نیست. حال این سوال پیش می آید که با چه استدلالی ساخت و سازهایی متمرکز در این منطقه صورت می گیرد که تقاضای سفر به این منطقه را دچار افزایشی بی سابقه خواهد کرد؟ کدام مسیر های موجود حجم رفت و آمد به بیمارستانی با ۳۰۰ تخت خواب را متحمل می شود؛ در شرائطی که شرائط خاص مهدیه تبریز حتی رفت و آمد عادی در آن منطقه را دچار مشکل کرده است؟ هرچند هر یک از این پروژه ها دارای پارکینیگی در حد تقاضای خود خواهد بود ولی اتومبیلها از کدام مسیر و خیابان باید وارد این پارکینگ ها شوند؟ نقطه دوم شهر که دچار همین نقیصه است میدان شهید بهشتی است. توسعه بافتهای فرسوده این میدان و ایجاد مجتمع های تجاری عظیم در این منطقه، گر چه فی نفسه قدمی بزرگ در توسعه شهری تبریز به حساب می آید اما تنها خیابان یکطرفه منتهی به این مجتمع ها، علامت سوال بزرگی در چگونگی ارتباط شهروندان با این منطقه ایجاد می کند. بی توجهی به نکات ریزی همچون مسائل مطرح شده هرچند برخی پارامترهای توسعه یافتگی را بهبود می بخشد ولی در دراز مدت تبریز را به شهری گره خورده و بحرانی همچون پایتخت تبدیل خواهد کرد که شاهد توسعه نامتوازن و بی برنامه و به دنبال آن با مشکلات متعددی روبرو خواهیم بود.